سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی



ابر برچسب ها
آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی[9] ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی[7] ، حکیم عسکری[6] ، آیت الله سعادت میرقدیم[4] ، وبلاگ حکیم عسکری[3] ، وبلاگ حکیم عسکری گیلانی[3] ، وبلاگ حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی[2] ، وبلاگ حکیم عسکری لشت نشایی[2] ، آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی[2] ، پیام تسلیت استادسیداصغرسعادت میرقدیم -رحلت آیت الله امینیان-گیلا[2] ، پیام تسلیت به مناسبت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی[1] ، پیام تسلیت جهت رحلت مجاهد نستوه شجونی[1] ، پیام تسلیت واحد فرهنگی سالِک به مناسبت رحلت آیت الله امینیان-سید[1] ، پیام جهانی نوروز ، صلح جهانی است[1] ، پیامهای تسلیت رحلت حجت الاسلام سیدحسن سعادت میرقدیم لاهیجی[1] ، تاتوانی درس بخوان ای طلبه-فیضیه- درس- طلاب[1] ، تبلیغ[1] ، تخریب این استاد گرانمایه جایز نیست[1] ، تربیت وپرورش یک اصل در عالم خلقت است-اهمیت تربیت تربیت-اصلاح[1] ، تفسیر آیه 10 و 11 و 12 از سوره اَلسَّجدة-تفسیر -سوره سجده[1] ، تفسیر آیه 109 از سوره توبه توسط استاد محسن قرائتی[1] ، تفسیرآیه 58 ازسوره نساء(اهمیت امانت و قضاوت) وبلاگ حکیم عسکری[1] ، تفسیرسوره کهف[1] ، تفسیرسوره کهف براساسِ«متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطب[1] ، تفکرصحیح وموانع آن( وبلاگ حکیم زین العابدین عسکری گیلانی )[1] ، تفکّرواندیشیدن،نردبان کمالِ آدمی است[1] ، جلوه هایی از شخصیت امام علی ع در نهج البلاغه[1] ، حجاب و عفاف و راهکارهایی در جهت اجرایی کردن آن- عفاف و حجاب[1] ، حُر ِّمدافعان حرم[1] ، حسین(علیه السلام)یعنی همه فضیلت هاو خوبی ها[1] ، حضرت آیت الله سیدابراهیم رئیسی کاندیدای محبوب ملت شریف ایران[1] ، حکمت چیست؟ حکمت- حکیم-حکماء-فلسفه-فلاسفه-ملاصدرا-حکمت متعالیه[1] ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی==[1] ، آیه 51 مائده[1] ، ارزش و اهمیت نوروز در اسلام[1] ، از ماست که بر ماست[1] ، استاد سعادت[1] ، استادقرائتی[1] ، اگرحقِّ ثَقَلَین رعایت می شد...[1] ، امام خمینی باآثارواندیشه های بلندخودهمیشه زنده است[1] ، اهمیت کتاب و کتابخوانی(آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی)[1] ، اهمیّت مساله حجاب درجامعه اسلامی[1] ، برو شیخا به فکر خویشتن باش !![1] ، بزرگ ترین نعمت خداوند(تفسیر آیه 164 از سوره آل عمران)[1] ، بیانات بسیار مهم مقام معظم رهبری درجمع اعضای خبرگان اسفند1394[1] ، پاسخ به سخنان دکتر عبد الکریم سروش تهرانی-سرو[1] ، پرسش و پاسخ[1] ، پیام تسلیت استاد سعادت به مناسبت رحلت آیت الله خزعلی ره[1] ، حکیم عسکری گیلانی[1] ، درمکتب شیطان جزدرس گمراهی و بدبختی نیست[1] ، دروس استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی در سال تحصیلی 1400- 140[1] ، دیدار انتخاباتی[1] ، رُبَّ کلامٍ جَوابُهُ السُّکوتُ( چه بسا سُخنى که پاسخش ‏سُکوت است[1] ، زندگینامه امام هادی(ع)[1] ، زودهای ناپسندو مَذموم و ممنوع[1] ، سایت سعادت میرقدیم ها[1] ، سایت نشست دوره ای اساتید(وظایف روحانیت ... نشست اساتید حوزه علمی[1] ، سایت ها و وبلاگ های استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی[1] ، سخنانی کوتاه ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی[1] ، سلام برحسین علیه السلام[1] ، شعری بسیار زیباازآیة الله حُجت هاشمی خراسانی در وصف امام زمان عج[1] ، شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند[1] ، عیدفطر،عیدبازگشت به فطرت وجشن پاکی ازگناهان[1] ، فائده های سیر وسفر[1] ، فلسفه خلقت انسان-انسان-آفرینش-شهید مطهری-مطهری-[1] ، فهرست چهار وبلاگ در یک نگاه-معرفی چهار وبلاگ ,[1] ، قاعده مُعطِی الشَّیء لا یَکُونُ فاقِداََ لَهُ[1] ، قدرداشته هایمان را بدانیم و حسرت ناداشته هارانخوریم[1] ، گیلان نشاط[1] ، مرحوم علامه حکیم زین العابدین عسکری لشت نشایی گیلانی-رشت-لاهیجان[1] ، مصاحبه با استاد سیداصغر سعادت میرقدیم- حوزه نیوز- امام حسن مجتبی[1] ، مطالب گوناگون از استاد سیداصغر سعادت میرقدیم-استادسعادت[1] ، من ازیاران بدگشتم بیزار*کند همجنس با همجنس دیدار[1] ، ناکثین - قاسطین - مارقین -[جنگ جمل وجنگ صفین وجنگ نهروان[1] ، نسیم معرفت[1] ، نوروز[1] ، نوروز روز دعوت به توحید است[1] ، هرمَسئولی که بمردم خدمت نکندبایدتوی دَهَنش مُوش مُرده گذاشت[1] ، هُشدارواخطار درباره سقوط ازمقام انسانیت[1] ، آیت الله سیدابراهیم رئیسی کاندیدای محبوب ملت شریف ایران[1] ، وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی(مقاله برای نشست اساتید[1] ، وِیژگی های شخصی وعلمی وفکری ومعنوی مرحوم حکیم عسکری گیلانی[1] ، وِیژگی های شخصی وعلمی وفکری ومعنوی مرحوم حکیم عسکری گیلانی-سیداص[1] ، یادداشت ها و مصاحبه های یک خبرنگار(ح_کرمی)خبرنگار خبر-سعادت میرق[1] ، ** پاسخ به جناب آقای هادی عزیز[1] ، ...[1] ، 13آبان روزاظهار خشم و انزجار دربرابر استکبارجهانی[1] ، آدمی تا به خدا نرسد موجودی ناآرام است[1] ، آیا شهید مجید قربانخانی را می شناسید؟!!![1] ، آیابا دشمنان اسلام و دین می توان مذاکره نمود؟[1] ، آیابنی آدم اعضای یکدیگرنددرست است یابنی آدم اعضای یک پیکرند؟[1] ، آیانخستین ماه سال ،مُحَرّم است یا ماه رمضان؟[1] ، آیاولی فقیه بایدمعصوم باشد؟[1] ،

نتیجه تصویری برای تصاویر امام خمینی نسیم معرفت

***نسیم معرفت***

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خمینی  یک حقیقت همیشه زنده

چهاردهم خرداد یاد آور ایام رحلت جانگداز بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت روح الله الموسوی الخمینی است. کسی که نام ویاد او هیچگاه از خاطره ها جدا نخواهد شد . پیوند آسمانی والهی که بین امام و امت برقرارشده همیشه پابرجا و برقرار خواهد بود. او کسی است که با اخلاق و رفتار و گفتار پیامبر گونه خود دل های مردم جهان را به سوی خود جلب نمود و در عصری که ظلمت ظلم و ستم و استبداد و حق کشی و ضلالت  ... سایه شومش را در همه جا گسترده بود با طلوع و درخشش الهی خود و با سخنان و پیام های نورانییش سبب روشنی و حیات جوامع بشری شد. او با تفکری عمیق در همه ابعاد عبادی ، سیاسی ، اجتماعی ،تربیتی،  اقتصادی،نظامی و بین المللیِ اسلام  ، تفکر اسلام ناب محمدی  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) را  در سطح جهان مطرح و منتشر نمود . مجموعه صحیفه نور ( صحیفه امام خمینی) در واقع یک دور اسلام شناسی اصیل و کامل می باشد که شایسته است مورد توجه اسلام شناسان و نخبگان و فرهیختگان قرارگیرد ودر مجامع دانشگاهی و حوزوی مورد بحث وبررسی و دقت نظر قرار داده شود . حضرت امام خمینی با نبوغ الهی خود وبا الهام ازتعالیم حیاتبخش اسلام و قرآن و پیروی از مکتب پویا و نورانی اهل بیت (علیهم السلام) تحول عظیمی در ایران و جهان بوجود آورد که هرچه زمان بگذرد عظمت ابعاد شخصیتی او روشن تر خواهد شد. انقلاب اسلامی ایران و پایه گذاری نظام جمهوری اسلامی با قانون اساسی مترقی آن یک  اِعجاز عظیم در عصر حاضر توسط امام خمینی بود. او با انقلاب اسلامی و نهضت بزرگ اسلامی خود  کمر مستکبرین عالم را شکست و به دل های مستضعفین و آزادگان و حق طلبان جهان ، امید ودلگرمی بخشید. حضرت امام خمینی با آثار و اندیشه های بلند خود همیشه زنده است و تا ابد سبب رشد وشکوفاهی و حرکتِ ملت ها خواهد بود.  مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در باره امام راحل چنین فرمودند :
امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده است.

 

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

***********************************


**امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده +نسیم معرفت

** امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده - پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی




برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی برچسب ها : امام خمینی باآثارواندیشه های بلندخودهمیشه زنده است



نتیجه تصویری برای ماه رمضان

***نسیم معرفت***

**  آیا نخستین ماه سال از ماه های قمری ، مُحَرّم است یا ماه رمضان ؟


  مرحوم سیّدبن طاووس  در کتاب اِقبالُ الأَعمال  می فرماید:


وَ اعلَم اَنِّی وَجَدتُ الرَّوایاتِ مُختَلِفاتِِ فِی اَنَّهُ هَل اَوَّلُ السَّنَة ِ اَلمُحَرَّمُ اَو شَهرُ رَمَضانَ؟ لکِنَّنِی رَأَیتُ مِن عَمَلِ مَن اَدرَکتُهُ مِن عُلَماءِ اَصحابِنا اَلمُعتَبَرِینَ وَ کَثیراََ مِن تَصانیفِ عُلَمائِهِم اَلماضِینَ اَنَّ اَوَّلَ السَّنَةِ شَهرُ رَمَضانَ عَلَی التَّعیینِ  وَ لَعَلَّ شَهرَالصِّیامِ اَوَّلُ العامِ فِی عِباداتِ الأِسلامِ وَ المُحَرَّمَ اَوَّلُ السَّنَةِ فِی غَیرِ ذلِک مِنَ التَّوارِیخِ وَ مَهامِّ الأَنامِ لِأَنَّ اللهَ جَلَّ جَلالُهُ عَظَّمَ شَهرَ رَمَضانَ فَقالَ جَلَّ جَلالُهُ : شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏ وَ الْفُرْقانِ

بدان که همانا من  درباره این که آیا نخستین ماه سال ، ماه محرم است یا ماه رمضان، روایات را مختلف و گوناگون یافتم ، ولی با توجه به عمل علمای اصحاب و بسیاری از تصانیف و کُتُب علمای پیشین به تحقیق دریافتم که نخستین ماه سال بطور عَلَی التَّعیین و مشخص و معلوم   ، ماه رمضان است و شاید بتوان چنین گفت که در بخش عبادات اسلامی، نخستین ماه سال، ماه رمضان و در غیر آن موارد، یعنی در رابطه با حوادث تاریخی و دیگر امور مهم، نخستین ماه سال، ماه محرم است . اینکه نخستین ماه سال ، مُشخّصاََ و عَلَی التَّعیین ، ماه رمضان است به این جهت است که خداوند (جَلَّ جَلالُهُ) ماه رمضان را در قرآن کریم بزرگ داشته و در باره اش چنین فرمود :  شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏ وَ الْفُرْقانِ . ( روزه ، در چند روز معدودِ ) ماهِ رمضان است ماهی که قرآن ، برای راهنمایی مردم ، و نشانه های هدایت ، و فرق میان حق و باطل ، در آن نازل شده است.  (سوره بقره آیه 185 ) 

ماه های قمری عبارتند از : 1- مُحَرَّمُ الحَرام 2- صفرالمُظفّر 3- ربیع الأوّل 4- ربیع الثانی 5- جُمادَی الأُولی 6- جُمادَی الثّانِیَه 7- رَجَبُ المُرَجّب 8- شعبانُ المُعظَّم 9- رَمَضانُ المُبارَک 10- شَوّال المُکرّم 11- ذِی القَعدةِ الحَرام 12- ذِی الحِجَّةِ الحرام .

در آیه 36 از سوره توبه به دوازده ماه قمری  اشاره شده است : إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی‏ کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَدر حقیقت شمار ماه ها ( ی قمری ) در نزد خداوند ( در علم ازلی و لوح محفوظ او ) دوازده ماه است که در کتاب خدا ( جهان هستی که کتاب تکوینی است ) از روزی که آسمان ها و این زمین را آفریده ثابت و محقق است ( و از کیفیت تنظیم کره زمین و ماه در منظومه شمسی نشأت یافته ) ، چهار ماه از آنها ( رجب ، ذی قعده ، ذی حجّه و محرّم ) حرام است ( محترم است و جنگ در آنها حرام است ) این دستور آیینی است استوار و پایدار ، پس در این ماه ها ( با شکستن حرمت آنها و جنگ با یکدیگر ) بر خود ستم مکنید. و ( هنگام نبرد ) با همه مشرکان بجنگید همان گونه که آنها با همه شما می جنگند ، و بدانید که خدا با پرهیزگاران است. 

ماه رمضان نُهمین ماه از ماه های قمری است و از میان ماه های قمری ، تنها ماهی که از آن در قرآن کریم یاد شده ،  ماه رمضان می باشد .  کلمه  «رَمَضان» درآیه 185 از سوره بقره آمده است : شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ...  .

اَلرَّمْضَاءُ  : شِدَّةُ الحَرِّ . اَلرَّمْضَاءُ : اَلأَرضُ أَوِ الحِجارَةُ الَّتِی حَمِیَت مِن شِدَّةِ وَقْعِ الشَّمسِ .  اَلرَّمْضَاءُ  ،  به معنای شدّت گرما و حرارت است  و یا اینکه  (اَلرَّمْضَاءُ ) عبارت است از زمین و یا سنگی که بر اثر شِدّت تابش خورشید داغ شده باشد . کلمه رَمَضان از (اَلرَّمْضَاء یا از اَلرَّمَض ) اخذ شده است .

رَمِضَ یَرمَضُ رَمَضاََ اَلنَّهارُ : یعنی هوای روز به شدت گرم شد .

اَلرَّمَض : به فتح راء و میم  یعنی  شدت گرما - سوختگی -داغی-  بارانِ قبل از پاییز که بر زمین داغ می بارد .

در خطبه  182 از نهج البلاغه فیض الأسلام کلمه  « اَلرَّمْضَاء » آمده است :وَ قَدْ أُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالاِرْتِحَالِ وَ أُمِرْتُمْ فِیهَا بِالزَّادِ  وَ اِعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ لِهَذَا اَلْجِلْدِ اَلرَّقِیقِ صَبْرٌ عَلَى اَلنَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ فَإِنَّکُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِی مَصَائِبِ الدُّنْیَا أَ فَرَأَیْتُمْ جَزَعَ أَحَدِکُمْ مِنَ الشَّوْکَةِ تُصِیبُهُ وَالْعَثْرَةِ تُدْمِیهِ  وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَکَیْفَ إِذَا کَانَ بَیْنَ طَابَقَیْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِیعَ حَجَرٍ وَ قَرِینَ شَیْطَانٍ أَ عَلِمْتُمْ أَنَّ مَالِکاً إِذَا غَضِبَ عَلَى اَلنَّارِ حَطَمَ بَعْضُهَا بَعْضاً لِغَضَبِهِ وَ إِذَا زَجَرَهَا تَوَثَّبَتْ بَیْنَ أَبْوَابِهَا جَزَعاً مِنْ زَجْرَتِهِ . ای مردم شما چونان مسافران در راهید، که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید، که دنیا خانه اصلى شما نیست و به جمع آورى زاد و توشه فرمان داده شدید. آگاه باشید این پوست نازک تنِ شما ، طاقت آتش دوزخ را ندارد پس به خود رحم کنید، شما مصیبت‏ هاى دنیا را آزمودید . آیا ناراحتى یکى از افراد خود را بر اثر خارى که در بدنش فرو رفته، یا در زمین خوردن پایش مجروح شده، یا ریگ‏هاى داغ بیابان او را رنج داده، دیده ‏اید که تحمّل آن مشکل است پس چگونه مى‏شود تحمّل کرد که در میان دو طبقه آتش، در کنار سنگ‏هاى گداخته، همنشین شیطان باشید؟  آیا مى‏دانید وقتى که مالکِ دوزخ بر آتش غضب کند، شعله‏ ها بر روى هم مى ‏غلتند و یکدیگر را مى‏کوبند و آنگاه که بر آتش بانگ زند میان درهاى جهنّم به هر طرف زبانه مى‏کشد.

 قال رسول الله  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  : أتَدرونَ لِمَ سُمِّیَ شَعبانُ شَعبانَ؟ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ مِنهُ خَیرٌ کَثیرٌ لِرَمَضانَ و إنَّما سُمِّیَ رَمَضانُ رَمَضانَ لِأَنَّهُ تُرمَضُ فیهِ الذُّنوبُ أَی تُحرَقُ   إنّما سُمِّیَ رَمَضانُ لِأَنَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ )  :  آیا مى‏دانید که چرا شَعبان را شَعبان نامیده ‏اند؟ چون از آن  خیر فراوان براى رمضان  منشعب مى‏شود، و رمضان را به این خاطر رمضان نامیده ‏اند که گناهان در آن سوزانده مى‏شوند .   (این ماه را رمضان نامیده‌اند چون گناهان را می‌سوزاند. )

  مجمع البیان فی تفسیر القرآن   ج‏5، ص 43.


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

********************************


** الأِقبالُ بِالأعمالِ الحَسَنَةِ فِیما یُعمَلُ مَرَّةً فِی السَّنَةِ (روی‌آوردن به اعمال نیک درباره اعمالی که در سال یکبار انجام می‌شوند) معروف به اقبال الاعمال کتابی است درموضوع ادعیه و اعمال سال و زیارات معصومین (ع) به زبان عربی، نوشته علىبن موسى بن طاووس حلى متوفای 664 هجرى قمری از علمای برجسته و فقهای شیعه    ( ویکی شیعه)




برچسب ها : آیانخستین ماه سال ،مُحَرّم است یا ماه رمضان؟ برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم



نتیجه تصویری برای گل های قشنگ در گل دان ها

***نسیم معرفت***

به نام خدا

** ( انسان موجودی ناآرام )

انسان با روح الهی ، موجودی است ملکوتی و عرشی که براساس حکمت الهی چند صباحی در عالم دنیا اسکان داده شده است .

مرغِ  باغِ  ملکوتم  نِیَم  از عالمِ خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

روح آدمی که لطیفه الهی است شاکِله اصلی انسان را تشکیل می دهد و این روح ، نَفخه ای رحمانی است که در آدمی دمیده شده است . برای درکِ عظمتِ روحِ آدمی همین بس که به اضافه تشریفیه که دال بر عظمت است به خداوند نسبت داده شده است چنانکه خداوند در آیه 29 از سوره حِجر چنین فرمود : ...وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی.... یعنی و از روح خود در او (آدم  «عَلَیهِ السَّلامُ»  و انسان) دمیدم .
علم و دانش و معرفت و فهم  و تعقُّل و خِرَدورزی و تَعالِی و رشد و کمال و سعادت  و هدایت و محبت و لطف و مهربانی ... و نیز جهل و نادانی و بی خِرَدی و شقاوت و قساوت و انحطاط و پستی  و ضلالت و کینه و عداوت ...  ، در اصل به روح آدمی بر می گردد . البته گاهی به اعتباری از روحِ انسان ، به عقل و نفس و قلب و مانند آن ها تعبیر می شود. از آن جهت که موجب حیات و زندگی به معنای عام خود است به آن روح گویند و از جهت اینکه قدرت و نیروی درک دارد به آن عقل می نامند و  به علت اینکه تدبیر و مدیریت اعضا و جوارح و بدن را انجام می دهد به آن نفس گفته می شود و نفس هم در یک تقسیم به سه قسم است: نفس نباتی و نفس حیوانی و نفس انسانی که این مراتب سه گانه نفس در باره انسان در طول هم هستند و به تدریج حاصل می شوند.  و در فارسی به نفس ، روان  و به روح ، جان اطلاق می شود. کار عرفاء و عارفان مربوط به روح است و کار روانشناسان مربوط به رفتارهای آدمی است و رفتارهای انسان نیز نهایتاََ به روح بر می گردد و مقام عارف هیچگاه قابل قیاس با روانشناس نیست  و از آن جهت که روح  مرکز تحولات و حالات و عواطف و احساسات است به آن قلب می گویند و معادل قلب در فارسی همان کلمه دل می باشد.
اعضاء و جوارح انسان و مغز و ذهن و و حواس ظاهری و باطنی و سلسله اعصاب و غیره در مجموع همانند مرکبی برای روح می باشد و حاکم اصلی در وجود انسان همان روح است . حیات و ادراک و فهمیدن و و شنیدن و دیدن و سایر افعال  همه مربوط به روح  است. مرحوم ملا صدرای شیرازی برخلاف حُکماءِ مَشّاء  بر اساس نظریه اَصالةُ الوُجود در این رابطه چنین می گوید : اَلنَّفسُ فِی وَحدَتِها کُلُّ القُوی یعنی نفس و روح آدمی (هویت و حقیقتی که از آن به «من» تعبیر می شود) در عین بساطت و وحدت  ، عین قوای خود و جامع آن ها است و به عبارت دیگر با هر قُوّه ای ، عین آن قُوّه  می باشد.
وقتی دانستیم  که حقیقت و هویت اصلی  آدمی همان روحِ اوست که اتصال تشریفی به حضرت حقتعالی دارد در این صورت  هر اندازه که آدمی در مسیر قُرب پروردگار و اطاعت از آفریدگار قدم بردارد و در پی اصلاح و تربیت خویش باشد و از معاصی و نافرمانی و نفسانیات و خواسته های شیطانی دوری گزیند از روح پاک و باصفا و نورانی و مُتعالِی و سعادتمند و  آرام  برخوردار می گردد و هر چقدر از طریق و راه الهی خارج گردد و رها و آزاد و بی بند وبار و هَرزه باشد و آلوده به گناهان و معاصی شود  به همان اندازه دارای روح پلید و ناپاک و تاریک و ظلمانی و ناآرام و مضطرب می شود. انسان باید با روح الهی خود به خدا بپیوندد تا اطمینان و آرامش یابد و  آدمی تا به خدا نرسد موجودی ناآرام است اگر چه همه دنیا و تَمَتُّعات آن را در اختیار داشته باشد. کسانی که از خدا بریدند و به شیطان و یا شیاطین پیوستند اگرچه به حسب ظاهر به آرامش کاذِبِ مَقطعی می رسند  ولی در واقع و در باطن خود دچار اضطراب و نگرانی و تشویش هستند  و گاهی نیز مشاهده شده است که برخی افراد با برخورداری از همه لذت های مادی و نفسانی و شهوانی  دست به خود کشی زدند و این حاکی از تزلزل و تَنزُّل شخصیتی و روحی است.   هیچگاه انسان از راه معاصی و نافرمانیِ پروردگار به آرامش نخواهد رسید .  آرامش و اطمینان در سایه یاد و ذکر خداوند است و خداوند در سوره رعد آیه 28 چنین می فرماید :
الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ  آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند ، و دلهایشان (روحشان) به یاد خدا مطمئن ( و آرام ) است .  آگاه باشید ، تنها با یاد خدا دلها ( روح ها) آرامش می یابد.

روح و جان و دل آدمی گاهی بر اثر عواملی زنگار می گیرد و تیره و تار می شود و به قول حافظ شیرازی : دل که آیینه صافی است غُباری دارد .  انبیاء و اولیاء الهی با برنامه های الهی و نورانی آمدند تا  روح و قلب و دلِ انسان را که آیینه جمالِ حضرتِ حق می باشد از کُدورات  و زنگارها و تیرگی ها  و غبارهای ظلمانی و شیطانی   ، جلاء  و صیقل و صفا دهند . جهل و نادانی و کبر و غرور و نخوت و سرکشی و طغیانگری  و کینه و عداوت و دشمنی و نزاع و اختلاف و فساد و فحشاء و عصیان و گناه و معصیت و دوری از خدا ، سبب  زنگار و تاریکی و ظلمت و انحطاط و پستی و شقاوت  روح می شوند . هدف پیامبران و پیشوایان راستین با تعالیم نورانی و حیاتبخش الهی این است که انسان را از این آلودگی ها و ظلمات برهانَد و او را به مقام نورانی تقرُّب و قرب و  عبودیت  و بندگی و توحید و ذکر الهی برساند. در آیین مقدس اسلام و قرآن و تعالیم اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  به مسأله پرورش و تربیت و اصلاح و تقویت روح و جان و دل  و قلب بسیار توجه شده است. همه دستورات و تعالیم دین اسلام برای تَعالِی و شکوفایی نفس و روح و قلب آدمی می باشد . برنامه هایی مانند نماز و روزه و  حج و زکات و جهاد و انفاق و احسان و نیکوکاری و ... برای آن است که انسان ها تربیت و اصلاح شوند.  جامعه که عبارت  از فرد فرد و آحاد انسان ها است در صورتی  به تَعالِی و رشد و  سعادت و خوشبختی و صلاح و فلاح و رستگاری  می رسند که افراد آن جامعه  با پیروی از برنامه های مُتعالِی و سازنده  ، خود را اصلاح و تربیت نمایند. به مساله روح و جان و دلِ انسان باید توجه شود و باید جستجو نمود که چه عواملی  موجب  بالندگی و حیات و یا سبب انحطاط و  مرگ روحِ و دل انسان است . متاسفانه انسان ها به سلامت جسمی خود بیش از سلامتی روحی و قلبی اهتمام دارند . چه بسا برای کوچک ترین بیماری جسمی حساس می شوند و سریعا به درمان آن می پردازند ولی درباره بیماری ها و آسیب های روح و جان و دلِ خود توجهی نمی کنند و در صدد درمان و اصلاح آن برنمی آیند.

متأسفانه بیماری های روحی و قلبی به حسب ظاهر  دردی ندارند تا شخص بلافاصله در پی علاج برآید . چه بسا ممکن است شخصی سال ها دچار بیماری حسادت  و مانند آن باشد ولی توجهی ندارد و در پی درمانش نیست. چنین شخصی قطعا روح و قلبش بیمار است و اگر خویش را درمان نکند دچار شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت خواهد شد.  برخی خصلت ها و کارها  مانند حسادت و کینه و سوء ظن و غیبت و پشت سر گویی و حرامخواری و چشم چرانی و هرزگی و پُر حرفی   و ... روح را کَدِر و تاریک و فاسد می کند و برخی امور مانند  راز و نیاز با پروردگار و ذکر و مناجات و دعا و عبادت و تلاوت قرآن و حُبّ اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  و یاد مرگ و حساب آخرت و ... همچون قطراتِ با طراوت و حیاتبخشِ باران ، سرزمین روح  و جان و دل و قلب را آباد و شکوفا و سرسبز و بارور  می کند . 

در پایان برخی از امور را که سبب تَعالِی و اهتزاز و صفا و نورانیت و بالندگی و حیاتِ روح و جان  و دلِ انسان است به اختصار ذکر می کنم که امید است که برای طالبان و خوانندگان  سودمند و نافع باشد:

1- دعا و نیایش . در روایتی از علی (عَلَیهِ السَّلامُ) آمده که فرمود : عَلَیْکَ بِذِکْرِ اللّهِ فَإِنَّهُ نُورُ الْقَلْبِ .بر تو باد به ذکر خدا که آن نور قلب است. (غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُالکَلِم :حدیث  3642.)

2- کنترل زبان  و پرهیز از پُرگویی و هرزه گویی  : امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود :  لا یَسلِمُ اَحَدٌ مِنَ الذُّنوبِ حَتّی یَخزُنَ لِسانَه . هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند، مگر اینکه زبانش را  کنترل نماید  . (تُحَفُ العُقُول  ص 298.)

حضرت علی  (عَلَیهِ السَّلامُ) از رسولخدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) نقل کرد که آن حضرت فرمود : لا یَستَقیمُ إیمانُ عَبدٍ حتّى یَستَقیمَ قَلبُهُ، و لا یَستَقیمُ قَلبُهُ حتّى یَستَقیمَ لِسانُهُ . ایمان هیچ بنده اى درست نشود، تا آن که دلش درست شود و دلش درست نشود، تا آن که زبانش درست شود. ( نهج البلاغه فیض الأسلام خطبه 175 ص 571)

در انتهای خطبه 187 از نهج البلاغه فَیضُ الأسلام  علی (عَلَیهِ السَّلامُ) چنین می فرماید :  : عِبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعْلَمُوا [فَاعمَلوا] وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِیحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِیضٌ، قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ، فَحَقِّقُوا عَلَیْکُمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ. اى بندگان خدا، هم اکنون که «در دنیا هستید» بدانید (  عمل کنید ) و از فرصت استفاده کنید ، در حالی که  زبانها آزاد، و بدن ها سالم و تندرست ، و اعضاء و جوارح ،  فرمانبر و آماده اند، و راه بازگشت نیز  فراهم، و فرصت زیاد است،  پس فرصت را غنیمت بشمرید پیش از آن که وقت از دست برود، و مرگ فرا رسد، پس فرارسیدن مرگ را حتمى بشمارید، و در انتظار آمدنش به سر نبرید که یقینا به سراغ شما خواهد آمد .

3- یاد مرگ و قیامت .  امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) : ذِکْرُ الْمَوتِ یُمِیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَیَقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَیُقَوِّی النَّفْسَ بِمَواعِدِ اللّهِ وَیُرِقُّ الطَّبْعَ وَیَکْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَی وَیُطْفِیءُ نارَ الْحِرْصِ وَیُحَقِّرُ الدُّنْیا .  یاد مرگ خواهش های باطل را از دل زایل می کند و ریشه های غفلت را می کَنَد و دل را به وعده های الهی قوی و مطمئن می گرداند و طبع را رقیق و نازک می سازد و عَلَمهای هوا و هوس را می شکند و آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می سازد . ( بِحارُ الأنوار ج6ص133ح32 - مصباح الشریعه ، اَلبابُ الثّالِث وَ الثَّمانُون فِی ذِکرِ المَوتِ ص 171  )

4- اجتناب و پرهیز از مال حرام . علی  فرمود : إِذا رَغِبتَ فِى المَکارِمِ فَاجتَنِبِ المَحارِمَ . اگر خواهان مکارم و بزرگوارى ها هستى از حرام ها دورى کن. (غُرَرُ الحِکَم، ح4069.)


5- احسان و نیکی و خدمت به مردم مخصوصا خدمت کردن به محرومین و مستضعفین

6- تلاوت قرآن کریم . رسولخدا  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  فرمود : اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما یَصدَاُ الحَدیدُ وَ اِنَّ جَلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ.  براستی که  این قلبها ( و روح ها ) زنگار می گیرد، همان طور که آهن زنگ می زند و جَلا و صفای  قلب ها  قرائتِ قرآن است . ( اِرشادُ القُلوب دَیلَمی ص 78)

7-  عشق و محبت و علاقه و یاد و ذکر اهل بیت  :   رسولخدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  فرمود : حُبِّی‏ وَ حُبُ‏ أَهْلِ‏ بَیْتِی‏ نَافِعٌ‏ فِی‏ سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِیمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ  وَ فِی الْقَبْرِ وَ عِندَ النُشورِ وَ عِندَ الکِتابِ وَ عِندَ الحِسابِ وَ عِندَ المِیزانِ وَ عِندَ الصِّراطِ .  محبت من و خاندانم در هفت جا، که هول و هراس آنها عظیم است سود می ‌بخشد : 1- هنگام مرگ 2- در عالم قبر 3-  در هنگام رستاخیز 4- هنگام گرفتن نامه اعمال 5-  وقت حسابرسی قیامت 6-  نزد میزان و سنجش اعمال 7-  هنگام عبور از صراط. (میزان الحکمه، ج2، ص 237 .)

8- عبودیت و بندگی  و اطاعت حضرت پروردگار . خداوند مُتعال نمازهای پنچگانه را برای انسان بالغ واجب فرمود تا در پنج وعده به طهارت روح و جان و دل خود بپردازد و از این راه ، روحش را به خداوند پیوند بزند و با او همراه باشد .  نماز پیوند و اتصال عبد به معبود است .  نماز معراج برای روح مؤمن است و مؤمن واقعی از راه نماز به اوج مقامات معنوی و الهی می رسد . متاسفانه در جوامع اسلامی آنگونه که شایسته است قدر و ارزش و منزلت نماز دانسته نمی شود . همه انبیاء و همه ادیانِ معتبر  به اشکال مختلف دارای برنامه نماز و نیایش بودند و در اسلام نیز به نحو خاص در پنج وعده نماز مقرر شده است .

در روایت آمده است که  رسولخدا  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در خطاب به اَبُوذَرِ غِفاری  (جُنْدَب بْن جُنادَة بْن سُفْیان الغِفاری. ابوذر از طایفه غِفار که از طوایف اصیل عرب به شمار می‌رود بوده و او را به واسطه نام فرزندش ذَرّ ، مُکَنّی به ابوذر کرده اند )  فرمود : یَا أَبَاذَرِِّ جَعَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قُرَّةَ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ  و حَبَّبَ إِلَیَّ الصَّلَاةَ کَمَا حَبَّبَ إِلَى الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَى الظَّمْآنِ الْمَاءَ  وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَکَلَ شَبِعَ وَ إِنَّ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ رَوِیَ  وَ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ . ای ابوذر همانا خداوند، نور چشمِ مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من نمود همانگونه که طعام را برای گرسنه و آب را برای تشنه محبوب نمود . گرسنه با خوردن ،  سیر و تشنه با نوشیدن ، سیراب می‌گردد، اما من هرگز از نماز، سیر نمی‌شوم.  ( بِحارُالانوار، ج74، ص77. بابُ الرابِع :  ما أَوصَى بِهِ رَسُولُ اللهِ «ص» إِلَى أَبِی ذَر رَحِمَهُ اللهُ )

9- تفکر .  تفکر و  تعقل سبب  بالندگی و رشد  روح و عقل  می گردد و  هیچ دین و آیینی به اندازه دین اسلام  مردم را دعوت به تفکر و اندیشیدن  نکرده است .  آیات و روایات زیادی وجود دارد که  انسان ها را دعوت به فکر و فهمیدن می نماید و اگر مجموعه آیات و روایاتی که در باب تفکر و عقل وارد شده جمع آوری گردد کتاب قَطوری خواهد شد .  . امام حسن مجتبی  (عَلَیهِ السَّلامُ)  فرمود :  : عَلَیکُم بِالتَّفَکُّرِ فَأِنَّهُ حَیاةُ قَلْبِ البَصیرِ وَ مَفاتِیحُ أَبوابِ الحِکمَةِ.  بر شما باد به تفکر و اندیشیدن،  به درستی که آن مایه زندگی و حیات دلِ انسانِ بصیر  و کلید درهای حکمت است. (بحارالانوار، ج 78، ص 115)

و نیز امام صادق ع فرمود :  : کانَ أَکْثَرُ عِبادَةِ أَبِی ذَزِِّ  أَلتَّفَکُرَ و الْأِعتِبارَ.  بیشترین عبادت ابوذر ، تفکر و  اندیشیدن و پند گرفتن بود. ( بحارالانوار، ج 71، ص 323)

 

سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 




برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم برچسب ها : آدمی تا به خدا نرسد موجودی ناآرام است



***نسیم معرفت***


به نام خدا

سخنانی کوتاه و پُرمحتوی ازحضرت آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی  

1-  بیناییِ حقیقی به بصیرت است نه به بَصَر . آن که دو چشم سر دارد دامنه دیدش محدود است و آن که چشم دلش باز است نگاه او به وسعت همه هستی است .

2- دلی که در آن عشق نباشد تاریک خانه است .

3- آدمی هم می تواند پرواز کند لکن با بال عشق .

4- انسان شاه بیت آفرینش است .

5- دنیا نزد عارف لُنگ حمّام است که به ضرورت از آن مُتمتِّع می شود .

6- حسرت آن خُورَد که از عمر و زندگی بهره نَبَرد .

7- قرارگاه دل آدمی ذِکرُالله است . قَولُهُ تَعالَی : الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ( سوره رعد آیه 28)

8- خُرد شدن در کارهای خُرد از کم خِرَدی است .

9- در گلزارِ دل نغمه یار خوش است .

10- کسی که دل گنجشکی دارد قرار ندارد .

11- در آشفته بازار ریاکاری  دل بی ریا خریدارم .

12- از ابر خُشک توقُّعِ بارش نیست .

13- با نردبان پوسیده بالا مرو که سخت آسیب بینی .

14- اگر آدمی را صبر نباشد در آسیاب حوادث  خُرد می شود .

15- عقربه زندگی را به سوی خدا بچرخان تا زندگیت معنی پیدا کند .

16- بر صفحه دل باید نگاشت که : فقط خدا و بس .  قَولُهُ تَعالَی : حَسْبُنَااللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ ( آل عمران آیه 173)

17- دل آدمی آیینه جمال حضرت حق است  که به انوار الهی مُشعشَع می شود به شرطی  که به غُبار گناه و معصیت منکوس نگردد .

18- عمده تنازُعات بنی آدم بر سوء تفاهمات است که منشأ آن هم تسویلات شیطانی است .

19- هر بند و ریسمانی ممکن است گُسسته گردد مگر ریسمان الهی که ناگسستنی است . قَولُهُ تَعالَی :وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ  ( آل عمران  آیه 103 )

20- از استمرار غفلت برحَذَر باش که   موجب غلاف دل است و دلی که در غلاف باشد از درک حقیقت باز ماند و صاحب چنین دلی در دنیا و آخرت زیانکار است . قَولُهُ تَعالَی :وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلیلاً ما یُؤْمِنُونَ( سوره بقره آیه 88 )

21- در مکتب هوای نفس ، جز درس گمراهی حاصل نشود .

22- یکی از عجایب حال آدمی آن است که پندارد آنچه بجا آرد کیفر ندارد .

23- همه عوالِم هستی و وجود  (اعم از مادیّات و مجردات بغیر از وجود حضرت حق سبحانه وتعالی ) در پرتو نورانیت حقیقت محمدیَّه (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   و ذوات مُقدّسه معصومین ( علیهم السلام ) قراردارند و اگر آنی از این نورانیت خارج گردند همه عوالِم هستی در تاریکی محض  و فنا فرو می روند .

24- طوفان هوای نفس اگر شدّت بگیرد از همه طوفان ها مخرّب تر است .

25- جوانان گل های خوشبو و بانشاط و طراوتی هستند که اگر از آنان مراقبت نشود پژمرده می شوند.

26- اُفُق اندیشه و فکر عارف  به وسعت همه هستی است .

27- غیر خدا را  در دل جا دادن جفای به دل است .

28- بر درب ورودی دل باید نوشته شود : غیر خدا ممنوع

29-  آدمی هم نیازمند تنظیم و تراز کردن و بالانس است بلکه تراز نمودن و بالانس آدمی ضروری تر است . اگر انسان تراز و بالانس نشود کجی او از هرچیزی خطرناک تر می باشد .

30- ضعف آدمی همین بس که در هر شبانه روز ویا کمی بیشتر  :  1- نمی تواند که نخورد و نیاشامد 2- نمی تواند که نخوابد 3- نمی تواند قضای حاجت نکند .

31- آدم خودبین در خود می سوزد  و نتیجه خود خواهیش به مُحاق رفتن خود است .

32- کِشتی هوای نفس جز غرق شدن و هلاکت نتیجه ای ندارد .

33- دنیا دانشگاه بزرگ درس و تربیت است . هرکس در این دانشگاه تربیت نشود در سرای آخرت زیانکار است .

34- بدترین انسداد ، انسداد باب دل است . قَولُهُ تَعالَی :  وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ ( سوره بقره آیه 88 ) .

35-  اگر می خواهی  دَور بگیری و رشد کنی باید دَور خیلی از چیزها را قلم بگیری .

36- شادی و لبخند  و محبت  ، هدیه های  الهی هستند  . با لبخند و محبت ، دل ها صید می گردد . دل ها ، عاشق و شیدای محبتند .

37- دنیا سرای عبور است نه غرور .  اهل غرور  ، نیز روزی   به  گور می رسند .

38- هر کس در بند آن است که خواهان آن است . در بند آنی که خواهان آنی .

39- هرکه با بدان نشیند  زیان بیند .

40- نیایش ، پیرایشِ روح از آلایش ها است .

41-  نماز واقعی ، بهشتِ نقد مؤمن است .

42- هرگاه گمان کنی که از دیگران بهتری  آغاز سرازیری تُست  و هرگاه خود را کوچکتر از دیگران بدانی  بدان که شروع سرافرازی تُست .

42- 

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

یَا اَیُّهَا الفُضَلاءِ وَ الأَحِبّاءِ الکِرامِ

اَقُولُ لَکُم کَلاماََ جَیّدا فَخُذُوهُ جَیِّداََ

اَلأَرواحُ ثَلاثَة :

رُوحُُ یُبغِضُکَ شَدیداََ وَ رُوحُُ یُحِبُّکَ شَدیداََ وَ رُوحُُ مُتَوَسِّطُُ بَینَ الحالَتَینِ

مَن یُبغِضُکَ شَدیداََ تامّاََ عالِماََ وَ قاصِداََ لایُحِبُّکَ اَبداََ اِلاّ بِالأِعجازِ

وَ مَن یُحِبُّکَ شَدیداََ تامّاََ عامِداََ وَ عالِماََ لایُبغِضُکَ اَبَداََ

وَ مَن کانَ مُتَوَسِّطُ الحالَتَینِ فَهُوَ کَثیرُُ فَحالُهُ مُعَلّقُُ بِالأَحوالاتِ وَ الحَوادِثِ المُختَلِفَةِ

فَکُن کَیِّساََ فِی المُعاشَرَةِ بِالنِّسبَةِ اِلَی مُتَوَسِّطِ الحالِ وَ لاتَجعَل نَفسَکَ فِی مَوضِعِ العَداوَةِ

اَلسَّیِّد اَصغَر السَّعادت المیرقدیم الاهیجی

2 / 2 /  1394


ترجمه :

به نام خداوند بخشایشگر مهربان

ای گروه فضلاء ودوستان بزرگوار.

کلام نیک ونغزی به شما عرض می نمایم پس به نیکی آن را دریافت کنید

ارواح (قلوب و دل ها) سه دسته هستند:

 روح وقلبی که شدیدا با تو دشمنی دارد و روح ودلی که شدیدا به تو عشق ومحبت دارد و روح وقلبی که بین این دو حالت قرار دارد.

 واما کسی که از روی قصد ونیت وآگاهانه  ، شدیدا  وبه نحو کامل با تو بغض ودشمنی  می کند هیچگاه تو را دوست نخواهد داشت مگر اینکه معجزه ای رخ دهد

وکسی که از روی قصد ونیت وعلم وآگاهی ، به شدت وبه نحو کامل به تو محبت می ورزد هرگز با تو بغض و دشمنی نمی نماید.

وکسی که حالش بین این دوحالت باشد پس چنین افرادی بسیارند و حال چنین کسانی معلّق ودر گرو حالات وحوادث مختلفه است.

پس نسبت به کسی که دوستی ودشمنی اش با تو معلوم نیست( متوسّط الحال است)  زیرکانه وهوشمندانه رفتار کن وخودت را در موضع دشمنی قرار نده.


43-  شخصیت آدمی وقتی به فراز آید وجان به تعالی واهتزاز آید که سلوک تواضع به اقتدار وعزت درپیش گیرد وجامه مذموم کبر برخود نگیرد وباد نخوت وغرور به غبغب نیندازد. آنکه جامه ننگین تکبر بپوشد نگون بخت است وبه وهم وخیال ، خویش را خوشبخت پندارد در حالی که جامه کبریایی فقط خداوند سبحان را سزاوار است وهرکس این جامه بپوشد رسوا شود وخدای از او بیزار است.  هرکه کبر خواهد سروری نیابد.

44- آدمی باید خویشتن را به کم حرفی بیاراید تا درونش صفا آید . کم گوی گزیده گوی چون دُرّ .

45-   شراره حقیقت هنگامی برشراشر وجوت مستولی می شود که تشنه حقیقت باشی و شراب حقیقت را با عشق تَجرُّع نمایی.

توضیح :

  (تَجَرُّع یعنی جُرعه جُرعه و به تدریج...)

برخی افراد به جهت ظرفیت بالایی که برخاسته از شناخت والا و درک عمیق  و عنایت الهی می باشد ، جام حقیقت را یک باره می نوشند  و به حق و حقیقت می رسند که اینان به غایت اندکند و برخی دیگر چاره ای جز تَجَرُّع ندارند  و کم کم  به حقیقت راه می یابند  که گروه اینان بسیارند و برخی نیز به یک باره از حقیقت اِعراض می کنند که تعدادشان قلیل است و برخی نیز به تدریج به مرحله  استنکاف و انکار  حقیقت می رسند که تعداد اینان نیز بسیارند . خوشا آنان که به یکباره و یا به تَجَرُّع به حق و حقیقت  راه می یابند .

45- قول خالی از اشکال وبرخوردار از سَداد در باب سخن گفتن ، همان اعتدال در سخن است درموضع خودش.گهی سخن کوتاه گویاتر وبه درایت نزدیکتر است وگاه سخن دراز که مفید فائده باشد ، ضرورت است .


46- جنس آدمی از همه اجناس عالم عجیب تر و شگفت آورتر است. هرجنسی را می توان شناخت جز جنس آدمی که به آسانی قابل شناخت نیست ...


47-[کسانی که عبد خالص پروردگارهستند بر دل ها حکومت می کنند]

48- هویّت آدمی در اُفُقِ اندیشه اوست . هرچه دامنه اندیشه بلند و وسیع باشد به همان اندازه از تنگ نظری فاصله پیدا می کنیم .



**حضرت آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی 

**********************************************

 
**سخنانی کوتاه از آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ آیت الله قنبر مشفق لاهیجانی

**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم+نسیم ادب


**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+یادداشت های استاد سعادت میرقدیم

**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت


**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی

** سخنانی از آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ روستای سادات محله بوجایه-لاهیجان





برچسب ها : وبلاگ حکیم عسکری برچسب ها : سخنانی کوتاه ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی



نتیجه تصویری برای مرگ بر آمریکا

***نسیم معرفت***

سؤال :

آیا طبق آیات سوره طه و سوره قصص که ماجرای حضرت موسی ع و فرعون را بیان می کند می توان گفت که مذاکره با دشمنان اسلام و دین اشکالی ندارد ؟


اصل و اساس برنامه های انبیاء بویژه آینن و تعالیم اسلام و دین پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   بر بینش و معرفت و شناخت  و روشنگری و دعوت به توحید است لذا همه انبیاء (علیهم السلام ) مردم را به معرفت پروردگار و تسلیم در برابر او فرا می خواندند و این اصل در همه حال از سوی انبیاء دنبال می شد چه آن زمانی که  قدرت و حکومتی نداشتند(که غالبا چنین بود و انبیاء قدرت و حکومت نداشتند) و چه آن زمان که قدرت و حاکمیتی داشتند که مواردش بسیار اندک بود . اینکه خداوند امر می کند که حضرت موسی  (عَلَیهِ السَّلامُ) با فرعون سخن بگوید این مساله را نمی توان به عنوان مذاکره با فرعون قلمداد نمود بلکه با توجه به قدرت و غلبه فرعون بر مردم بنی اسرائل و اینکه او ندای (أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی آیه 24 سوره نازعات ) سر می دهد  و طغیانگری را به حد اعلی رسانید و  مردم را به انحراف و بردگی و بندگی خود  کشانید ،  براین اساس  ، خداوند جهت شکستن سیطره و طغیانگری او و روشن شدن انحراف او نزد مردم ، به موسی  و  هارون (علیهما السلام)  می فرماید :اذْهَبا إِلی‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی  آیه 43 سوره طه.... * فَأْتِیاهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‏ إِسْرائیلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناکَ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکَ وَ السَّلامُ عَلی‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدی آیه 47 سوره طه .*  قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ آیه 35 سوره قَصص . بسوی فرعون بروید که او طغیان کرده است 43 سوره طه  پس نزد او (فرعون) بروید و به او بگویید که ما دو فرستاده از جانب پروردگار تو هستیم ، بنی اسرائیل را با ما روانه کن و عذابشان مکن ، ما به تحقیق با معجزه ای از جانب پروردگارت آمده ایم و درود بر آنکس که ازهدایت پیروی کند .  آیه 47 سوره طه   * بزودی بازوان تو را بوسیله برادرت محکم ( و نیرومند ) می کنیم ، و برای شما سلطه و برتری قرار می دهیم و به برکت آیات ما ، بر شما دست نمی یابند شما و پیروانتان پیروزید . آیه 35 سوره قَصص .

در این آیات کاملا پیداست که حضرت موسی ع  و هارون ع  از طرف خداوند مأمور هستند که با حفظ و ملاحظه جوانب امور با فرعون احتجاج نمایند و با منطق و استدلال و ارائه اعجاز ، طغیانگری فرعون را کنترل کنند و در این برخورد نیز استقلال و حریت و عزت خود را به فرعون نشان دادند . پس  می توان برخورد موسی ع و هارون ع با فرعون را به عنوان یک  مناظره و احتجاج بارز تلقی نمود تا حقیقت بر مردم بنی اسرائیل و دیگران روشن گردد . به این نکته نیز باید توجه داشت که  با توجه به اینکه فرعون از یک قدرت و حاکمیت فوق العاده ای  برخوردار بوده  و طبعا برخوردهای موسی ع و هارون ع با فرعون در جامعه آن زمان بازتاب  می داشت لذا این محاجَه و احتجاج  با فرعون اثر گذار بوده و حضرت موسی در این باره نهایت استفاده را نمود و خیلی حقایق را برای مردم آن زمان و حتی خواص فرعون  و دیگران روشن نمود  تا جایی که سَحَره فرعون که در سحر بسیار ماهر بودند وقتی که اِعجاز حضرت موسی ع را دیدند با وجود همه تهدیدهایی که از سوی فرعون اعمال می شد به حضرت موسی ع ایمان آوردند و باکی از تهدید ها نداشتند .  از آیات 43 تا 73 سوره طه  و نیز از آیات 31 تا 41 سوره قَصص همین معنی( مناظره و احتجاج بارز جهت روشنگری برای مردم و کنترل طغیانگری فرعون و ... ) استفاده می شود .....

مذاکره با دشمنان اسلام و قرآن درصورتی که  مصلحت عمومی مسلمین اقتضاء نماید با حفظ عزت و کرامت  فقط در شرایط خاصی جایز شمرده می شود  و در غیر آن جایز نیست .


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




برچسب ها : وبلاگ حکیم عسکری گیلانی برچسب ها : آیابا دشمنان اسلام و دین می توان مذاکره نمود؟


صفحات :
|  <  <<  6  7  8  9  10  >>  >  |