سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی



ابر برچسب ها
آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی[9] ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی[7] ، حکیم عسکری[6] ، آیت الله سعادت میرقدیم[4] ، وبلاگ حکیم عسکری[3] ، وبلاگ حکیم عسکری گیلانی[3] ، وبلاگ حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی[2] ، وبلاگ حکیم عسکری لشت نشایی[2] ، آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی[2] ، پیام تسلیت استادسیداصغرسعادت میرقدیم -رحلت آیت الله امینیان-گیلا[2] ، پیام تسلیت به مناسبت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی[1] ، پیام تسلیت جهت رحلت مجاهد نستوه شجونی[1] ، پیام تسلیت واحد فرهنگی سالِک به مناسبت رحلت آیت الله امینیان-سید[1] ، پیام جهانی نوروز ، صلح جهانی است[1] ، پیامهای تسلیت رحلت حجت الاسلام سیدحسن سعادت میرقدیم لاهیجی[1] ، تاتوانی درس بخوان ای طلبه-فیضیه- درس- طلاب[1] ، تبلیغ[1] ، تخریب این استاد گرانمایه جایز نیست[1] ، تربیت وپرورش یک اصل در عالم خلقت است-اهمیت تربیت تربیت-اصلاح[1] ، تفسیر آیه 10 و 11 و 12 از سوره اَلسَّجدة-تفسیر -سوره سجده[1] ، تفسیر آیه 109 از سوره توبه توسط استاد محسن قرائتی[1] ، تفسیرآیه 58 ازسوره نساء(اهمیت امانت و قضاوت) وبلاگ حکیم عسکری[1] ، تفسیرسوره کهف[1] ، تفسیرسوره کهف براساسِ«متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطب[1] ، تفکرصحیح وموانع آن( وبلاگ حکیم زین العابدین عسکری گیلانی )[1] ، تفکّرواندیشیدن،نردبان کمالِ آدمی است[1] ، جلوه هایی از شخصیت امام علی ع در نهج البلاغه[1] ، حجاب و عفاف و راهکارهایی در جهت اجرایی کردن آن- عفاف و حجاب[1] ، حُر ِّمدافعان حرم[1] ، حسین(علیه السلام)یعنی همه فضیلت هاو خوبی ها[1] ، حضرت آیت الله سیدابراهیم رئیسی کاندیدای محبوب ملت شریف ایران[1] ، حکمت چیست؟ حکمت- حکیم-حکماء-فلسفه-فلاسفه-ملاصدرا-حکمت متعالیه[1] ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی==[1] ، آیه 51 مائده[1] ، ارزش و اهمیت نوروز در اسلام[1] ، از ماست که بر ماست[1] ، استاد سعادت[1] ، استادقرائتی[1] ، اگرحقِّ ثَقَلَین رعایت می شد...[1] ، امام خمینی باآثارواندیشه های بلندخودهمیشه زنده است[1] ، اهمیت کتاب و کتابخوانی(آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی)[1] ، اهمیّت مساله حجاب درجامعه اسلامی[1] ، برو شیخا به فکر خویشتن باش !![1] ، بزرگ ترین نعمت خداوند(تفسیر آیه 164 از سوره آل عمران)[1] ، بیانات بسیار مهم مقام معظم رهبری درجمع اعضای خبرگان اسفند1394[1] ، پاسخ به سخنان دکتر عبد الکریم سروش تهرانی-سرو[1] ، پرسش و پاسخ[1] ، پیام تسلیت استاد سعادت به مناسبت رحلت آیت الله خزعلی ره[1] ، حکیم عسکری گیلانی[1] ، درمکتب شیطان جزدرس گمراهی و بدبختی نیست[1] ، دروس استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی در سال تحصیلی 1400- 140[1] ، دیدار انتخاباتی[1] ، رُبَّ کلامٍ جَوابُهُ السُّکوتُ( چه بسا سُخنى که پاسخش ‏سُکوت است[1] ، زندگینامه امام هادی(ع)[1] ، زودهای ناپسندو مَذموم و ممنوع[1] ، سایت سعادت میرقدیم ها[1] ، سایت نشست دوره ای اساتید(وظایف روحانیت ... نشست اساتید حوزه علمی[1] ، سایت ها و وبلاگ های استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی[1] ، سخنانی کوتاه ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی[1] ، سلام برحسین علیه السلام[1] ، شعری بسیار زیباازآیة الله حُجت هاشمی خراسانی در وصف امام زمان عج[1] ، شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند[1] ، عیدفطر،عیدبازگشت به فطرت وجشن پاکی ازگناهان[1] ، فائده های سیر وسفر[1] ، فلسفه خلقت انسان-انسان-آفرینش-شهید مطهری-مطهری-[1] ، فهرست چهار وبلاگ در یک نگاه-معرفی چهار وبلاگ ,[1] ، قاعده مُعطِی الشَّیء لا یَکُونُ فاقِداََ لَهُ[1] ، قدرداشته هایمان را بدانیم و حسرت ناداشته هارانخوریم[1] ، گیلان نشاط[1] ، مرحوم علامه حکیم زین العابدین عسکری لشت نشایی گیلانی-رشت-لاهیجان[1] ، مصاحبه با استاد سیداصغر سعادت میرقدیم- حوزه نیوز- امام حسن مجتبی[1] ، مطالب گوناگون از استاد سیداصغر سعادت میرقدیم-استادسعادت[1] ، من ازیاران بدگشتم بیزار*کند همجنس با همجنس دیدار[1] ، ناکثین - قاسطین - مارقین -[جنگ جمل وجنگ صفین وجنگ نهروان[1] ، نسیم معرفت[1] ، نوروز[1] ، نوروز روز دعوت به توحید است[1] ، هرمَسئولی که بمردم خدمت نکندبایدتوی دَهَنش مُوش مُرده گذاشت[1] ، هُشدارواخطار درباره سقوط ازمقام انسانیت[1] ، آیت الله سیدابراهیم رئیسی کاندیدای محبوب ملت شریف ایران[1] ، وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی(مقاله برای نشست اساتید[1] ، وِیژگی های شخصی وعلمی وفکری ومعنوی مرحوم حکیم عسکری گیلانی[1] ، وِیژگی های شخصی وعلمی وفکری ومعنوی مرحوم حکیم عسکری گیلانی-سیداص[1] ، یادداشت ها و مصاحبه های یک خبرنگار(ح_کرمی)خبرنگار خبر-سعادت میرق[1] ، ** پاسخ به جناب آقای هادی عزیز[1] ، ...[1] ، 13آبان روزاظهار خشم و انزجار دربرابر استکبارجهانی[1] ، آدمی تا به خدا نرسد موجودی ناآرام است[1] ، آیا شهید مجید قربانخانی را می شناسید؟!!![1] ، آیابا دشمنان اسلام و دین می توان مذاکره نمود؟[1] ، آیابنی آدم اعضای یکدیگرنددرست است یابنی آدم اعضای یک پیکرند؟[1] ، آیانخستین ماه سال ،مُحَرّم است یا ماه رمضان؟[1] ، آیاولی فقیه بایدمعصوم باشد؟[1] ،

نتیجه تصویری برای مرگ بر آمریکا

نتیجه تصویری برای مرگ بر آمریکا

نتیجه تصویری برای مرگ بر آمریکا

***نسیم معرفت***


به نام خدا


** 13آبان روزاظهار خشم و انزجار دربرابر استکبارجهانی+نسیم معرفت



یوم الله 13 آبان در اذهان ملت شریف ایران به عنوان  روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و در رأسشان آمریکای جنایتکار و ستمگر   شناخته شده است.  13 آبان  روز تقابل حق و باطل و روز ایستادگی و مقاومت در مقابل همه طاغوتیان و ستمگران و مستکبرین عالم است.13 آبا روز حماسه حضور ملت مسلمان ایران و  اظهار خشم و انزجار در برابر استکبار جهانی است. 13 آبان روز فریاد ( مرگ بر اسرائیل و  مرگ برآمریکا ) است ، آمریکای جهانخواری که به فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای  اسناد لانه جاسوسیش  به بیش از هفتاد جلد می شود . 13 آبان روز معرفی چهره خبیث آمریکا و استکبار جهانی است  . در چنین روزی در طی سال های مختلف سه حادثه مهم  و سرنوشت ساز رخ داد که ماهیت
حقیقی هر سه رخداد ،  استکبارستیزی و نفی ظلم و سلطه استکباری بود . برخلاف خواسته  و میل استکبار جهانی و  حادثه آفرینان  که در پی خاموش کردن شعله های قیام و مبارزه برضد ظلم و جَور بودند  ،  به لطف الهی ،  این سه حادثه و رویداد تاریخی در پیشبرد و پیشرفت  سیرِ مبارزه و ایستادگی و مقاومت ملت مبارز و حقجوی ایران به رهبری قائد عظیم الشأن حضرت امام خمینی ، تاثیرگذار بود و مکرها وحیله های مستکبرین و دستگاه طاغوتی رژیمِ منحوثِ پَهلَوِی به ضرر و زیان  و رسوایی و نابودی خودشان تمام شد.  وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ (سوره آل عمران آیه 54)

حادثه اول آن است که دستگاه دیکتاتوری شاه ملعون در 13 آبان  سال 1343 به جهت اعتراض حضرت امام خمینی به قانون ننگین کاپیتولاسیون  ،ایشان را به ترکیه تبعید نمود  و حادثه دوم آن است که  چهارده سال بعد از تبعید حضرت امام خمینی  در حالی که ایشان در نوفل لوشاتوی  فرانسه بود در 13 آبان 1357 حادثه خونین دانشگاه تهران و اطراف آن اتفاق افتاد که صدها نفر از دانش آموزان و دانشجویان و اقشار دیگر توسط ماموران رژیم سفَاک و خونریز ستمشاهی ، شهید و یا مجروح شدند . در این روز یعنی 13 آبان 1357 صدها  و یا هزاران نفر از دانش آموزانِ مدارس مختلف به همراهی برخی از دانشجویان و  اقشار دیگر برای حمایت از قیام امام خمینی و اظهار خشم و نفرت نسبت به آمریکا و  دستگاه طاغوتی رژیم پلید و خبیثِ شاه  و...  با تعطیل نمودن مدارس ،  در دانشگاه تهران و اطراف آن اجتماع نمودند و در آنجا فریاد الله اکبر  و لا اله الا الله و درود برخمینی و مرگ بر شاه و مرگ بر آمریکا سر می دادند که با گلوله های مزدوران نظامی شاه خاین به خاک و خون غلتیدند .به همین مناسبت روز 13 آبان را روز دانش آموز نیز می گویند . حضرت امام (ره) طی پیامی  از نوفل لوشاتوی فرانسه در باره  حادثه خونین  13 آبان 57 چنین فرمود   : «... عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است ... ایران امروز جایگاه آزادگان است... من از این راه دور، چشم امید به شما دوخته‌ام ... صدای آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی شما را به گوش جهانیان می‌رسانم....»   حادثه سوم ، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران است  که در پرتو بیانات امام خمینی  به عنوان انقلاب دوم معروف می باشد . این حادثه عظیم و حماسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و  یک سال پس از حادثه به خاک وخون غلتیدن دانش آموزان و دانشجویان رخ داد  . تسخیر لانه جاسوسی آمریکا  در 13 آبان سال 1358 که حضرت امام خمینی آن را بزرگتر از انقلاب اول  نامید ،  در واقع نقطه عطفی در تاریخ  انقلاب اسلامی و مبارزه ملت مبارز ایران در برابر مستکبرین و طواغیت عالم محسوب می شود. در 13 آبان سال 57 هیمنه پوشالی استکبار جهانی در رأسشان شیطان بزرگ آمریکای جهانخوار و استعمارگر با تسخیر لانه جاسویی و فساد  توسط دانشجویانِ پیروِ خطِّ راستینِ روحُ اللهِ الموسوی الخمینی در هم شکسته شد .حرکت دانشجویان تداوم حرکتی بود که از 15 خرداد 1342 آغاز شده بود . این حرکت انقلابی  با الهام گرفتن از سخنان روشنگرانه  امام خمینی  انجام گرفت و به فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای « رهبر این حرکت بزرگ هم شخص امام(ره) بودند زیرا در همان زمان تحرکات مختلفی برای خنثی کردن حرکت جوانان انقلابی در تسخیر لانه جاسوسی در جریان بود اما امام قاطعانه در مقابل آنها ایستاد »  . تسخیر لانه جاسوسی  اقدام شجاعانه ای بود که  دانشجویان پیرو خط امام  آن را به پیروی از فرمان و پیام امام که در دهم آبان 1358 به مناسبت حادثه 13 آبان سال 57 (حادثه دانشگاه تهران و کشتار دانش آموزان توسط دژخیمان رژیم پهلوی ) به شرح زیر صادر فرموده بودند ،  انجام دادند . بخشی از متن پیام حضرت امام خمینی به شرح زیر است :

 
بسم اللَّه الرحمن الرحیم

روز 13 آبان( 57) روز هجوم وحشیانه رژیم منحوس به دانشگاه و کشتار دسته جمعى دانشجویان عزیز ماست. رژیمِ مخالفِ با تمام مظاهرِ تمدن و پیشرفت کشور، یک روز به مدرسه فیضیه و مدارس علوم اسلامى در سراسر ایران حمله ‏ور مى‏ شد و یک روز به دانشگاه تهران و مدارس و دانشگاه هاى سراسر ایران، ... اکنون که سالروز حمله به دانشگاه است، براى پیوستگى بیشتر لازم است روحانیون عزیز قم و تهران و سایر شهرستان هاى نزدیک به تهران در مراسمى که در دانشگاه تهران است، شرکت نمایند و همچنین روحانیون تمام شهرهاى ایران در دانشگاه هر نقطه از ایران که بدین مناسبت مجلس بزرگداشتى برقرار کرده‏ اند، شرکت نمایند و با حضور در دانشگاه هاى سراسر ایران و پیوستن به دانش آموزان و دانشجویان و استادان عزیز، توطئه‏ هاى جدایى افکنانه بین این دو نیروى مترقى را خنثى کنند. دشمنان ما در هر فرصت خصوصا در این روز، از هیچ توطئه‏ اى دست بردار نیستند و با هر وسیله ممکن مى‏ خواهند آرامش را از ملت عزیز سلب کنند. ....

بر دانش آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیدا محکوم کنند.

دانشجویان پیرو خط امام  پس از این پیام حرکتِ آفرین و حماسه ساز که در تاریخ  دهم آبان 1358 ( سه روز قبل از تسخیر لانه جاسوسی ) از طرف حضرت امام خمینی  صادر شد ، سفارت آمریکا در تهران را  که مرکز توطئه و فساد بود تسخیر نمودند.

حضرت امام خمینی  در تاریخ 14 آبان 1358 یکروز بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران که بازتاب گسترده ای در داخل و خارج داشت  در حمایت از اقدام شجاعانه دانشجویان ، آمریکا را شیطان بزرگ خواند و سفارت آمریکا را مرکز جاسوسی و  وتوطئه معرفی نمود  :

 

امروز خیانت های زیر زمینی است، یک توطئه های زیرزمینی است که توطئه های زیرزمینی در همین سفارتخانه ها که هست، دارد درست می شود، که مهمش و عمده اش مال شیطان بزرگ است که امریکا باشد و نمی شود بنشینید و آنها توطئه شان را بکنند یک وقت ما بفهمیم که از بین رفت یک مملکتی و با حرف های نامربوط دموکراسی و امثال ذلک ما را اغفال کنند....…  ملت ما همان طورى که تا حالا پیش آمده، از اینجا به بعد هم باید پیش برود و قطع کند دست اینها را ..... آنها خیال نکنند که همین طور نشستیم گوش می کنیم که هر غلطی اینها می خواهند بکنند. نخیر، اینطور نیست، مساله، مساله - باز - انقلاب است یک انقلاب زیادتر(بزرگتر) از انقلاب اول خواهد شد ... آن مرکزی که جوان های ما رفتند آنطور که اطلاع دادند مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. ....

ونیز حضرت امام خمینی در تاریخ 16 آبان 1358 سخنرانی  بسیار مهمی درباره تسخیر لانه جاسوسى آمریکا در جمع دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان و گروه فنى اعزامى به پاکستان  ایراد نمود  وباز سفارت آمریکا را مرکز  و لانه فساد معرفی نمود  :

شما می بینید که الان مرکز فساد آمریکا را جوان ها رفته اند، گرفته اند و آمریکایی هایی هم که در آنجا بودند، گرفتند و آن لانه فساد را بدست آوردند و آمریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند و جوان ها مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، بیخود صحبت اینکه اگر دخالت نظامی، مگر امریکا می تواند دخالت نظامی در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد، تمام دنیا توجهشان الان به اینجاست؛ مگر امریکا می تواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی بکند؟ غلط می کند دخالت نظامی بکند. نترسید، نترسانید. ... امریکا عاجز از این است که دخالت نظامی در اینجا بکند، اینها یک مسائلی در پیششان است، یک مطالبی در پیششان است که روی آن مطالب گرفتاری هایی دارند، نمی توانند این کارها را بکنند. اگر آنها می توانستند دخالت نظامی بکنند، شاه را نگه می داشتند با تمام قدرتشان، قدرت های تبلیغی تلاش کردند که نگهش دارند و ملت ما اعتنا نکرد به آن و نه تنها او، همه قدرت ها پشت سر هم ایستاده بودند که نگه دارند شاه را و نتوانستند نگه دارند. آنها همیشه دخالتهایشان دخالتهای شیطنتی است، توطئه  است. آنها اگر بخواهند یک کاری هم بکنند، وادار می کنند جوان های ما را که آنها تظاهر بکنند و در تظاهر اعمال، آنها بیایند درگیری ایجاد بکنند و یا یک غائله راه بیندازند که ما نتوانیم یک محیط آزاد پیدا بکنیم، یک محیط آرام پیدا کنیم و مسائلی را که می خواهیم، طرح بکنیم. آنها شیطانهایشان را پیش همین جوانهای صافدل عزیز می فرستند، تبلیغات می کنند. می نویسند، در دیوار ها چه می کنند....قضیه قضیه سفارت امریکا یعنی نه سفارت، محل توطئه آمریکا را ، جوانها کشف کردند .... آن شیاطین یک همچو نقشه هایی دارند. جوان های ما باید بیدار بشوند که تحت تاثیر اینها واقع نشوند ....


حضرت‌ امام(ره)‌ در اردیبهشت‌ 1358 در مصاحبه ای‌ با روزنامه‌ی‌ «لوموند» فرمودند: امپریالیسم‌ آمریکا بزرگترین‌ خطر است‌.

 

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

13 آبان 1395 .

سوم صفرالمظفّر1438 ه.ق


** 13آبان روزاظهارخشم و انزجاردربرابر استکبارجهانی+نسیم معرفت


** 13آبان روزاظهارخشم و انزجاردربرابر استکبارجهانی+نسیم معرفت

 

 

 

** حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی










 









 
 

 



"




برچسب ها : 13آبان روزاظهار خشم و انزجار دربرابر استکبارجهانی برچسب ها : وبلاگ حکیم عسکری



** نسیم  ادب+ سعادت میرقدیم

نتیجه تصویری برای طلاب در حال مباحثه

***نسیم معرفت***

 

 

             

به نام خدا

 

           «شعرِ ای طلبه »


تاتوانی درس بخوان ای طلبه

عُمر خود را دُر بدان ای طلبه

عمر تو همچو گل است اندربهار

هرگلی دارد خزان ای طلبه

درس خوانی در جوانی ماندنی است

پس کتابت خوب بخوان ای طلبه

درس صرف و نحو و فقه وفلسفه

در خیالت کم مدان ای طلبه

این همه روزی بکار آید تُرا

زیورت هست هر زمان ای طلبه

کن توکل بر   خداوند    کریم

او   بُوَد روزی رسان   ای طلبه


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

** حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی




برچسب ها : تاتوانی درس بخوان ای طلبه-فیضیه- درس- طلاب



***نسیم معرفت***

 

به نام خدا

سلام بر پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و سلم
سلام بر حضرت علی و فاطمه علیهما السلام
سلام بر سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
سلام بر اهل بیت پیامبر علیهم السلام
سلام بر حسین علیه السلام
سلام بر اهل بیت امام حسین علیهم السلام
سلام برحضرت سجاد علیه السلام
سلام برعباس علیه السلام
سلام بر شهدای کربلا
سلام بر زینب سلام الله علیها
سلام بر علی اکبر و علی اصغر علیهما السلام
سلام بر همه شهدای راه حق وحقیقت
سلام بر شهدای سرزمین ایران
سلام بر ایثارگران و جانبازان
سلام بر پدران و مادران شهید
سلام بر خانواده های شهدا
سلام بر آزادی و حریت
سلام بر عزت و شرف و استقلال
سلام بر همه آزادگان عالم
سلام برهمه حقجویان جهان
سلام بر همه کسانی که تا پای جان دادن در برابر مستکبرین و ستمگران و طاغوتیان ایستادگی و مقاومت کردند
سلام بر همه عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
سلام بر همه دلدادگان به اهل بیت پیامبر علیهم السلام

سلام بر منجی بشریت  حضرت بقیة الله الاعظم حجت بن الحسن العسکری علیهماالسلام
سلام بر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت روح الله الموسوی الخمینی 
سلام بر ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای

ودر پایان  : سلام بر همه عزادران حسینی  که با خلوص و عشق و علاقه وصف ناپذیر با تمام وجود عزاداری نمودند
سلام بر همه کسانی که هیات ها و جلسات عزاداری سیدالشهداء علیه السلام را برپا نمودند .....


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


نهم محرم الحرام 1438 ه.ق
20مهر1395 ه.ش

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی






برچسب ها : سلام برحسین علیه السلام برچسب ها : حکیم عسکری گیلانی



 

 

 

** پاسخ به جناب آقای هادی عزیز +سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی


** پاسخ به جناب آقای هادی عزیز +سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی

نتیجه تصویری برای لجاجت

 

***نسیم معرفت***

 

** لجاجت سبب انحراف و سلب برکات

 

** لجاجت سبب انحراف و سلب برکات+پاسخ به آقای هادی+گیلان نشاط

**پرهیز از لجاجت + پاسخ به آقای هادی ...+ نسیم معرفت

 

 

علیکم السلام

 


آقای هادی عزیز  توجه بفرمایید که توضیح واضحات راجع به مساله ای برای عالم به آن  ، لغو و به نوعی تحصیل حاصل و یا تحمیل حاصل است. نوشتار بنده در سایت ها و فضای مجازی آشکارا و به وضوح گواهی می دهد که مواضع سیاسی و نگرش بنده چگونه است و کسی که کمترین توجهی بنماید به خوبی آن را ادراک خواهد نمود. سیاست ابعاد مختلف دارد که بحث های سیاسی رشحه ای و نمودی از آن است. قیام ائمه
(عَلَیهِِمُ السَّلامُ ) و قعود آنها  و  سخن  گفتن آنها و سکوتشان و... همه  سیاست است . ........  
متاسفانه برخی سیاست رو فقط در بحث های سیاسی خلاصه می کنند  و به گمان خود چنین می پندارند که اگر کسی بحث سیاسی نکند حتما  یه مشکلی دارد .  شاید ضد ولایت فقیه باشد و شاید ..... .    ما علماء و بزرگانی داشتیم که از اینگونه بحث های متداول بین ماها پرهیز می کردند در حالی که مغز سیاست بودند و سیاسیون و انقلابیون را در بزنگاه ها و خطرات و... نجات دادند. متاسفانه یکی از آفات کنونی جامعه ما  آن است که عده ای که خود را انقلابی واهل سیاست تلقی می کنند  پا از گلیم خود فراتر می گذارند و  برای کسانی خط و خطوط می دهند که دریایی از معرفت و سیاست هستند  و تاسف بارتر اینکه  با تخیلات ناصوابی که دارند گاهی برچسب های ناچسب و ناروا  روا می دارند . به نظر می رسد که فهم سیاسی اقتضاء دارد که جنابعالی  نسبت به دیگرانه با نوشتار و غیره طوری القاء نکنید که خود علامه در سیاستید و  دیگران چنین و چنان .
اگر واقف به مطالب مذکوره بودید و کمتر دقتی در مواضع سیاسی بنده می کردید هیچگاه نیازی نبود که آن  چنان مرقومه ای بنویسید و بنده هم در یک سطر جواب شما رو بدهم و بعد شما دوباره مطلب نامطلوب بنویسید و بنده ناچار شدم که کمی مفصل تر جواب بدهم .  خوشبختانه  از اول انقلاب تاکنون در خط استوار ولایت مطلقه فقیه بودم و هستم وخواهم بود و با تیغ کلام و بیان  و نیز با فعل و رفتار همیشه از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و  ولایت فقیه دفاع خواهم نمود .  بحمدالله سیاست در خون و رگ و پوست و زندگی بنده عجین شده است و انشاء الله همیشه چنین خواهد بود.  عدم شناخت  درست از شخصیت ها یکی دیگر آفاتی است که برخی ها دچار آن هستند . یادم هست که برخی ها به جهت( عدم توجه به همین مسایلی که عرض کردم ) به بزرگان ما توهین می کردند که البته توهین کنندگانِ گفتاری و رفتاری و ...  خوش عاقبت هم نشدند . به آیت الله بهجت (ره) توهین می کردند .  به آیت الله سیستانی توهین می کردند . به آیت الله بروجردی (ره) توهین می کردند و ..... حتی عده ای چند سال پیش به علامه مصباح یزدی توهین می کردند که ایشان در مبارزات سیاسی قبل از انقلاب حضور نداشتند و شکنجه نشدند و... . ....   
آقای هادی عزیز به حسب اطلاع مطلع شدم که جنابعالی طلبه نیستید  و  لازم است که نصیحت های خیرخواهانه بنده توجه بفرمایید.  سعی کنید در مقام عمل و رفتار احترام یک عالم را حفظ کنید و تذکرات دلسوزانه  و درستش را بپذیرد و همراهِ عالم صالح حرکت کنید  .
ما طلبه ها در زمان های قدیم کتاب آداب المتعلمین (
مُنیَةُ المُرید از شهید ثانی) می خواندیم و در بابِ آداب بین  شاگرد و استاد (آدابُ المُتعَلِّم و المُعَلِّم)  کتاب های مختلفی از زمان های بسیار دور تا حال  نوشته شده که کتاب (مُنیَةُ المُرید ) از شهید ثانی در باب آداب مُتَعَلِّم(شاگرد) و مُعَلِّم (استاد) ، خیلی جالب است و بحمدالله در اوایل طلبگی آن را خواندم و   در مقدمه کتاب مَعالِمُ الأُصول ( تألیف شیخ جَمالُ الدّین حسن بن شیخ زین الدین شهید ثانی )   هم که از کُتُب اصولی قدیمی است  احادیث زیادی در چند فصل در باره ارزش علم و تحصیل علم و جایگاه عالم و .....  بیان شده است  و زمانی که ما کتاب معالم الأصول می خواندیم از مقدمه آن که خیلی عالی است بهرمند شدیم .  متاسفانه امروزه خیلی به کتاب  آداب المتعلّمین توجه نمی شود . جالب است بدانید که کتاب مَعالم یکی از کتاب های اصولی مختصر و متقن است و بنده بحمدالله کتاب های اصولی و فقهی قدیم و جدید را خوانده ام و تدریس هم نمودم. با اینکه این کتاب  یک کتاب اصولی است ولی در مقدمه اش   مطالب بسیار ارزشمندی در باره علم و عالم و نیز متعلّم  بیان شده است و شایسته می باشد که طلاب و دانشجویان از آن  و مانند آن بهره مند گردند .
جناب آقای هادی عزیز  : شما و عزیزان انقلابی اگر بخواهید موفق شوید حتما باید عملا و در رفتار و نیز در گفتار حرمت علماء و عالمان منطقه خود و... را حفظ کنید و اگر اشکال واعتراضی هم دربرخی مسایل است محترمانه  و همراه با ادب اِلقاء  کنید و بدانید که در هر شهر و دیاری که مردم شان با بزرگان علمی و روحانیت مُعظَّم شان ارتباط صمیمانه داشتند بیشتر خیر وبرکت دیدند ( که وحدت قلوب و الفت دل ها  یکی از آن برکات است) و برعکس  هر شهر و دیاری که مردمشان با علماء و روحانیت شان  رفتار درستی نداشتند به عواقب شوم و نامیمونی دچار شدند . گیلان ما از قدیم الأیام تاکنون علماء و طلاب و فضلاء خوب و شایسته ای داشته و دارد ولی به نظر می رسد که قدرشان دانسته نشد . ما غبطه برخی  ازشهرها را می خوریم  که ارتباط بین مردم و روحانیت شان عالی است. کاشان یکی از شهرهای کوچکی است که به گواهی برخی دوستان موثق  صمیمت بین روحانیت و مردم در سطح خوب ویا عالی است. کاشان  از ایام قدیم  تاکنون علماء و شخصیت های بزرگی تحویل جامعه داده که با آثار و بیانشان و .... نور افشانی می کنند.  البته باز متذکر می شوم که مراد بنده از احترام به عالم به این معنی نیست که هرچه او بگوید صحیح است . هرگز .  منظورم آن است که با ادبیات درست و مودبانه با آنها مواجه شویم و گرنه  همه ضرر خواهیم کرد.  در گیلان ما یکی از بحث های چالشی  مواضع حضرت آیت الله قربانی در برخی امور است که در نوع تعامل با این بزرگوار دیدگاه ها مختلف است . برخی از طلاب و انقلابیون به شدت بر او می تازند و برخی غلام حلقه به گوش او هستند و برخی نیز عاقل و باهوشند و هوشمندانه  (نه ریاکارانه و منافقانه ) با ایشان تعامل دارند و واقعا این یک عویصه و مشکله ای شده برای گیلان ما. بنده حتی در 
( گروه گیلان نشاط)  دیدم که یک آقایی  مطلبی تحقیر آمیز نسبت به ایشان ارسال کرده بود ولی اون برادر عزیز توجه ندارد که این کار -کار فرهنگی و انقلابی نیست بلکه کار ضد ارزشی است و دودش به چشم همه خواهد رفت . بنده معتقدم حتی نسبت به اینگونه از علماء ما می توانیم با حفظ حرمت و جایگاه آن عالم ، مودبانه اعتراض و اشکال و...  خود را مطرح کنیم.  امیدوارم که شهر و دیار ما  نیز پیوند بین علماء و روحانیت و مردم و انقلابیون روز به روز بیشتر باشد. ......  حرف های گفتی زیاد است  ... 

ضمنا  در پایان یک نکته دیگر عرض کنم که شواهد و قراین کاملا نشان می دهد که جنابعالی بنده رو با اخوی ام( که در کِسوَت مقدس روحانیت هستند و بنده هم افتخار دارم که در این سِلک هستم )  اشتباه گرفتید . بنده در حدود هفت  هشت سال است که کمتر لاهیجان میام و فقط برای صِله ارحام و برخی کارهای جزیی آنهم برای دو سه روز  به گیلان و لاهیجان تردد دارم . در جایی ظاهرا شما رو ندیدم و هم صحبت و هم سخن نشدیم الا درفضای مجازی.

ضمنا  بنده در فقه و اصول و فلسفه و کلام و تفسیر و...  کار کرده ام و بیش از 26 سال تدریس داشته ام که در حدود بیست سال آن مربوط به سطح عالی است. یک سال هم  کلاس درس خارج فقه (مبحث خمس) انجام دادم و  سطح چهار حوزی تحقیق انجام دادم (اگر چه  به سطح چهار و امثال آن دلبستگی ندارم) بیش از 25 سال در استان های مختلف تجربه تبلیغی دارم . و صدها محصل حوزی  بحمدالله پرورش دادم که اسامی شاگردان در سایت حکیم زین العابدین گیلانی لشت نشایی منعکس است و و زندگینامه بنده بطور مفصل در سایت اندیشوران وجود دارد .  ......

التماس دعا

سیداصغرسعادت میرقدیم

31 شهریور 1395
18 ذی الحجه 1437 هق

********************************************
سلام علیکم

 


آقای هادی عزیز : امیدوار بودم که با مطالبی که عرضه داشتم  کمی متوجه شوید  ولی باز متاسفانه ادراک نفرمودید  و  باید بدانیم که روح مُتصلب در برابر مطالب حق خاضع نمی شود  . حضرت امیرالمومنین علیه السلام در نامه سی ویکم از نهج البلاغه فیض الاسلام  چنین می فرماید :ُ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَجْمَحَ بِکَ مَطِیَّةُ اللَّجَاجِ  یعنی بپرهیز از اینکه مرکب لجاجت ترا به سرکشی و چموشی وادارد.  (جَمَحَ  الفَرَسُ : اسب سرکشی نمود. - فَرَسُُ جَمُوح به فتحِ جیم یعنی اسب سرکش- رَجُلُُ جَمُوح : به فتحِ جیم در جَموح یعنی مرد سرکش و چموش)  این سخن گهربار مولا علی
(عَلَیهِ السَّلامُ ) برای همه ما درس است . لجاجت موجب محرومیت از حقایق و برکات است . بنده با مطالبی که عرض کرده بودم  قصد داشتم که فتح بابی برای شما شود ولی به حسب آنچه که از متن جوابیه تون پیداست خوی لجاجت  مانع پذیرش نصایح خیرخواهانه و مطالب حقه ای است  که عرض کرده بودم .
تسلیم در برابر نصایح خیرخواهانه یک عالِم برای شما سبب رشد وکمال است ...... پیشنهاد می کنم که در باره نکاتی که در طی چند پیام در صفحه خصوصی براتون دادم ( که البته این شما بودید که ابتدا پیام به صفحه خصوصی بنده ارسال نمودید و بنده به ناچار پاسخ دادم )   بیشتر تامل نمایی تا شاید متوجه شوی که قصد وغرض و مقصودم چه بوده است. به نظرم این شعر ابونُواس (شاعر عرب) برای جنابعالی صادق است :

حَفِظتَ شَیئاً وَ غابَت عَنکَ اَشیاءُ

موفق باشید

سیداصغرسعادت میرقدیم

 

پنج شنبه

 

اول مهر 1395 ه.ش

 

بیستم ذی الحجه 1437ه.ق

 

***********************************************

 

به نام خدا

سلام علیکم

هادی عزیزم -از حدیثی که ذکر کردید ممنونم-  در آغازین  پیامتون  سخنی از امام صادق
(عَلَیهِ السَّلامُ ) نقل فرمودید که آن حضرت فرمود :  (مَن ذَهَبَ یَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَکبِرینَ.)  ولی بنده بخشی  دیگر از این حدیث شریف را که شما ذکر نفرمودید در اینجا می آورم که همه بهره مند شویم :  امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود :

 

مَن ذَهَبَ یَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَکبِرینَ، (قالَ حَفصُ بنُ غیاثٍ): فَقُلتُ لَهُ إِنَّما یَرى أَنَّ لَهُ عَلَیهِ فَضلاً بِالعافیَةِ إذا رَآهُ مُرتَکِبا لِلمَعاصى، فَقالَ: هَیهاتَ هَیهاتَ! فَلَعَلَّهُ أَن یَکونَ قَد غُفِرَ لَهُ ما أتَى وَ أَنتَ مَوقُوفٌ مُحاسَبٌ أَما تَلَوتَ قِصَّةَ سَحَرَةِ مُوسَى (عَلَیهِ السَّلامُ )  ؟
هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، او از متکبران است. حفص بن غیاث مى گوید: عرض کردم: اگر گنهکارى را ببیند و به سبب بى گناهى و پاکدامنى خود، خویشتن را از او بهتر بداند چه؟ فرمودند: هرگز هرگز! چه بسا که او آمرزیده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند، مگر داستان جادوگران و موسى
(عَلَیهِ السَّلامُ ) را نخوانده اى؟  (الکافى  ج8،ص128. )

همه باید از کبر اجتناب بورزیم و بنده هیچگاه   چنین تصوّری ندارم و نخواهم داشت که از دیگران بهتر و برترم ولی توجه داشته باشید که اگر کسی  نسبت به دیگران  خیرخواهی و راهنمایی و ... داشته باشد معنایش آن نیست که از دیگران برتر و بهتر است . چه بسا ممکن است نزد خدا بهتر  از دیگری  باشد وچه بسا ممکن است آن دیگری  پیش خدا محبوب تر باشد .

آنچه که طی چند پیام براتون  ذکر کردم  همانند دارویی نافع و سودمند بود  ولی متاسفم که اِلتفات و توجه نمی کنید و به خاطر برخی خصوصیات اخلاقی ناپسند تون  از  مطالبِ حقه مطرح شده  برداشت و تفسیر و تاویل نادرست می نمایید....
بنده قصد تسلیم کردن شما رو نداشتم و ندارم ولی قصد داشتم که  از برخی خصلت های مذموم  به لطف الهی خارج شوید :
 خوی لجاج
خوی غرور
خوی تکبر
خوی برتری طلبی
خوی بی ادبی
خوی اعجاب به نفس
خوی بدبینی و سوءظن
و... .  
کسی که بیمار است گاهی خودش را بیمار نمی بیند و مریض نمی داند. بیماران اخلاقی و روحی- اَیضاََ کَذلِک- که معمولا خود را بیمار نمی دانند . چه بسا افرادی ده ها سال بیماری روحی و اخلاقی داشته باشند ولی متوجه نباشند . کاش می شد که از نزدیک کنار هم می نشستیم تا ریزکاری های مسایل روحی و تربیتی را براتون تشریح می کردم تا متوجه شوی که 
شعرِ اَبونُواس (شاعر عرب) را بنده حساب شده  براتون نوشتم . اینکه چند بار در طی چند پیام براتون  نوشتم  که  ادراک نمی فرمایید  خدایی در باره شما صادق است  و به ظرایف مطالب بنده  عنایت نمی فرمایید.
بنده هیچ خصومتی و کینه ای با شما ندارم  ولی نقایص اخلاقی تون رو به عنوان یک کارشناس تشخیص دادم. خوب است که بدانید که داروها  برای بیمار  همیشه بطور شیرین  تجویز نمی شود و برخی داروها خیلی تلخ است ولی شفا و نجات در آن است. تذکرات و مطالب بنده اگرچه کمی ممکن است تلخ تلقی شود ولی در واقع موجب رشد و سلامتی روحی و... برای جنابعالی می باشد. البته امیدوارم که مصداق این شعر سعدی قرار نگیرید که :
...........      نرود میخ آهنین در سنگ

جالب است بدانید که گرچه سعدی (عَلیهِ الرَّحمَه) چنین گفته :
.............نرود میخ آهنین در سنگ
 ولی در آیه شریفه 74 از سوره بقره آمده است که گاهی سنگ ها هم  خاشع می شوند و خضوع دارند و شکاف بر می دارند و آب از درون شان جاری می گردد  ولی خدا نکند که دل سیاه شود که گاهی سختی دل از سختی سنگ هم شدیدتر و بدتر است . در سوره بقره آیه 74 چنین آمده است:
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون

آقای هادی عزیز:  تا مادامی که در پیله تفکرات خاص خودت باشی مطلب همان است که می گویید : (...تسلیم نخواهید شد.)    شاعر دراین باره می گوید:
چو کرمی کو میان به نهان است
زمین وآسمان او همان است

کرم ابریشم و برخی کرم های دیگر آنقدر در خود می تنند که گاهی  می میرند و هلاک می شوند.  البته باز صد رحمت به آن کرم که بر دور خود می تند و خیلی اوقات  حصار تنگ پیله اش را می درد و  سوراخ می کند و به صورت پروانه زیبا در می آید و پرواز می کند و  اینگونه کرم ها و مانند آن ها  دنیایی عجیبی دارند و چرخه زندگی شان اعجاب آور و عبرت آموز برای همه ما می باشد ولی  گاهی برخی انسان ها چنان در پیله تفکرات خاص و نامعقول خود قرار می گیرند که ممکن است  درآن محدوده پیله  خود  منحرف وهلاک و نابود شوند و  نه تنها پرواز نداشته بلکه به دره سقوط بیفتند و راه نجاتی نداشته باشند ، اینها کسانی هستند که بادست خود  خانه های سعادت و خوشبتخی خود را ویران و خراب می کنند ودر شأن آنها آیه شریفه 2 از سوره حشر صادق است که  فرمود :

 یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدیهِمْ ....َ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ

هادی عزیزم :  توقع نداشته باش که  طبیب همیشه برای بیماران شربت و دوا و داروی شیرین تجویز نمایند. داروی شما  کمی تلخ است. داد وفریاد نکن  . تسلیم مطالب حقه باش.  ریشه بدبینی و سوء ظن رو در خود کنترل و مهار کن و یا اگر می توانی بخشکان . کمی فکر کن. کمی اندیشه کن که شاید بنده خیرخواه شما باشم. کمی اصالت حسن ظن جاری کن و در خلوت خود تفکر کن که این چه سرّی است که  بعد از سال ها یکی  پیدا شد و  چنین مطالبی به من می گوید و شاید راست بگوید .  نگو سخنان آقای فلانی همه باطل ونادرست است.  نفس و نفسانیات امور بسیار پیچیده ای است که بسیاری را دچار زحمت کرده است.  این آیه  کریمه از سوره یوسف را تکرار کن  :

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی  إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ  .


و  نیز این شعر جلال الدین رومی را تکرار کن :

نفس اژدرها او کی مرده است
از غم بی آلتی افسرده است

امیدوارم مطالب و نصایح خیرخواهانه ام را  ادراک بفرمایید .

 


آری دنیای نفس ونفسانیات عجیب است.

 


 بزرگی  فرمود : اَلرُّشدُ عَلی خَلافِها ( فِی 
خَلافِها ) .  رشد و کمال در مخالفت با هوای نفس و نفسانیات است. 

روز شنبه 3 مهر 1395 .
22ذی الحجه 1437 ه.ق

 


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

*************************************

.....................                 ..............   ادامه دارد................

 


** پاسخ به جناب آقای هادی عزیز +سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

******************************************

 





برچسب ها : ** پاسخ به جناب آقای هادی عزیز برچسب ها : وبلاگ حکیم عسکری گیلانی



زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***


به نام خدا

 تفکر صحیح  و موانع آن

انسان موجودی است دارای نیروی اختیار و اراده که از میان همه موجودات به قدرت تفکر و فکر و اندیشه متمایز می باشد و با اینکه ازجهت تکلیف با جِن مشترک است و خطاب (ْ أَیُّهَ الثَّقَلان سوره رحمن آیه 31)  متوجه انسان ها و جنّی ها می باشد  ولی با این وجود  ، قدرت تفکر جن به پای قدرت تفکر انسان نمی رسد اگر چه  جنی ها  چون ناری هستند از نیروی فوق العاده جسمیِ ناری برخوردارند و نیز هیچ پیامبری از جنس جن نیامده است و آنها از پیامبرانی که برای انسان ها فرستاده شدند تبعیت می کنند و  انسان می تواند جن را به تسخیر خود در آورد  .ِ 
قدرت اندیشیدن و فکر کردن یکی از نعمت های الهی است که در وجود انسان گذاشته شده است  واساسا به یک معنا ماهیت و هویت و شاکله انسان را  همین قوه تفکر و فکر تشکیل می دهد و  در  قرآن کریم  هیجده بار کلمه فکر با مشتقاتش و چهل و هفت مرتبه ماده عقل با اشتقاقاتش و شانزده بار کلمه لُب(به ضم لام و تشدید باء) و چهاربار کلمه تَدبُّر و چندین مرتبه نیز کلمه  فقه و تفقه و مانند آن ها بکار رفته است .  اگرچه هر یک از تفکر  وفکر و تعقل و تفقه و تدبر و مانند آن ها از جهاتی معنای خاص خود را دارند ولی تضاد و تعارضی هم با هم ندارند. 
فکر و تفکر (که تقریبا این دو را به یک معنی درنظر گرفتیم اگر چه با  دقت نظر از نظر معنی مختلفند )  در لغت چنانکه اِبن منظور در لِسانُ العَرَب گفته به معنای (اِعمالُ الخاطِرِ فِى الشَّى‏ء . بکارگیری ذهن در درباره یک چیز است )   یا چنانکه  فیروز آبادی در کتاب اَلقامُوسُ المُحیط گفته  (اِعمالُ النَّظَرِ فِى الشَّى‏ء .   اعمال نظر در باره چیز خاصی  است) می باشد   ولی در اصطلاح منطق  فکر را چنین تعریف کرده اند : اَلفِکرُ تَرتیبُ اُمُورِِ مَعلُومَةِِ لِتَحصیلِ اَمرِِ مَجهُولِِ. یعنی فکر و تفکر عبارت است از مرتب کردن و چینش چندین امر معلوم برای رسیدن به یک امر مجهول و به عبارت دیگر تفکر همان تجزیه و تحلیل  مسایل و  وصول به یک نتیجه است .  مرحوم حکیم ملا هادی سبزواری در بخش منطق از کتاب منظومه خود در تعریف فکر و تفکر چنین گفته است :   وَ الفِکرُ حَرکَةُُ اِلَی المَبادِی  وَ  مِن مَبادِی اِلَی المُرادِ .
یعنی فکر و تفکر  (تفکر حصولی ونظری مراد است زیرا
که نوعا تفکر انسان ها از نوع  تفکرحصولی می باشد ) عبارت است از دو حرکت ذهنی می باشد : حرکت اول عبارت است از حرکت به سوی مبادی یعنی توجه و التفات به تصورات و تصدیقاتی که در ذهن ، معلوم و مشخص هستند .
حرکت دوم عبارت است از ترتیب و تنسیق و تنظیم و ترکیب وچینش این امور معلومه برای رسیدن به مراد و مقصود (امر مجهولی که در صدد فهمیدن و کشف آن هستیم) می باشد.
 به طور کلی تفکر و فکر فرایندی است که انسان بواسطه تجزیه و تحلیل و چینش و ترکیب حساب شده از  امور معلومه تصدیقی و تصوری ، به یک مساله مجهول و نامعلوم دسترسی پیدا می کند .  تفکر  انواع و اقسامی دارد که عبارت است از تفکر حصولی (استدلالی و نظری ) و تفکر حضوری  و تفکر قلبی  و تفکر الهامی  و تفکر وحیانی و ... .  مراد ما از تفکر در اینجا اعم از تفکر حصولی ( استدلالی و نظری)  است که از دستگاه ذهن استفاده می شود . دستگاه ذهن یکی از عجایب خلقت است. اینکه چگونه ذهن ما باخارج ارتباط برقرار می کند وشناخت حاصل می شود یکی از مسایل بُغرنج و پیچیده است. مساله شناخت که یکی از بحث های مهم و دشوار فلسفی و علمی است بخش عمده ای از آن به بحث وجود ذهنی بر می گردد که مربوط به دستگاه ذهن است. خوشبختانه فلاسفه اسلامی به نحو شایسته ای به این بحث پرداخته اند که دراین رابطه باید به کتب فلسفی(مانند بِدایةُ الحِکمة و نِهایةُ الحِکمة از علامه طباطبایی و منظومه مرحوم حاجی سبزواری و اسفار ملاصدرا و.... نیز به کتاب شناخت درقرآن از استاد شهید مطهری ) مراجعه شود.
 در ذهن هر انسانی کلمات و عبارات بسیاری است که معنای آن ها  را  اجمالا و یا تفصیلا می داند و هنگامی که با سؤالی مواجه می شود با بکار گیری  و ترکیب درست این معلومات به پاسخ سوال می رسد. این عمل و فرآیند همان چیزی است که ما به آن تفکر می گوییم. تفکر (تفکر حصولی و نظری)  در حقیقت برخاسته و مُنشعِب از معلومات پیشین است لذا تا علمی نباشد تفکری هم شکل نمی گیرد. اگر کسی  فرضا  ذهنش خالی از معلومات باشد هیچگاه نمی تواند مجهولات وحقایق نایافته  را کشف نماید. هرگز نمی توان با مجهولی ،مجهولی را حل کرد. پس پیش از هر تفکری نیاز به  علم است ودر منطق  نیز علم (علم حصولی) را تعریف کردند و گفته اند:
 اَلعِلم ُهُوَ الصُّورَةُ الحاصِلَةُ مِنَ الشَّیءِ عِندَ العَقلِ ( اَو فِی العَقلِ )  [رجوع شود به اوایل کتاب حاشیه ملاعبدالله یزدی که حاشیه بر تهذیب المنطق ملاسعدتفتازانی است]  .  یعنی علم (مراد از آن علم حصولی است نه علم حضوری) عبارت  است از آن صورتی که از شی یا اشیاء نزد ذهن حاصل می شود و به عبارت دیگر هرچیزی که ذهن از آن صورت سازی می کند  و صورتی از آن در نزد ذهن حاصل باشد به آن عِلم می گویند . البته باید توجه داشت که علم پیامبر اکرم (ص)و علم ایمه و انبیاء (علیهم السلام) و علم برخی اوتاد  و مانند آنها صرفا در قالب علم حصولی که منطقیین تعریف می کنند نمی گنجد بلکه علم آنها علاوه بر علم حصولی  از نوع علم اِفاضی و لَدُنّی و وَحیانی و مانند آن است.
همه انسان ها در طول تاریخ  حتی انسان های اولیه که زندگی غارنشینی داشتند  از طریق معلومات فطری و اکتسابی و حسی به کشف مجهولاتشان می رسیدند و از این طریق معلومات و دانش آنها توسعه پیدا کرد . باید توجه داشت که هر انسانی حتی دیوانگان  دارای  قوه و نیروی تفکر است ولی هر کسی را نمی توان گفت که متفکر و اندیشمند می باشد . داشتن یک نیرو  و نحوه بکارگیری آن دو چیز جدا از هم و کاملا با هم متفاوت است  بسیاری از افراد سرمایه هایی دارند که بکار نمی گیرند و چه بسا ضایع می کنند . بسیاری از انسان ها نیرو و قدرت تفکر دارند ولی از تفکر درست و سالم محروم هستند. بدیهی است که  دیوانه ذاتا دارای  قوه و نیروی فکر می باشد ولی به جهت بیماری خاص روانی و مغزی از  بکارگیری و اِعمال تفکر درست وسالم  محروم است  و اگر روزی بِأذنِ الله شفا پیدا کند مثل افرادِ سالم می تواند از قدرت و نیروی تفکر خود استفاده نماید. بسیاری از مردم نیز اگرچه به حسب ظاهر در ردیف دیوانگان و مجانین نیستند ولی به عللی که بعدا اشاره می کنیم  از تفکر سالم و درست برخوردار نمی باشند.
 از نظر اسلام و بزرگان خرد و اندیشه آنچه که حایز اهمیت است نوع بکارگیری  قدرت تفکر و فکر است . شخصیت و هویت انسان بسته به نوع تفکر و اندیشه ای است که در او شکل می گیرد . برخی انسان ها در سایه تفکر نورانی و صحیح به اوج انسانیت و کمال رسیدند و هزاران و میلیون ها نفر را در پرتو اندیشه نورانی خود به رشد و سعادت رساندند و برخی دیگر در سایه تفکر شوم و ظلمانی و شیطانی خود به بدترین و پایین ترین مرحله انحطاط و پستی سقوط کردند و  بسیاری از مردم را نیز به  انحطاط وبدبختی و شقاوت کشاندند  پس در واقع هویت و حقیقت آدمی به نوع تفکرش باز می گردد  و هر کسی را باید از راه نوع تفکرش شناخت . جلال الدین رومی در این باره می گوید:


ای برادر تو همان اندیشه ای    ما بقی خود استخوان و ریشه ای .


اسلام و قرآن و رهبران آسمانی و خردمندان عالم  انسان ها را دعوت به تفکر صحیح می نمایند. ممکن است سوال شود که چگونه و با چه عواملی انسان می تواند از تفکر صحیح و درست و سالم برخوردار باشد؟  در پاسخ به این سوال می گوییم  اگر هرآنچه را که عامل انحطاط فکری است از خود دور کنیم سبب می شود که از تفکر صحیح و سالم و استوار برخوردارگردیم . ( وبه اصطلاح : تُعرَفُ الأَشیاءُ بِأَضدادِها یعنی هرچیزی به ضد خود شناخته می شود ) برخی از عواملی که مانع تفکر صحیح و درست می باشد عبارتند از :


1- تعصب خشک و غیر منطقی(لجاجت ) :


برخی از افراد به جهت تعصبات افراطی قومی و نژادی و حزبی و گروهی و مانند آن ها  از پذیرش بسیاری از حقایق امتناع می ورزند و پرده ضخیم تعصبات غیر منطقی مانع  اندیشه و تفکر درست آنها شده است . در زمانی که پیامبر اسلام(ص) رسالت و پیامبری خود را اعلام نمود و ندای توحید و نفی شرک و بت پرستی داد از جمله کسانی که در مقابل دعوت پیامبر بزرگ اسلام مقاومت کردند و زیربار دعوت توحیدی پیامبر نرفتند همین مُتعصِّیبن بی مغز بودند . متعصیبنی که انبیاء پیشین هم گرفتار آنها بودند. آنها می گفتند که ما بر دین آباء و اجداد و نیاکان مان هستیم و دست از آن بر نمی داریم . در آیه 22 از سوره زخرف چنین آمده است :
بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی‏ آثارِهِمْ مُهْتَدُون . َ
بلکه آنها (مشرکان عرب عصر پیامبر ص و... ) می گویند: ما نیاکان خود را بر آئینی یافتیم ، و ما نیز به پیروی آنان هدایت یافته ایم !!


2- جهل و نادانی .


کسی که نسبت به یک  مساله و حقیقتی جاهل و نادان است باید جستجو و تحقیق و مطالعه بنماید  و یا از فرد متخصص و دانایی سوال و پرسش نماید تا به پاسخ صحیح ویا به حقیقت مطلب برسد . جهل تقسیماتی دارد :  الف : جهل در مقابل عقل . یعنی ممکن است فردی مدرک تحصیلی بالا داشته باشد ولی به جهت رفتارها و گفتارهای غیر عقلانی و غیر منطقی در ردیف جاهلان باشد و بخش عمده ای از نکوهش جهل و نادانی که در آیات و روایات وارد شده ناظر به این نوع از جهل است. در اوایل جلد اول کتاب اصول کافی به جنود عقل و جهل از لسان مبارک امام صادق (علیه السلام) پرداخته شده که شایسته است با دقت مورد مطالعه قرار گیرد.
ب : جهل در مقابل علم . ممکن است به کسی جاهل بگوییم به جهت اینکه از  خواندن و نوشتن وسواد و دانش رسمی و غیر رسمی  برخوردار نباشد. و نیز جهل تقسیم می شود به جهل مطلق و جهل نسبی .


  کسی که دچار جهل با انواع و اقسام آن باشد نمی تواند به تفکر صحیح و درستی نایل شود.

3- تقلید کورکورانه. 

 تقلید کورکورانه نیز یکی از موانع تفکر صحیح است.  مولوی در این باره چنین می گوید:
خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دوصد لعنت براین تقلید باد

بزرگان ما در کتب عقاید متذکر می شوند که در اصول عقاید و اعتقادات تقلید کردن ، عقلا  غلط و باطل است و تقلید در احکام شرعی  به عنوان رجوع جاهل به دانا و یا رجوع جاهل به متخصص عقلا  صحیح و جایز است. متاسفانه در هر عصری عده ای بدون اینکه فکر و اندیشه شان را بکار اندازند از کار و رفتار و گفتار دیگران  و اجانب تقلید می کنند و امروزه نیز می بینیم که برخی از مردم در بلاد اسلامی با تاثیر پذیری از ماهواره ها  و مانند آن ها که از ناحیه دشمنان اسلام و انقلاب پشتیبانی می شود  سنت ها و روش های اجانب و دشمنان اسلام را در زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده می کنند. در مُدل  پوشاک و خوراک و حتی مدل ساخت و ساز و ساختمان و غیره  بدون توجه و تفکر صحیح  به جوانب آن ها  از اجانب پیروی می کنند و گاهی هم متاسفانه به این امور نیز افتخار جاهلانه می نمایند . اینگونه تقلید کردن ها که عاری از تعقل و تفکر صحیح است سبب استیلاء فرهنگ دشمنان اسلام و انقلاب در جوامع مسلمین می باشد و چه بسا موجب انحطاط و سقوط  خواهد بود.

4- جو زدگی  (که به نوعی همراه با تقلید کورکورانه است)
  یکی دیگر از موانع تفکر  که سدّ راه تفکر صحیح است  جو زدگی می باشد. جو زدگی یعنی تحت تاثیر محیط  و جمعیت و حزب و گروه وغیره  قرارگرفتن بدون اینکه مبنای درستی از نظر شرع و عقل  و  عقلاء  برای این کار وجود داشته باشد. حضرت علی (ع) در حکمت 139 از نهج البلاغه فیض الأسلام دربخشی از سفارش هایی که برای کمیل بن زیاد نخعی داشته می فرماید که مردم بر سه دسته اند که دسته سوم  را چنین معرفی می نماید :  وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ اَلْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَى رُکْنٍ وَثِیق ...  یعنی کسانى که از پى هر آواز مى‏روند و با وزش هر باد به چپ و راست میل مى‏کنند(به اصطلاح حزب باد هستند و هیچ استقلال و هویت شایسته ای از خود نشان نمی دهند) . از فروغ دانش بهره ‏ور نشده ‏اند و به رکن استوارى پناه نجسته ‏اند.    در حادثه کربلا عده کثیری از کسانی که در لشکر دشمن و در مقابل امام حسین (ع) بودند همین دسته از افرادی بودند که تفکر صحیح و درستی نداشتند و جو زده و تحت تاثیر جو حاکم آن زمان بودند و در قتل فرزند پیغمبر (ص) با علم به اینکه او پسر پیامبر و علی و فاطمه (علیهم السلام) است شرکت داشتند .!!  گاهی برخی افراد چنان جو زده می شوند و رفتار و گفتاری از خود بروز می دهند که گویا از هیج عقل و اندیشه و تفکری برخوردار نیستند.
متاسفانه بخش قابل توجهی از مردم  معمولا دچار جوزدگی می شوند . مثل اینکه گاهی  یک دختر مسلمان وقتی در یک محیطی قرار گرفت که اکثرا بی حجاب هستند خودش هم همراه آنها می شود و به اصطلاح غلط و نادرست  می گویند : خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو   ویا اینکه چون در مراسم عروسی فلان پوشش ماهواره ای مُد شده  فلان آقا و یا خانم که اسیر مدپرستی شده  با همان پوشش وارد مجلس عروسی می شود . یا اینکه چون در فلان مجلس میهمانی عده ای ظرف غذای خود را نیمه کاره رها می کنند  فلان آقا یا خانم نیز ظرف غذایش را نیمه رها می کند و اسراف می نماید .با تاسف اظهار می دارم که در کشور ما جوزدگی و تاثیرپذیری غلط از محیط  و غیره در امور مختلف اعم از پوشاک و خوراک و ساخت وساز و حتی در نوع سخن گفتن و... خیلی زیاد است و راه علاج آن تا حدود زیادی مربوط به کارفرهنگی از ناحیه رسانه های صوتی و تصویری و نشریات و جراید و مانند آن ها است .

5- هوی و هوس .

یکی دیگر از موانع تفکر درست پیروی از خواسته ها وامیال نفسانی و شیطانی است که پرده ضخیم ظلمانی بر روی فکر و اندیشه  بوجود می آورد و انسان را از رسیدن به تفکر سالم و استوار باز می دارد. هرکس هر اندازه که اسیر هوی و هوس باشد به همان اندازه هم از نورانیت فکر و اندیشه دور می گردد. برخی افراد آن چنان اسیر هوی و هوس و امیال نفسانی و شیطانی خود هستند که در واقع شیطان مجسم می شوند و شیطان در همه وجودشان لانه کرده و تخم گذاری و زاد و ولد می کند و لذا جز اندیشه شیطانی اندیشه ای ندارند و دست و پا و زبان و نگاه و گوش و  قلم و فکر و ذهن و دل و همه وجودش ، شیطانی می شود . حضرت علی (ع) در خطبه هفتم از نهج البلاغه فیض الاسلام در این باره  چنین  می فرماید :
اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ  .  یعنی  آنان در کارشان به شیطان تکیه کرده و ابزار دست او گشته‏ اند. پس او در سینه‏ هاشان لانه کرده و به زاد و ولد پرداخته و دامانشان را پرورشگاه خود یافته است. پس چشم و زبان آنان، چشم و زبان شیطان شده است، و در نتیجه  لغزشها را بر آنان حاکم گردانیده و خطاهای زشت را برایشان آراسته است، و در نهایت همکار شیطان و گویای باطل های او گشته ‏اند و نیز شاعرِ عرب می گوید :اِنارَةُ العَقلِ مَکسُوف بِطَوعِ الهَوی  وَ عَقلُ عاصِی الهَوی یَزدادُ تَنویراً یعنی روشنی و نورانیت عقل بواسطه پیروی از هوای نفس ، مکسوف و ناپدید و خاموش می شود و از بین می رود  و کسی که  عاصی و دوری کننده و بازدارنده از هوای نفس باشد  نورانیت عقل و فکرش افزایش پیدا می کند .

6- کبر و غرور و عدم بهره گیری از نظرات دیگران

یکی دیگر از موانع تفکر سالم و درست ، کبر و غرور و خود برتر بینی است. این صفت رذیله که رذایل زیادی را  در پی دارد مانع رشد فکری و سبب انحطاط و پستی می باشد  شاعر شیرین سخن سعدی شیرازی چه زیبا سرود  :


بزرگان نکردند در خود نگاه

خدا بینی از خویشتن بین مخواه

بزرگی به ناموس و گفتار نیست

بلندی به دعوی و پندار نیست

تواضع سر رفعت افرازدت

تکبر به خاک اندر اندازدت

به گردن فتد سرکش تند خوی

بلندیت باید بلندی مجوی

ز مغرور دنیا ره دین مجوی

خدا بینی از خویشتن بین مجوی

گرت جاه باید مکن چون خسان

به چشم حقارت نگه در کسان

کسی که دچار کبر و غرور است به رذیله عجب و خود شگفتگی و فخر و مباهات و تحقیر و استهزاء گفتاری و رفتاری نسبت به دیگران نیز دچار است .آدم مغرور و متکبر خودش را بالاتر از دیگران می پندارد و روی این جهت نوعا حاضر نمی شود که درباره چیزی با دیگران مشورت و نظر خواهی کند . مشورت و نظر خواهی از دیگران که صلاحیت مشورت را دارند سبب شکوفایی و رشد تفکر و تعقل می گردد و در سایه مشاوره درست موفقیت های بزرگی نصیب آدمی می شود و پیامبر اکرم(ص) با اینکه عقل کل به معنای حقیقی خود بود ولی بااین حال خداوند به او فرمان می دهد که مشورت نماید .
در سوره آل عمران آیه 159 چنین آمده است :
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلین .
به ( برکت ) رحمت الهی ، در برابر آنان [ مردم ] نرم ( و مهربان ) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی ، از اطراف تو ، پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها ، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی ، ( قاطع باش! و ) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.


7- عجله و شتابزدگی .


یکی دیگر از موانع تفکر سالم ودرست ، شتابزدگی است. البته  شتاب و شتابزدگی با هم فرق دارند. شتاب در کار گاهی لازم است ولی شتابزدگی و عجله کار شیطان است. در روایتی از رسولخدا (ص) آمده است که فرمود :
اَلأَناةُ مِنَ اللّه ِ، و العَجَلَةُ مِنَ الشَّیطانِ .
درنگ  و آرامش  و خویشتن داری از خداست و عجله و شتابزدگی از  جانب شیطان می باشد.

* اَلأَناةُ : از ( أَنَی - یَأنِی ، أَنیاََ ، أَناءََ) یعنی سنگینی - وقار- بردباری- حِلم- حوصله- فرصت دادن- مُهلت دادن .


باز درحدیث دیگری  از رسولخدا(ص) به نقل از کتاب مواعظ العددیه آمده است که فرمود :
العَجَلَةُ مِنَ الشَّیطانِ الّا فِى خَمسِِ فَانَّها مِنْ سُنةِ رَسُولِ الله  :
1-اِطعامِ الضَّیفِ اذَا نَزَلَ
2-وَ تَجهیزِ المیّتِ إذا مَاتَ
3-وَ تَزویجِ البِنتِ اذا اَدْرَکَتْ
4-و قضاءِ الدّین اذا وَجَبَ
5-وَ التَّوبَةِ مِنَ الذَّنبِ اِذَا اَفْرَطَ

یعنی عجله کردن  در کارها از شیطان است مگر در پنج مورد که از سنت رسولخدا(ص) می باشد :
1- پذیرایی و میهمان نوازی از میهمانی که بر کسی وارد می شود
2- تجهیز و دفن کسی که از دنیا رفت
3- شوهر دادن دختری که به حد درک و شناخت و و فهم و بلوغ جسمی و شرعی رسید.
4- پرداختن قرض و دینی که وقت اداء آن رسیده
5- توبه از گناه وقتی که زیاد شد.


آدم عجول همیشه در تفکر وفکر کردن و در قضاوت و تصمیم گیری و سایر امور دچار خطا واشتباه و انحراف و ندامت و پشمیانی و شرمندگی و خسران و ضرر و زیان  می گردد . آدم عجول هیچگاه به تفکر صحیح و درست دست پیدا نمی کند .


8- غفلت

9- حب وبغض غیر منطقی

10- متابعت از ظن و گمان غیر معتبر

11-  غلبه توهم و خیال

12- شایعات

13- سوءظن

14-عصبانیت و خشم

15-استناد به مطالب دروغ و  سُست و بی پایه

16-جزم گرایی و دگم اندیشی

17- دنیا طلبی

18- ضعف اعتقادی

19-


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

روز پنج شنبه

28 مرداد 1395 ه.ش

پانزدهم ذی القعده 1437 ه.ق


 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 
َ




برچسب ها : تفکرصحیح وموانع آن( وبلاگ حکیم زین العابدین عسکری گیلانی )


صفحات :
|  <  <<  6  7  8  9  10  >>  >  |