***نسیم معرفت***
فائده های سیر وسفر
در شعری منسوب به امیر المؤمنین(ع) آمده که
تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ فی طَلَبِ الْعُلُى
وَسَافِرْ فَفِی الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِیشَه ٍ
وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَه ُ مَاجِدِِ
ترجمه : برای کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزی و دانش و آداب زندگی و هم نشینی با بزرگواران .
منبع : مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.
مسافرت آثار بسیار مثبتی در زندگی و روح و روان و نگرش و دید انسان بوجود می آورد . در آیات و روایات به سیر وسیاحت توجه خاصی شده است . در شعری که منسوب به علی (عَلَیهِ السَّلامُ ) است و در بالا ذکر شد آن حضرت می فرماید : در مسافرت پنج چیز نصیب شما میشود :
1-برطرف شدن اندوه 2- به دست آوردن روزی 3- دانش 4- آداب زندگی5- هم نشینی با بزرگواران .
عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان های غیر اسلامی و غیر اصولی در محیط شهرها مخصوصا کلان شهرها انسان را کلافه و گیج و پریشان و مضطرب میکند و روح و روان افراد را آزرده و رنجور می نماید و موجب عارضه و آسیب و بیماری می گردد ، اسلام میفرماید: مسافرت کنید تا سالم بمانید
{قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا یعنی مسافرت کنید تا سالم بمانید. (کتاب اَلدَّعوات لِلرّاوَندی ،ص 76).
وقتی انسان یکسال در منطقه و مکانی خاص حضور داشته باشد و مسافرت نکند، طبیعتا دچار مشکلات روحی می شود و از نشاط و روحیه سالم برخوردار نیست ؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آیت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظیم میکند، ایشان فرمود: شما مسافرت کنید حتی برای رفتن به یک امامزاده، یعنی مسافرت خیلی ارزش و اثر دارد .
مسافرت اقسامی دارد :1-مسافرت برای تحصیل 2- مسافرت برای زاد و توشه آخرتی مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، 3- مسافرت برای تأمین معاش 4- مسافرت برای معصیت و خلاف که حرام و ممنوع است 5- مسافرت برای حلال، یعنی تفرج و امور حلال....
**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
بسم الله الرحمن الرحیم
مصاحبه خبرگزاری حوزه با استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
خبرگزاری حوزه بررسی کرد اعیاد چهارگانه اسلام و ریشه تاریخی نوروز باستان حوزه/ ریشه نوروز در ایران باستان است، پس قدمت آن در حد پنج هزار سال قبل بوده و کسی که نوروز را پایه گذاری کرد؛ جمشید پسر طهمورث است . |
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در گفتوگو با حجت الاسلام سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی به بررسی ریشه تاریخی نوروز پرداخته است.
بهار در شعر و ادب فارسی
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
برای ورود به بحث عید نوروز مناسب میدانم چند بیت شعر را بیان بدارم. جناب مولانا در مثنوی، شعری را در باب فصل بهار آورده است:
گفت پیغمبر به اصحاب کبار****تن مپوشانید از باد بهار
آنچه با برگ درختان میکند***با تن و جان شما آن میکند
و از جهت لطفی که این شعر داشت آن را قرائت کردم و همین طور شعر زیبایی از جناب سعدی شیرازی قرائت میکنم.
که تواند بدهد میوه رنگین از چوب***یا که باشد که برآرد گل صد برگ از خار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود***هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
ارغوان ریخته بر درگه خضرای چمن***چشمه هایی که در او خیره بماند ابصار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیحاند***نه همه مستمعان فهم کنند این اسرار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است***دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر میگویند؟***کآخر ای خفته سر از بالش غفلت بردار
تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش؟***حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
*بهار و تفکر در آفرینش
دو آیه از آیات قرآن کریم در سوره حج متناسب با فصل بهار و نوروز است، یکی آیه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطیفٌ خَبیرٌ؛ آیه 63 سوره حج » و دیگری در ابتدای سوره حج که میفرماید:«... وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ ؛ حج آیه 5»
*ریشه تاریخی نوروزوپایه گذار آن
ریشه تاریخی نوروز، به پنج هزار سال قبل بر میگردد. پس دانستن این مسأله میتواند در بعضی مواقع در مبنای فکری و نظری ما هم تأثیر گذار باشد؛ لذا ما باید بدانیم که سر منشأ نوروز از کجاست؟ در جواب باید گفت که ریشه نوروز در ایران باستان است، پس قدمت آن در حد پنج هزار سال قبل بوده و کسی که نوروز را پایه گذاری کرد؛ جمشید پسر طهمورث است .
جناب ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» در زمینه عید نوروز میفرماید: مردم ایران در عصر باستان پنج روز را تعطیل کرده و جشن میگرفتهاند، اول فروردین تا پنجم فروردین که جزو جشن های عمومی بود. همچنین روز ششم فروردین جشنی خاص بود که مخصوص شاه و اطرافیان وی بوده است.
*آیا نوروز از نظر اسلام پذیرفته شده یا خیر؟
حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء در این رابطه نظری دارند،و آن این که عید بر چهار قسم است، اول عید دینی، دوم عید مذهبی، سوم عید ملی و چهارم عید تکوین که عید تکوین همان عید عالم وطبیعت است . اما در روایتی از امام هادی (ع) داریم که فرمود : اَلعِیدُ اَربَعَهُُ لِلشِّیعَهِ ، برای شیعه چهار عید داریم الاضحی، الفطر، الغدیر و الجمعه، پس عید دینی به معنای عام خود که مذهب را هم شامل میشود، این چهار عید است(اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ )و در تقسیمی که امام هادی(ع) کردند: بر مبنای تقسیم دینی بالمعنی العام است، اما بنابرتقسیمی که آقای کاشف الغطاء کردند، چهار عید داریم، عید دینی، عید مذهبی، عید ملی و تکوین (که همان عید آفرینش و طبیعت و عالَم است). طبق تقسیم ایشان معلوم است که عید دینی عبارتست از عید قربان و عید فطر، عید مذهبی فقط غدیر است که البته به نظرمن غدیر برای همه است (واختصاصی به مذهب شیعه ندارد) .
چرا ایشان این تقسیم را انجام داد؟
منظورشان( حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء)این بود که عید نوروز جزو عید عالم ، طبیعت و تکوین بوده و ربطی به شیعه، سنی، دین اسلام و یا باستان هم ندارد، بر این اساس، آنچه هست به طبیعت باز میگردد وربطی به دین ومذهب ندارد، یعنی در اول نوروز که زمین بعد از آن شکوفا میشود، فصل بهار و روز آغازین آن عید میباشد، البته باید بدانیم که حلاوت این عید تا یک ماه در اذهان وجود دارد، این طور نیست که بگوییم چون روز عیدِ نوروز تمام شد پس عید هم تمام میشود، باید توجه داشت که عید نوروز عیدی باستانی و ملی است که رنگ اسلامی دارد و مورد تأیید اسلام میباشد.
*عید نوروز در مجامع روایی
در رابطه با عید نوروز میتوان به کتاب بحار الانوار جلد 56 مراجعه کرد که بسیاری از روایات مربوط به عید نوروز در آنجا ذکر شده یکی از این روایات، روایت مُعَلّی بن خُنَیس از شاگردان فدایی امام صادق ع )بود و به شهادت هم رسید، در زمان حکومت عبد الله سفاح اولین خلیفه عباسی فرماندار مدینه ایشان را دستگیر کرد و گفت که نام شیعیان را بگو و ایشان درجواب گفت: حتی اگر شیعیان زیر پای من باشند من قدمهایم را جابجا نمیکنم لذا ایشان را به دار زدند، مرحوم مجلسی بخشی از این روایات مربوط به نوروز را از مُعَلّی بن خُنَیسنقل میکند، یک سری از روایات، نوروز را مخدوش کرده و جنش نوروز را رد می کند و طبق این روایات، عید نوروز مردود است، اما علامه مجلسی میفرماید: روایات معلی بن خنیس مورد اعتماد، ممدوح و ثقه است و سند روایات ایشان درست، محکم و صحیح می باشد، بنابراین روایات دیگر در باب نوروز نمیتوانند با روایات معلی بن خنیس مقابله کنند.
*نوروز در لسان شرع چه جایگاهی دارد؟
اگر برای پاسخ، روایات جلد 56 بحارالانوار را بررسی کنیم، مشخص میشود که نوروز در اسلام چه جایگاهی دارد. منصور دوانیقی (لعنة الله علیه)، امام کاظم (علیه السلام) را دعوت میکند و میگوید یابن رسول الله اول نوروز است شما اینجا جلوس بفرمایید تا آقایان هدایایی که میآورند و تبریک میگویند، شما هم حضور داشته باشید؛ امام(ع) امتناع میکند و میفرمایند: من به روایات جدم رسول الله مراجعه کردم و روایتی مبنی بر تأیید نوروز ندیدم، بلکه اسلام آیین نوروز را محو کرد. این یعنی مخدوش شدن نوروز و آنهایی که نوروز را رد میکنند، یک سری از این روایات را میگیرند، منصور دوانیقی ایشان را قسم میدهد که شما را به خدا اینجا بنشینید و امام(ع) ناچاراً نشستند [وَ حُکِیَ أَنَّ المَنصُورَ تَقَدَّمَ إِلیَ مُوسَی بنِ جَعفَرِِ(ع) بِالجُلُوسِ لِلتَّهنِئَةِ فِی یَومِ النِّیرُوزِ وَ قَبضِ ما یُحمَلُ إِلَیهِ فَقالَ (ع): «إِنِّی قَد فَتَّشتُ الأَخبارَ عَن جَدِّی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَلَم اَجِدْ لِهذَا العِیدِ خَبَراً وَ إَنَّهُ سُنَّةُُ لِلفُرسِ وَ مَحاها الإِسلامُ، وَ مَعاذَ اللّهِ أَن نُحیِیَ ما مَحاهُ الإسلامُ». فَقالَ المَنصُورُ: «إِنَّما نَفعَلُ هَذا سِیاسَةََ لِلجُندِ، فَسَأَلتُکَ بِاللّهِ العَظیمِ إِلاّ جَلَستَ.... بِحارالأنوار ج 56 ص 101]
مرحوم مجلسی در ادامه میفرماید: روایات معلی بن خنیس از نظر استحکام سند بالاتر از این روایتی است که اشاره شد. نظر بنده این است که از این روایت هیچ خدشه ای بر نوروز نفهمیدم. من که به همه روایات اشراف داشتم و مسائل را در ذهن داشتم به این نتیجه رسیدم که امام (ع) میخواهند بفرمایند: اسلام آیین نوروز و سنت ایرانیان را محو نکرد بلکه خرافات و شرکهایی را که مربوط به نوروز و جشن نوروز بود، را محو کرد (وتعبیر امام کاظم ع که فرمود :اسلام ، آیین نوروز را محو کرد ، مرداش ، محو کردن شرک وخرافاتی بود که همراه نوروز بوده نه اینکه اسلام اصل نوروز را محو کند.)
پس باید گفت که کار اسلام تصفیه است، گاهی (بعضی از امور را)به طور کل رد کرده و گاهی نیز پاکسازی میکند(به این معنی که اصل مساله ومطلب را قبول دارد ولی جوانب انحرافی وباطل آن را رد می نماید . مثل نوروز که اسلام اصل آن را که که همراه با شکفتن طبیعت و دید وبازدید وصله ارحام و نظافت وپاکی ظاهری وباطنی ...می باشد رد نمی کندبلکه امور باطل وانحرافی آن را نفی می نماید)، روایاتی که از معلی بن خنیس وارد شده و علامه هم آنها را تأیید میکند در واقع نشان دهنده عظمت نوروز است، و این روایتی که نقل شد هم به صورت نفی بِالکُلّ نبوده بلکه اسلام خرافاتی را محو کرده که آلوده به شرک بوده اند.
آیا مطلبی بی پایه و اساس میتواند پنج هزار سال قدمت داشته و خوبان و بدان عالم به آن توجه داشته باشند؟ اگر افراد فاسد و بی عقل به مسأله ای پنج هزار سال توجه کنند، مطلب دیگری است؛ ولی آیا ما میتوانیم اثبات کنیم که در این پنج هزار سال همه کسانی که از نوروز حمایت کردند، افراد نادانی بوده اند؟ خیر، اولاً ایرانیان مردمی هوشمند بودند و الان هم هوشمندی خود را به جهان نشان میدهند، این قرینه و کاشف است که در نوروز چیزهای بسیار خوبی نهفته، پس در یک نظر ما به این نتیجه میرسیم که از دیدگاه اسلام، مطالب مثبت نوروز صد در صد مورد تأیید است .
مضمون روایت معلی بن خنیس چیست؟
ایشان در روز نوروز به محضر امام صادق(ع) شرفیاب میشود حضرت از وی میپرسد که امروز چه روزی است؟ ایشان میگوید من شنیدهام ایرانیان این روز را جشن گرفته و به هم تبریک میگویند و هدیه میدهند، امام فرمودند: بله امروز نوروز است و نوروز از چیزهای کهن است، نوروز روزی است که خدای تعالی با بندگان خود میثاق بست و از آنها پیمان گرفت که غیر از خدا را نپرستیده و برای او شریکی قائل نشوند، نوروز روزی است که خدای تعالی باد را آفرید روزی است که خدای تعالی زمین را خلق کرد و باران را ایجاد کرد، روزی است که غدیر در آن صورت گرفت، نوروز روزی است که قائم آل محمد(ع) در آن روز ظهور خواهد کرد و روزی است که ابراهیم بتهای قومش را شکست، نوروز روزی است که پیغمبر(ص) امیر المؤمنین(ع) بر شانه های خود قرار دادند و در پشت بام کعبه هر بتی بود را بر زمین انداخته و آنها را خرد کردند.
در روایت دیگری مرحوم مجلسی نقل میکند نوروز روزی است که حضرت آدم(ع) خلق شد و هر کسی در نوروز از خدا حاجتی طلب کند، حاجت او روا خواهد شد. سند این روایات قوی است و شیخ بهایی و دیگران برای شخصیت معلی بن خنیس و سند وی اهمیت قائل هستند، وقتی فی الجمله این روایات را قبول کنیم، میبینیم نوروز در نظر بزرگان دینی ما مثبت است.
نوروز روز دعوت به توحید است
بنده به عنوان یک شهروند ایرانی به نوروز افتخار میکنم، در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوریه 2010 میلادی در سازمان ملل متحد، قطعنامه ای را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردین روز جهانی نوروز خواهد بود، این افتخار ایران است، کسی نگوید که شرک را جهانی میکنند، خیر، ما توحید را جهانی میکنیم، وقتی روایات جلد 56 بحار را بررسی میکنیم می بینیم که نوروز روز دعوت به توحید وتفکر در آفرینش است . نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت واحسان ونیکی و... است ، بر این اساس است که در سازمان ملل نوروز ایرانیان، به عنوان روز جهانی نوروز شمرده میشود، یعنی ما (از طریق نوروز )چه چیزی را به دنیا ثابت میکنیم؟ پیام صلح و صمیمیت، اتحاد و انسان دوستی، حریت و آزادگی، خدا دوستی و حتی اهلبیت(ع) را ، منتهی ما وظیفه ای داریم که بگوییم نوروز ما این چنین است، در حال حاضر گستره نوروز شامل ایران، هندوستان، کشورهای قفقاز، آسیای میانه و بخشی از مردم سوریه و عراق به خصوص قسمت های ترک نشین این کشور ها می باشد.
* گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد
گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد و پیام آن این است که ما میتوانیم جهان را به سوی صلح ببریم، اگر برخی چیزهایی که ما داریم آنها داشتند چه کارها که نمی کردند؟ ولی ما این گونه عمل نمی کنیم ، پهنه جغرافیایی نوروز بسیار گسترده است و وقتی نوزوز در سازمان ملل عنوان روز جهانی را به دست میآورد و در کشورهایی مثل چین و هندوستان برای نوروز اهمیت قائل هستند میتوانیم پیام صلح و نوع دوستی را از طریق این روز به همه جهانیان برسانیم، سفرای ایران در کشورهای دیگر و مبلغین ما که به قارهها و کشورهای دیگر میروند میتوانند پیام نوروز را برای همه بیان نمایند، چون نوروز با طبیعت انسان سازگار است( چه آنهایی که مسلمان باشند وچه غیر مسلمان ، نوروز را با زیبایی ها وخوبی هایی که دارد دوست می دارند) اگر نوروز را با خوبی ها وزیبایی هایی که دارد به دنیا معرفی کنیم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ایران تبیین میشود عاشق ایران نیز خواهند شد، همین مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به این معنی است که نوروز همراه با فرهنگ اصیل ایرانی ثبت شده، بر سردر سازمان ملل شعر معروف سعدی را نوشته اند:
بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند،
خوب این بیت شعر پیامی برای صلح و دوستی جهانی است.
در نوروز به چه اموری توجه کنیم؟
یکی از چیزهایی که در نوروز باید به آن توجه شود، مسافرت است در شعری منسوب به امیر المؤمنین(ع) آمده که
تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ فی طَلَبِ الْعُلُى
وَسَافِرْ فَفِی الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِیشَة ٍ
وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَة ُ مَاجِدِِ
برای کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزی و دانش و آداب زندگی و هم نشینی با بزرگواران .
مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.
از وطن خود خارج شده و به مسافرت بروید برای چیزهای با ارزش، مسافرت کنید و در مسافرت پنج چیز نصیب شما میشود، غم و غصه از بین میرود، عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان های غیر اسلامی در محیط شهر انسان را کلافه میکند و روح و روان افراد را آزرده میکند همه اینها عارضه دارد، اسلام میفرماید: مسافرت کنید تا سالم بمانید {قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا یعنی مسافرت کنید تا سالم بمانید. الدعوات (للراوندی) ،ص 76}، در این شعر هم امیر المؤمنین(ع) میفرمایند در سفر پنج خاصیت وجود دارد یکی از آنها اینکه غم و غصه از بین میرود، وقتی انسان یکسال در مکانی خاص حضور دارد، اگر در تعطیلات نوروز مسافرت نکند، چه میشود؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آیت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظیم میکند، ایشان فرمود: شما مسافرت کنید حتی برای رفتن به یک امامزاده، یعنی مسافرت این قدر ارزش دارد و امام صادق(ع) فرمودند: مسافرت به سه نحو است، یکی مسافرت برای تحصیل، مسافرت برای زاد و توشه آخرتی، مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، دوم مسافرت برای تأمین معاش و همچنین مسافرت برای حلال، یعنی تفرج و امور حلال.
آسیب شناسی نوروز
متأسفانه نوروز مواجه با برخی خرافات و آسیب هاست که باید آنها را کنار بگذاریم، مثل فخر و مباهاتی که افراد نسبت به هم انجام میدهند و یا ریخت و پاشهایی که صورت می پذیرد و یا خدای نکرده موسیقی مبتذل یا جوک هایی که شخصیت افراد حتی غیر مسلمانان را تخریب میکند، لذا شوخی هایی که مربوط به اقوام بوده و به صورت پیامکی هم رد و بدل میشود باید کنار گذاشته شود.
دیگر مسائلی که باید در نوروز به آنها توجه شود،عبارتند از صله ارحام، نظافت عمومی و اجتماع، پوشیدن لباس نظیف و نو، رفتن به زیارت بزرگان و دانشمندان، مثلاً امام صادق(ع) فرمود: وقتی روز نوروز شد، غسل انجام داده و پاک ترین لباسهایت را بپوش و از بهترین عطرها استفاده کن، هدیه دادن در نوروز سفارش شده، زیارت قبور اموات و خصوصاً شهدا سفارش شده، ایجاد نشاط و سرور، آشتی دادن در نوروز، شکر گزاری از نعمات الهی مثل باران و طبیعت، تفکر در آفرینش، با هم بودن، گاهی خود با هم بودن برکاتی دارد، نوروز فرصتی است که خانوادهها میتوانند در کنار هم باشند و عاطفه ای را که در ضمیرشان است به همدیگر نشان دهند، دعای خیر برای دیگران، خود نوروز تجدید قوا برای کار در طول سال است، خانه تکانی ظاهر و باطن است، نوروز شستشوی کینهها از سینه هاست، نوروز توجه کردن به بچه هاست، بچهها حق دارند که در نوروز برایشان لباس مناسب تهیه شود و به آنها عیدی داده شود.
***نسیم معرفت***
بسم الله الرحمن الرحیم
**ارزش و اهمیت نوروز در اسلام+نسیم معرفت
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
نوروز فصل شکفتن و خارج شدن از خمودی و پژمردگی است … نوروز حرکت و جنبش و رستاخیز در طبیعت است…. نوروز یعنی حیات دوباره و حرکت به سوی رشد و تعالی …نوروز یعنی داشتن صفات و سجایای عالیه انسانی … نوروز روز خداشناسی و رسیدن به کمال مطلق است…
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
دو آیه از آیات قرآن کریم در سوره حج متناسب با فصل بهار و نوروز است، یکی آیه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً إِنَّ اللَّهَ لَطیفٌ خَبیرٌ . آیا ندیدی خداوند از آسمان ، آبی فرستاد ، و زمین ( بر اثر آن ) سرسبز و خرّم می گردد؟! و خداوند لطیف و آگاه است. (سوره حج آیه 63)
و دیگری در ابتدای سوره حج که میفرماید:«… وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ . … ( از سوی دیگر ، ) زمین را ( در فصل زمستان ) خشک و مرده می بینی ، اما هنگامی که آب باران بر آن فرو می فرستیم ، به حرکت درمی آید و می روید و از هر نوع گیاهان زیبا می رویاند! ( سوره حج آیه 5)
ریشه تاریخی نوروز، به پنج هزار سال قبل در عصر باستان بر میگردد و نوشته اند کسی که نوروز را پایه گذاری کرد جمشید پسر طهمورث است .
جناب ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» در زمینه عید نوروز میفرماید: مردم ایران در عصر باستان پنج روز را تعطیل کرده و جشن میگرفتهاند، اول فروردین تا پنجم فروردین که جزو جشن های عمومی بود. همچنین روز ششم فروردین جشنی خاص بود که مخصوص شاه و اطرافیان وی بوده است.
سؤال : آیا نوروز از نظر اسلام پذیرفته شده یا خیر؟
حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء در این رابطه نظری دارند،و آن این که عید بر چهار قسم است، اول عید دینی، دوم عید مذهبی، سوم عید ملی و چهارم عید تکوین که عید تکوین همان عید عالَم وطبیعت است . اما در روایتی از امام هادی (عَلَیهِ السَّلامُ ) داریم که فرمود :اَلعِیدُ اَربَعَهُُ لِلشِّیعَهِ ، برای شیعه چهار عید است : اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ، پس عید دینی به معنای عام خود که مذهب را هم شامل میشود، این چهار عید است(اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ ) و در تقسیمی که امام هادی (عَلَیهِ السَّلامُ ) کردند: بر مبنای تقسیم دینی بالمعنی العام(اعم از عید دینی و مذهبی) است، اما بنابرتقسیمی که آیت الله کاشف الغطاء کردند، چهار عید داریم : عید دینی، عید مذهبی، عید ملی و عید تکوین (که همان عید آفرینش و طبیعت و عالَم است). طبق تقسیم ایشان معلوم است که عید دینی عبارتست از عید قربان و عید فطر، عید مذهبی فقط غدیر است که البته به نظرمن غدیر برای همه است (واختصاصی به مذهب شیعه ندارد) و عید طبیعت و آفرینش .
منظور حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء از تقسیمی که ذکر شد این بود که عید نوروز جزو عید عالَم و طبیعت و تکوین و آفرینش بوده و ربطی به شیعه و سنی و دین اسلام و یا باستان هم ندارد . بر این اساس، آنچه هست به طبیعت باز میگردد وربطی به دین ومذهب ندارد . الته باید توجه داشت که عید نوروز عیدی باستانی و ملی است که رنگ اسلامی دارد و مورد تأیید اسلام میباشد.
در رابطه با عید نوروز میتوان به کتاب بحار الانوار جلد 56 مراجعه کرد که بسیاری از روایات مربوط به عید نوروز در آنجا ذکر شده است و یکی از این روایات، روایت مُعَلّی بن خُنَیس می باشد که از شاگردان فدایی امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ ) است و در راه دفاع از اسلام و ولایت اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ ) به شهادت هم رسید . در زمان حکومت عبد الله سفاح اولین خلیفه عباسی فرماندار مدینه ایشان را دستگیر کرد و گفت که نام شیعیان را بگو و ایشان درجواب گفت: حتی اگر شیعیان زیر پای من باشند من قدمهایم را جابجا نمیکنم لذا ایشان را به دار زدند و به شهادت رساندند . مرحوم مجلسی بخشی از روایات مربوط به نوروز را از مُعَلّی بن خُنَیس نقل میکند . یکسری از روایات وارده در باب نوروز ، نوروز را مخدوش کرده و جشنِ نوروز را رد می کند و طبق این روایات، عید نوروز مردود است، اما علامه مجلسی میفرماید: روایات مُعَلَّی بن خُنَیس مورد اعتماد، ممدوح و ثِقَه است و سند روایات ایشان درست و محکم و صحیح می باشد، بنابراین روایات دیگر در باب نوروز نمیتوانند با روایات مُعَلَّی بن خُنَیس مقابله کنند.
ممکن است سؤال یا توهم شود که طبق برخی از روایات ، نوروز مورد تأیید اسلام و اهل بیت ( علیهم السلام) نیست ؟! در پاسخ به این مطلب عرض می کنم که اگر روایات جلد 56 بحارالانوار را بررسی کنیم، مشخص میشود که نوروز در اسلام چه جایگاهی دارد؟ منصور دوانیقی (لَعنَهُ الله عَلَیه)، امام کاظم (علیه السلام) را دعوت میکند و میگوید یابن رسول الله امروز اول نوروز است شما اینجا جلوس بفرمایید تا آقایان هدایایی که میآورند و تبریک میگویند، شما هم حضور داشته باشید. امام(ع) امتناع میکند و میفرمایند: من به روایات جدم رسول الله مراجعه کردم و روایتی مبنی بر تأیید نوروز ندیدم، بلکه اسلام آیین نوروز را محو کرد. این یعنی مخدوش شدن نوروز و آنهایی که نوروز را رد میکنند، یکسری از این روایات را میگیرند، منصور دوانیقی ایشان را قسم میدهد که شما را به خدا اینجا بنشینید و امام(ع) ناچاراً نشستند[وَ حُکِیَ أَنَّ المَنصُورَ تَقَدَّمَ إِلیَ مُوسَی بنِ جَعفَرِِ(ع) بِالجُلُوسِ لِلتَّهنِئَةِ فِی یَومِ النِّیرُوزِ وَ قَبضِ ما یُحمَلُ إِلَیهِ فَقالَ (ع): «إِنِّی قَد فَتَّشتُ الأَخبارَ عَن جَدِّی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَلَم اَجِدْ لِهذَا العِیدِ خَبَراً وَ إَنَّهُ سُنَّةُُ لِلفُرسِ وَ مَحاها الإِسلامُ، وَ مَعاذَ اللّهِ أَن نُحیِیَ ما مَحاهُ الإسلامُ». فَقالَ المَنصُورُ: «إِنَّما نَفعَلُ هَذا سِیاسَةََ لِلجُندِ، فَسَأَلتُکَ بِاللّهِ العَظیمِ إِلاّ جَلَستَ.... بِحارالأنوار ج 56 ص 101]
مرحوم مجلسی در ادامه میفرماید: روایات مُعَلَّی بن خُنَیس از نظر استحکامِ سند بالاتر از این روایتی است که اشاره شد. نظر بنده این است که از این روایت هیچ خدشه ای بر نوروز فهمیده نمی شود . بنده که به همه روایات جلد 56 اشراف داشتم و مسائل را در ذهن داشتم به این نتیجه رسیدم که امام (ع) میخواهند بفرمایند: اسلام آیین نوروز و سنت ایرانیان را محو نکرد بلکه خرافات و شرکهایی مربوط به نوروز و جشن نوروز را محو کرد و تعبیر امام کاظم ع که فرمود :اسلام ، آیین نوروز را محو کرد ، مرداش ، محو کردن شرک وخرافاتی بود که همراه نوروز بوده نه اینکه اسلام اصل نوروز را محو کند.
پس باید گفت که کار اسلام نسبت به برخی از چیزها ، تصفیه و پاکسازی است . اسلام گاهی بعضی از امور را به طور کل رد کرده و گاهی نیز پاکسازی میکند به این معنی که اصل مساله ومطلب را قبول دارد ولی جوانب انحرافی وباطل آن را رد می نماید . مثل نوروز که اسلام اصل آن را که همراه با شکفتن طبیعت و دید وبازدید وصله ارحام و نظافت وپاکی ظاهری وباطنی …می باشد رد نمی کندبلکه امور باطل وانحرافی آن را نفی می نماید . روایاتی که از مُعَلَّی بن خُنَیس وارد شده و علاّمه مجلسی هم آنها را تأیید میکند در واقع نشان دهنده عظمت نوروز است، و این روایتی که نقل شد هم به صورت نفی بِالکُلّ نسبت به نوروز نبوده بلکه اسلام خرافات و انحرافاتی را که همراه نوروز باشد نفی نموده است .
باید توجه کنیم که آیا مطلبی بی پایه و اساس میتواند پنج هزار سال قدمت داشته و خوبان و بدان عالَم به آن توجه داشته باشند؟ آیا ما میتوانیم اثبات کنیم که در این پنج هزار سال همه کسانی که از نوروز حمایت کردند، افراد نادانی بوده اند؟ خیر . اولاً ایرانیان مردمی هوشمند بودند و الان هم هوشمندی خود را به جهان و جهانیان نشان میدهند، این قرینه و کاشف از آن است که در نوروز چیزهای بسیار خوبی نهفته است که مورد تأیید اسلام نیز هست .، پس در یک نظر ما به این نتیجه میرسیم که از دیدگاه اسلام، مطالب مثبت نوروز صد در صد مورد قبول و تأیید است .
سؤال : مضمون روایت مُعَلَّی بن خُنَیس در باره نوروز چیست؟
مُعَلَّی بن خُنَیس در روز نوروز به محضر امام صادق(ع) شرفیاب میشود حضرت از وی میپرسد که امروز چه روزی است؟ ایشان میگوید من شنیدهام ایرانیان این روز را جشن گرفته و به هم تبریک میگویند و هدیه میدهند، امام فرمودند: بله امروز نوروز است و نوروز از چیزهای کُهَن است، نوروز روزی است که خدای تعالی با بندگان خود میثاق بست و از آنها پیمان گرفت که غیر از خدا را نپرستیده و برای او شریکی قائل نشوند، نوروز روزی است که خدای تعالی باد را آفرید . روزی است که خدای تعالی زمین را خلق کرد و باران را ایجاد کرد، روزی است که غدیر در آن صورت گرفت، نوروز روزی است که قائم آل محمد(ع) در آن روز ظهور خواهد کرد و روزی است که ابراهیم بتهای قومش را شکست، نوروز روزی است که پیغمبر(ص) امیر المؤمنین(ع) را بر شانه های خود قرار دادند و در پشت بام کعبه هر بتی بود را بر زمین انداخته و آنها را خُرد کردند.
در روایت دیگری مرحوم مجلسی نقل میکند نوروز روزی است که حضرت آدم(ع) خلق شد و هر کسی در نوروز از خدا حاجتی طلب کند، حاجت او روا خواهد شد. سند این روایات قوی است و شیخ بهایی و دیگران برای شخصیت مُعَلَّی بن خُنَیس و سند وی اهمیت قائل هستند، وقتی فی الجمله این روایات را قبول کنیم، میبینیم نوروز در نظر بزرگان دینی ما مثبت است.
نوروز روز دعوت به توحید است
بنده به عنوان یک شهروند ایرانی به نوروز افتخار میکنم، در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوریه 2010 میلادی در سازمان ملل متحد، قطعنامه ای را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردین روز جهانی نوروز خواهد بود، این افتخار ایران است، کسی نگوید که شرک را جهانی میکنند، خیر، ما توحید را جهانی میکنیم، وقتی روایات جلد 56 بحار را بررسی میکنیم می بینیم که نوروز روز دعوت به توحید وتفکر در آفرینش است . نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت و احسان ونیکی و… است ، بر این اساس است که در سازمان ملل نوروز ایرانیان، به عنوان روز جهانی نوروز شمرده میشود، ما (از طریق نوروز )چه چیزی را به دنیا ثابت میکنیم؟ ما از طریق نوروز پیام صلح و صمیمیت، اتحاد و انسان دوستی، حریت و آزادگی، خدا دوستی و حتی اهلبیت(ع) را به دنیا می رسانیم و معرفی می کنیم . در حال حاضر گستره نوروز شامل ایران، هندوستان، کشورهای قفقاز، آسیای میانه و بخشی از مردم سوریه و عراق به خصوص قسمت های تُرک نشین این کشور ها می باشد. گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد و پیام آن این است که ما میتوانیم جهان را به سوی صلح ببریم . پهنه جغرافیایی نوروز بسیار گسترده است و وقتی نوزوز در سازمان ملل عنوان روز جهانی را به دست میآورد و در کشورهایی مثل چین و هندوستان برای نوروز اهمیت قائل هستند میتوانیم پیام صلح و نوع دوستی را از طریق این روز به همه جهانیان برسانیم، سُفَراء ایران در کشورهای دیگر و مبلّغین ما که به قارهها و کشورهای دیگر میروند میتوانند پیام نوروز را برای همه بیان نمایند، نوروز با طبیعت انسان ها سازگار است چه آنهایی که مسلمان باشند وچه غیر مسلمان . همه انسان ها با هر گرایشی نوروز را با زیبایی ها وخوبی هایی که دارد دوست می دارند. اگر نوروز را با خوبی ها وزیبایی هایی که دارد به دنیا معرفی کنیم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ایران تبیین میشود عاشق ایران نیز خواهند شد و به دنبال آن علامند به فرهنگ اصیل ایران و اسلام و اهل بیت ( علیهم السلام) می شوند . همین مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به این معنی است که نوروز همراه با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی ثبت شده است . ایران با قِدمت و فرهنگ اصیلی که دارد همیشه در دنیا مطرح بوده است و بر سرِ درِ سازمان مِلَل شعر معروف شیخ اجلّ سعدی شیرازی را نصب کرده اند که فرمود :
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر اعضاء را نماند قرار
این بیت شعر از سعدی یک دنیا پیام برای صلح و دوستی و محبت در سطح جهانی دارد .
سؤال : در نوروز به چه اموری توجه کنیم؟
یکی از چیزهایی که در نوروز باید به آن توجه شود، مسافرت است در شعری منسوب به امیر المؤمنین(ع) آمده که
تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ فی طَلَبِ الْعُلُى
وَسَافِرْ فَفِی الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِیشَه ٍ
وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَه ُ مَاجِدِِ
برای کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزی و دانش و آداب زندگی و هم نشینی با بزرگواران .
مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.
مسافرت آثار بسیار مثبتی در زندگی و روح و روان و نگرش و دید انسان بوجود می آورد . در آیات و روایات به سیر وسیاحت توجه خاصی شده است . در شعری که منسوب به علی ع است و در بالا ذکر کردم آن حضرت می فرماید : در مسافرت پنج چیز نصیب شما میشود : 1-برطرف شدن اندوه 2- به دست آوردن روزی 3- دانش 4- آداب زندگی5- هم نشینی با بزرگواران .
عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان های غیر اسلامی در محیط شهر انسان را کلافه میکند و روح و روان افراد را آزرده و رنجور می نماید ، همه اینها عارضه و آسیب دارد، اسلام میفرماید: مسافرت کنید تا سالم بمانید {قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا یعنی مسافرت کنید تا سالم بمانید. اَلدَّعوات (لِلرّاوَندی) ،ص 76} . وقتی انسان یکسال در منطقه و مکانی خاص حضور داشته باشد و در تعطیلات نوروز هم مسافرت نکند، طبیعتا دچار مشکلات روحی می شود و از نشاط و روحیه سالم برخوردار نیست ؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آیت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظیم میکند، ایشان فرمود: شما مسافرت کنید حتی برای رفتن به یک امامزاده، یعنی مسافرت این قدر ارزش دارد . مسافرت اقسامی دارد :1-مسافرت برای تحصیل 2- مسافرت برای زاد و توشه آخرتی مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، 3- مسافرت برای تأمین معاش 4- مسافرت برای معصیت و خلاف که حرام و ممنوع است 5- مسافرت برای حلال، یعنی تفرج و امور حلال.
**آسیب شناسی نوروز
متأسفانه نوروز مواجه با برخی خرافات و آسیب هاست که باید آنها را کنار بگذاریم، مثل فخر و مباهاتی که افراد نسبت به هم انجام میدهند و یا ریخت و پاشها و اسراف هایی که صورت می پذیرد و یا خدای نکرده موسیقی مبتذل یا جوک هایی که شخصیت افراد ( مسلمان یا غیر مسلمان ) را تخریب میکند، لذا شوخی هایی که مربوط به اقوام بوده و به صورت پیامکی و مانند آن رد و بدل میشود ممنوع و حرام است و باید کنار گذاشته شود.
دیگر مسائلی که باید در نوروز به آنها توجه شود،عبارتند از :
صله ارحام، نظافت عمومی و اجتماع، پوشیدن لباس نظیف و نو، رفتن به زیارت بزرگان و دانشمندان، مثلاً امام صادق(ع) فرمود: وقتی روز نوروز شد، غسل انجام داده و پاک ترین لباسهایت را بپوش و از بهترین عطرها استفاده کن. هدیه دادن در نوروز سفارش شده، زیارت قبور اموات و خصوصاً شهدا سفارش شده . ایجاد نشاط و سرور، آشتی دادن در نوروز، شکر گزاری از نعمات الهی مثل باران و طبیعت، تفکر در آفرینش، با هم بودن مورد سفارش است . توجه داشته باشیم که گاهی خود با هم بودن و در کنار خانواده و عزیزان و آشنایان بودن برکاتی دارد . نوروز فرصتی است که خانوادهها میتوانند در کنار هم باشند و عاطفه ای را که در ضمیرشان است به همدیگر نشان دهند . در نوروز دعای خیر برای دیگران و جوانان و کشور و رهبر عزیز ما حضرت آیت الله خامنه ای و … شود ، نوروز تجدید قوا برای کار در طول سال است، خانه تکانی ظاهر و باطن است، نوروز شستشوی کینهها از سینه هاست، نوروز توجه کردن به بچه هاست، بچهها حق دارند که در نوروز برایشان لباس مناسب تهیه شود و به آنها عیدی داده شود و …
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
http://www.parsiblog.com/Main.aspx
***نسیم معرفت***
به نام خدا
** زود های ناپسند و مَذموم و ممنوع
2- زود آزرده خاطر شویم
3-زود قضاوت کنیم
4- زود نسبت ناروا دهیم
5- زود از کوره در رویم
6- زود نظر دیگران را رد کنیم
7-زود به دیگران اعتماد کنیم
8- زود باور کنیم
9-زود بدبین شویم
10-زود خوشبین شویم
11-زود قهر کنیم
12- زود نقض عهد و یا بدعهدی و بی وفایی کنیم ( البته نقض عهد و بدعهدی همیشه بد است و بدترش آن است که زودهنگام باشد)
13- زود اظهار نظر کنیم
14- زود مُلاّ و عالِم شویم ( قاعده کلی «بدون توجه به موارد استثنایی» آن است که باید کم کم و به تدریج و به اندازه ظرفیت و استعداد و هضم و درک کردن و با توکل به خداوند و ... به مراتب علمی رسید و به اصطلاح مُلاّ و عالِم و استاد و مجتهد و آیت الله و ... شویم اما اگر کسی بخواهد با تلاش زیاد زود مُلاّ و ... شود سر از جاهای باریک و خطرناک در می آورد )
15- زود کتاب بنویسیم ( یکی از معایب بزرگ زمان ما آن است که زود قلم به دست می گیرند و کتاب می نویسند و منتشر می سازند « مخصوصا در معارف دینی و امور اسلامی و ... » .)
16- زود مطالعه کنیم ( بنده به همراه جمعی در سال 1372 نزد یک استادی یک دوره تند خوانی طی کردم ولی معتقدم تند خوانی در مطالعه درست نیست ... و جالب این است که مطالعه از « طالَعَ یُطالِعُ مُطالَعَةََ و طِلاعاََ » می باشد یعنی دقت کرد و بررسی نمود .در مطالعه باید نوعی اِشراف و دقت بر مطلب حاکم باشد . طَلَعَ الکَوکَبُ یعنی ستاره طلوع کرد و درخشید . در مطالعه کتاب باید دقت نمود تا مطالب خوبی برای ما درخشش و طلوع نماید )
17-زود به مقام و منصب برسیم
18- زود جذب دیگران شویم ( جذب افراد نامطمئن )
19- زود خسته و رنجور شویم
20- زود ناامید و مأیوس شویم
21- زود به پول و ثروت برسیم
22- زود به کارهای مهم اقدام کنیم
23- زود نقل قول و نقل خبر و نشر مطلب کنیم بدون اینکه به صحت و سُقم و راست و دروغ و خوب وبد آن توجه نماییم
24- زود رفاقت و دوستی کنیم .
25- زود دوستی را بهم بزنیم
26- زود تصمیم بگیریم ( تصمیم های عجولانه)
27- زود آتشی و خشمناک بشیم
28- زود برچسب و اَنگ به دیگران بزنیم
29-زود تهمت به دیگران بزنیم
30- زود انتقام بگیریم
31- زود با دیگران دشمنی کنیم
سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
روز دوشنبه
29 آذر1395 ه.ش
***نسیم معرفت***
*حسین (علیه السلام) یعنی همه فضیلت هاو خوبی ها+نسیم معرفت
** اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبدِاللهِ الْحُسَیْنِ (عَلَیهِِ السَّلامُ )
حسین (عَلَیهِِ السَّلامُ ) یعنی اسلام
حسین (عَلَیهِِ السَّلامُ ) یعنی دین
حسین (علیه السلام) یعنی قرآن
حسین (علیه السلام) یعنی حیات و زندگی
حسین (علیه السلام) یعنی عزت و شرف و حُرِّیّت و آزادگی
حسین (علیه السلام) یعنی نپذیرفتن ننگ و عار و ذلت
حسین (علیه السلام) یعنی تسلیم نشدن در برابر ستمگران و مستکبران
حسین (علیه السلام) یعنی مبارزه و مقابله با طاغوت و جور و ظلم و ستم
حسین (علیه السلام) یعنی ایستادگی و مقاومت و صبر و شکیبایی
حسین(علیه السلام) یعنی مقابله و ریشه کنی مَظاهر فساد و تباهی
حسین (علیه السلام) یعنی مبارزه با انحرافات و خرافات
حسین (علیه السلام) یعنی امر به معروف و نهی از منکَر
حسین (علیه السلام) یعنی منطق و عقل و حکمت
حسین (علیه السلام) یعنی برنامه و هدف داشتن
حسین (علیه السلام) یعنی حفظ ناموس و عفت و حیا و پاکی
حسین(علیه السلام) یعنی احیاء شعائر دینی و قرآنی
حسین (علیه السلام) یعنی زنده نگهداشتن تعالیم و فرامین قرآن کریم
حسین(علیه السلام) یعنی اِحیاء سنت جدّش محمد رسولُ الله (ص)
حسین(علیه السلام) یعنی در صحنه بودن
حسین (علیه السلام) یعنی بصیرت و بیداری
حسین (علیه السلام) اصلاح جامعه و مردم و ساختن جامعه قرآنی و دینی
حسین (علیه السلام) یعنی خدمت به اسلام و قرآن
حسین (علیه السلام) یعنی بندگی و راز و نیاز
حسین (علیه السلام) یعنی اخلاص
حسین (علیه السلام) یعنی وفا و وفاداری
حسین(علیه السلام) یعنی عشق به خدا . عشق به حقیقت . عشق به همه خوبی ها ....
حسین (علیه السلام) یعنی صفا و پاکی ویکرنگی و صداقت
حسین(علیه السلام) یعنی اتحاد و وحدت و با هم بودن
حسین(علیه السلام) یعنی ایثار
حسین (علیه السلام) یعنی عفو و گذشت
حسین (علیه السلام) یعنی شجاعت وشهامت
حسین (علیه السلام) یعنی عشق به شهادت
حسین (علیه السلام) یعنی همه فضیلت ها و کمالات و همه خوبی ها
حسین (علیه السلام) یعنی وارث همه فضائل انبیاء و اوصیاء
حسین (علیه السلام) یعنی وارث محمد (ص) و علی (ع)و فاطمه (س)
حسین (علیه السلام) یعنی زمینه سازی برای یک حکومت شایسته مهدوی عج بر مدار آیین محمدی (ص)
حسین (علیه السلام) یعنی اسلام ناب محمدی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)
یکشنبه
30 آبان 1395
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی





