***نسیم معرفت**
پرسش و پاسخ
با عرض سلام
یک سوال
همان طوری که خداوند در قرآن کریم در سوره مائده آیه 51 می فرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ 51 .
اى کسانى که ایمان آورده اید یهود و نصارى را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضى از آنان دوستان بعضى دیگرند و هر کس از شما آنها را به دوستى گیرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى نماید (51)
*سوال اینجاست
وقتی دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 به گفتگو نشستن بعد سر یک سفره غذا خوردن آیا گروه 5+1 یهودی و نصارانی نبودن اگه بودن چرا بر خلاف قرآن عمل کردن اگر خلاف قرآن عمل نکردن پس اینها کی بودن لطفا توضیح بفرماید
و اما پاسخ
سلام واحترام
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»
اى کسانى که ایمان آوردهاید! یهود و نصارى را ولّى(دوست و تکیهگاه) خود انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند و کسانى از شما که با آنان دوستى کنند از آنها هستند، خداوند جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند.
سوره مایده آیه 51 .
آنچه که در آیه 51 سوره مائده قابل توجه است همان کلمه (أَوْلِیاء) می باشد که باید درست معنی شود. کلمه أَوْلِیاء جمع وَلِیّ است و کلمه وَلِیّ معانی گوناگونی دارد که عبارتند از :
@سرپرست و قَیِّم
@هم پیمان
@هم عهد
@یاور
@مُتَوَلِّی
@دوست و همنشین و مُعاشِر و رفیق
@پیرو و تابع
@خویشاوند و فامیل
@داماد
@عبد مُؤمن و بنده پاک و مُقرّب الهی
@ ونیز به کسی که نزدیکی و قرب و اتصال فوق العاده ای با شخصی داشته باشد ( وَلِیّ ) اطلاق می شود و به انسان و عبدی که قرب فوق العاده با خداوند داشته باشد وَلِیُّ الله می گویند.
بعد از توجه به معانی فوق الذکر که برای کلمه وَلِیّ ذکر شد باید بدانیم که کلمه أَوْلِیاء و وَلِیّ از ریشه ولایت است و ولایت هم معانی گوناگونی دارد که عبارتند از :
@ سلطنت و تسلط و حکومت و فرمانروایی و ریاست و پادشاهی
@سرپرستی
@محبت
@یاری کردن
@دوست داشتن
@قرب و اتصال و نزدیکی
@ به منطقه و شهر و یا شهرستان و... هم ولایت گویند
به نظر بنده جامع همه این معانی ذکر شده برای کلمه وَلِیّ و ولایت همان معنای (اتصال و قرب) است .
در آیه 51 از سوره مائده به مسلمانان هشدار و اخطار می دهد که با یهودیان و مسیحیان که هم کیش شما و هم آیین تان نیستند پیوند دوستی و هم پیمانی که نتیجه آن تسلط و سلطه آنها می باشد نداشته باشید زیرا که آنها یَدِ واحده در مقابل شما مسلمان ها هستند (بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ) و مُترصِّد ضربه زدن به اساس و کیان اسلام و مسلمان ها هستند. و آیات دیگر از قرآن کریم نیز همین مطلب ذکر شده را بیان می کند که مسلمانان و مومنان در تعامل با کفار و اجانب باید هوشیار و بصیر و... باشند و جایگاه و منزلت و عزت خود را حفظ نمایند ( وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً .و هرگز خدا برای کافران راه تسلّطی ( در حجت و برهان ) بر مؤمنان قرار نخواهد داد. سوره نساء آیه 141)
وظیفه مسلمان ها در تعامل با آنها ( مخصوصا زمانی که آنها دارای قدرت و یا قدرت برتر باشند) حفظ جانب احتیاط است و اگر روزی نیاز شد که با کفاری مثل یهود و نصاری قراردادی داشته باشیم باید هوشیار و دقیق باشیم.
توجه داشته باشیم که ما می توانیم با کفار معاشرت در حد لزوم و مذاکرات و عقد قرار داد داشته باشیم اما منوط به این است که دلداده و تسلیم و مقهور آنها نباشیم و آنها را همراز و همدل خود ندانیم و جانب حزم و درایت و خردمندی و هوشیاری و احتیاط را رعایت کنیم. آیه 118 از سوره آل عمران و نیز آیه 52 سوره مائده تایید و یا تاکید بر همین مطلب است که باید در تعامل و معاشرت و ... با اجانب حواسمون از همه جهات جمع باشد :
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ.
ای کسانی که ایمان آورده اید مَحرم اَسراری از غیر خود ، انتخاب نکنید ، آنها از هر گونه شرّ و فسادی در باره شما ، کوتاهی نمی کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. ( نشانه های ) دشمنی از دهان ( و کلام ) شان آشکار شده و آنچه در دلهایشان پنهان می دارند ، از آن مهمتر است. ما آیات ( و راه های پیشگیری از شرّ آنها ) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید .
سوره آل عمران آیه 118 .
فَتَرَی الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشی أَنْ تُصیبَنا دائِرَةٌ فَعَسَی اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلی ما أَسَرُّوا فی أَنْفُسِهِمْ نادِمینَ.
( ولی ) کسانی را که در دلهایشان بیماری است می بینی که در ( دوستی با آنان ) ، بر یکدیگر پیشی می گیرند ، و می گویند: «می ترسیم حادثه ای برای ما اتفاق بیفتد ( و نیاز به کمک آنها داشته باشیم! ) » شاید خداوند پیروزی یا حادثه دیگری از سوی خود ( به نفع مسلمانان ) پیش بیاورد و این دسته ، از آنچه در دل پنهان داشتند ، پشیمان گردند. (سوره مائده آیه 52 )
واما در رابطه با مذاکرات هسته ای عرض می کنم که اصل مذاکرات با حفظ و رعایت جهات احتیاط و درایت هیچ اشکالی نداشت و ندارد ولی متاسفانه به اخطارها و هشدارهای قرآنی و نیز به تذکرات و ارشادات حکیمانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای( در رابطه با مذاکرات هسته ای )توجه شایسته نشده است و به ناچار دچار آسیب هایی که بعضاََ جبران ناپذیر است شدیم و به فرمایش رهبری عزیز : خسارت محض بود. [... کسانی که امید می بندند که بنشینیم با امریکا مذاکره کنیم و به نقطه توافقی برسیم؛ از این غفلت میکنند که ما باید به همه تعهدات عمل کنیم اما طرف مقابل با شیوههای مختلف و تقلب و خدعه سر باز میزند و عمل نمیکند به تعهداتش. این چیزی است که در مقابل چشم خود می بینیم. یعنی خسارت محض.]
در پایان به یک حدیث از پیامبر اکرم ص و نیز به یک آیه از قرآن کریم اشاره می کنم و امید است که مسلمانان همیشه عزیز و سربلند باشند :
قال رسول الله (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) : اَلإسلامُ یَعْلوا وَ لایُعْلی عَلَیهِ . اسلام عُلوّ و برتری دارد و چیزی بر آن برتری ندارد .
مَن لا یَحضُرُهُ الفَقیه، جلد چهارم، ص334 - وسائل الشیعه باب موانع ارث
و قال الله تعالی: و کلمةُ اللهِ هِیَ الْعُلْیا .
و سخن خدا ( و آیین او ) ، بالا ( و پیروز ) است و خداوند عزیز و حکیم است .
سوره توبه آیه 40
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
21 فروردین1396
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت**
پرسش و پاسخ
سلام استاد
لطفا جواب بدهید از ما خیلی سوال میپرسند طبق مبنای مرحوم امام خمینی ولی فقیه باید مبری از گناه صغیره و کبیره باشد و دوستان میگویند امام خامنه ای معصوم بوده و گناهی که موجب عزلش باشه نداریم و ایشان اصلا گناه ندارند ایا واقعا ندارند چه طور میشه اینو حل کرد با این شرایط و اوضاع فعلی که همه اوضاع بهم ریخته .
و اما پاسخ سوال
علیکم السلام
بنده چنین چیزی از امام خمینی ندیدم....
در ولی فقیه و رهبری شرایطی وجود دارد که با وجود آن شرایط لایق و شایسته رهبری هستند و یکی از آن شرایط عدالت است . عادل کسی است که دارای ملکه ای است که او را از گناهان کبیره و اصرار بر صغیره حفظ و کنترل می کند و به عبارت دیگر نیروی کنترل کننده از گناه را ملکه عدالت گویند و رهبری باید در حد بالا از چنین ملکه ای برخوردار باشد ولی معنایش این نیست که رهبری حتما باید (معصوم اصطلاحی)باشد. آری رهبری درجاتی از عصمت و پاکی از گناهان را باید دارا باشد... بحمدالله مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای از جمیع ویژگی هایی که یک رهبر باید داشته باشد در حد عالی برخوردار است و در فقاهت و دانایی و تدبیر و درایت و سیاست و کیاست و هوشمندی او و ایمان سرشارش به خداوند متعال جای هیچ شک و رَیبی نیست و دوست و دشمن به فضل و کمالش گواهی می دهند و باید بدانیم که با وجود نیرنگ های رنگارنگ و فریبنده دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب و سستی و کاهلی مسلمین و بی تعهدی و خیانت بعضی از خواص ، اوضاع و شرایط روزگار تا قبل از ظهور حضرت ولی عَصر امام زمان (عَجَّلَ اللهُ تَعالَی فَرَجَهُ الشَّریفَ) با فراز و نشیب هایی همراه است و از خداوند متعال مسئلت داریم که موانع سر راه اسلام و مسلمین را با ظهور حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) بردارد و عزت و سعادت و سرافرازی و رفاه را به مسلمین عالَم و بشریت عطا بفرماید .
موفق باشید
سیداصغرسعادت میرقدیم
لاهیجی
21 فروردین 1396
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
* آیا ولی فقیه از نظر شما معصوم است؟ - گنجینه پاسخها - اسلام کوئیست
***نسیم معرفت***
اََعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ وَ مِن هَمَزاتِ الشَّیاطینِ
وَ قالَ اللُه تَبارَکَ وَ تَعالَی : ... وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ
اَقُولُ تَنبیهاََ وَ أِخطاراََ
مَن دَلَجَتهُ وَ شَغَلتهُ اللَّغوِیّاتُ وَ اللَّهوِیّاتُ وَ النَّفسانِیَّاتُُ حَضَرَتهُ هَمَزاتُ الشَّیاطِینِ وَ زادَت عَلَیهِ تَسوِیلاتُ الشَّیطانِیَّةِ وَ اشتُبِهَت عَلَیهِ الحَقِیقَةُ أَوِالحَقائِقُ وَ نَسِیَ رَبّهُ فَأَنساهُ اللهُ نَفسَهُ وَ کانَ مِنَ الخاسِرینَ وَ الفاسِقِینَ وَ اعلَم اَنَّ حَقیقَةَ وُجُودِ الأِنسانِ وَ ما فِیها ، مِنَ الحَقائِقِ العُظمَی فِی عالَمِ الکَونِ وَ مَن نَسِیَ نَفسَهُ نَسِیَ رَبَّهُ وَ قالَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی : وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ ... وَ قالَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی : قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ .
** هُشدار و اخطار درباره سقوط از مقام انسانیت
پناه می برم به خدا از شیطان رانده شده و از وسوسه های شیطان ها . و خداوند در سوره مؤمنون آیه 97 فرمود : وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ ... و بگو: پروردگارا از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم .
از باب هشدار و اخطار می گویم :
کسی که سرگرم لغویات و کارهای بیهوده و امور نفسانی شود وسوسه های شیطانی نزدش حاضر می گردد و تسویلات و تزیینات و آرایه های شیطانی بر او افزایش پیدا می کند و حقیقت و یا حقایق امور بر او مُشتبه می گردد و پروردگارش را فراموش می کند و خداوند هم او را از یادش می برد و او حقیقت و ارزش واقعی خود را فراموش می کند و از دست می دهد و در ردیف زیان کاران و فاسقان خواهد بود و بدان که حقیقت وجود انسان و آنچه که در اوست یکی از حقایق بزرگ عالم آفرینش است و کسی که حقیقت و ارزش واقعی وجودخویش را فراموش نماید خدا را فراموش کرده است و خداوند تبارک و تعالی در سوره حَشر آیه 19 فرمود : وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ . ومانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم خود آنان را از یاد خودشان برد و ایشان همان فاسقانند و نیز در سوره زُمَر آیه 15 می فرماید : ... قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ . بگو: زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده اند! آگاه باشید زیان آشکار و بزرگ همین است .
السید اصغر سعادت المیرقدیم اللاهیجی
20 فروردین 1396 .
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در نیمة ذی الحجه سال 212ق نزدیک شهر مدینه در روستای صریا، چشم به دنیا گشود و در ماه رجب سال 254ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط معتز عباسی به شهادت رسید. ایشان پس از پدر بزرگوارش 33 سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند.[1]
نام مادر آن حضرت سمانه مغربیه بود[2]؛ البته مدنب، حدیث و غزال هم گفته اند.[3]
لقب های آن حضرت را نقی، هادی، امین، طیب، ناصح، مرتضی و... ذکر کرده اند. کنیه اش ابوالحسن است و به ایشان ابوالحسن ثالث می گویند.[4]
امام هادی علیه السلام از آغاز امامت در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند؛ به طوری که حکومت عباسی از موقعیت ممتاز امام احساس خطر کرده و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست، متوکل برای کنترل بیشتر امام علیه السلام تصمیم گرفت ایشان علیه السلام را از مدینه به سامرا منتقل کند. در سال 233 ق بنابه گزارش هایی که جاسوسان از فعالیت های امام علیه السلام داده بودند، متوکل به یحیی بن هرثمه مأموریت داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود یحیی بن هرثمه به مدینه، مردم که سخت مشتاق و شیفتة امام خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که یحیی بن هرثمه اعلام کرد که کاری به امام علیه السلام ندارد و هیچ خطری امام علیه السلام را تهدید نمی کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل امام بر علیه حاکم عباسی سلاح جمع آوری می شود به خانه امام علیه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز قرآن و ادعیه نیافتند. جالب اینکه خود یحیی بن هرثمه پس از بازگشت می گوید: «چیزی جز بزرگواری، ورع، زهد و شجاعت در او نیافتم».[5]
متوکل در ساعات اولیه ورود امام به سامرا به شکلی اهانت آمیز با امام برخورد کرد و نه تنها به استقبال حضرت نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص گداها بود و به «خان الصعالیک» شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار امام هادی علیه السلام در سامرا تمامی رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت کنترل بود و به محض شنیدن اینکه امام علیه السلام از اموال و سلاح شیعیان نگهداری می کند، نظامیان شبانه به خانة امام علیه السلام هجوم می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند.
در طول مدت حضور امام علیه السلام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبیت آن حضرت افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر امام علیه السلام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش می داشتند.[6] البته نفوذ امام منحصر به شیعیان نبود و شامل درباریان عباسی هم می شد. حتی اهل کتاب هم به امام علیه السلام احترام می گذاشتند.
متوکل وقتی در اقدامات خود علیه امام علیه السلام ناکام ماند، به نزدیکان خود اعلام کرد که در کار امام هادی علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به محدودیت و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن امام علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسید.[7]
برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام
1. ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت
فراهم کردن زمینة ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه علیه السلام بود، که همواره شیعیان را متوجه این امر می کردند. در این راستا امام هادی علیه السلام هم اقداماتی انجام داده اند:
الف) بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت؛
ب) بشارت به ولادت حضرت حجت ومخفی بودن ولادت و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما شیعیان گردد؛
ج) کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در سامرا مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند؛[8]
د) تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه
و) ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.
2. مبارزه با انحرافات
غالیان کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم علیه السلام را تا مقام خدایی (نعوذبالله) بالا می بردند. امام هادی علیه السلام ـ همانند امامان قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه شیعه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، غالیان را افرادی مشرک و کافر معرفی می فرمود و بیزاری خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود.[9]
گروه دیگری از منحرفان، صوفیان بودند که معمولاً با کناره گیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام هادی علیه السلام می ایستادند. امام هادی علیه السلام شیعیان را از نزدیک شدن و هم نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شدت برحذر می داشت و آنان را هم نشینان شیطان و نابود کنندة پایه های دین و پیروان این گروه را نادانان می دانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا می کردند، احمق معرفی می فرمود.[10]
3. تربیت نیرو و افراد شایسته
یکی از اقدامات و فعالیت های ائمه علیه السلام پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است. امام هادی علیه السلام نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیروهایی را که استعدادهای لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیش برد اهداف اسلامی تربیت می فرمودند. این افراد افزون بر راویانی هستند که سخنان و روایات امام هادی علیه السلام را نقل می نمودند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که وکالت آن حضرت را عهده دار بودند. برجسته ترین این افراد عبارتند از:
1. عبدالعظیم حسنی (ره)، که مرقد وی در شهر ری می باشد و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است.
2. حسن بن راشد، مشهور به ابوعلی و وکیل امام هادی علیه السلام بوده است.
3. عثمان بن سعید عمری، که از یازده سالگی در محضر امام هادی علیه السلام بود و بعدها یکی از نایبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است.
4. تقویت سازمان وکالت
با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام علیه السلام در حصر و تحت نظارت و کنترل بوده اند، خیلی از شیعیان در بلا تکلیفی به سر می بردند. به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق علیه السلام فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادی علیه السلام نیاز به تمهیدات بیشتری داشت.
در زمان امام هادی علیه السلام شیعیان ایران، عراق، یمن ومصر ارتباط مستمر و خوبی با حضرت داشتند. وکلای امام علیه السلام علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن به امام علیه السلام ، در مسائل کلامی و فقهی نیز نقش سازنده ای داشته اند و در جا انداختن امامت امام بعدی و ورود شیعه به عصر غیبت، تلاش خستگی ناپذیری از خود به نمایش گذاشتند. (البته گاهی افرادی از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام علیه السلام شده و مورد تکذیب آن حضرت هم واقع می شدند. در این شرایط کسان دیگری جایگزین آنها می شدند.[11])
این شبکه ارتباطی چنان اهمیت داشت که متوکل را به فکر کنترل و نابودی آن انداخت و با تشکیل نیروهایی ویژه به دستگیری، شکنجه، حبس و شهادت برخی از وکلای امام علیه السلام در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این شبکه گسترده را از میان بردارد.
5. تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارت غدیریه و زیارت جامعه
در زمان امام هادی علیه السلام اصل امامت باید معرفی می گردید؛ چون ائمه علیهم السلام و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی می رفت. امام هادی علیه السلام پدران و اجداد گرامی خود را با بیان زیارات معرفی می کردند. مجموعه این زیارات و ادعیه به عنوان یک دائرة المعارف شیعه به حساب می آید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت علیهم السلام می باشد.
الف) زیارت جامعه کبیره
این زیارت از مشهورترین ، برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن بخصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند. شیخ طوسی (ره) در التهذیب و شیخ صدوق (ره) در الفقیه آن نقل کرده اند. علامه مجلسی (ره) در مورد صحت سند آن ـ که به درجه قطع رسیده ـ می گوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیق ترین مفهوم، فصیح ترین الفاظ، بلیغ ترین معناو عالی ترین شأن است.[12] امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه ها و پایه های اصلی شیعه را بیان فرمودند.
ب) زیارت غدیریه
این زیارت به زیارت امیرالمؤمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از مناقب امام علی علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.
این زیارت از زیباترین، اصیل ترین، بدیع ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی علیه السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.
--------------------------------------------------------------------------------
*. کارشناس تاریخ و مهدویت
[1] . شیخ مفید، ارشاد، ص327.
[2] . همان، ص307.
[3] . حسینی، محمدرضا، تاریخ اهل البیت علیه السلام ، ص123.
[4] . مناقب آل ابی طالب علیه السلام ، ج4، ص401، به کوشش محمدحسین دانش آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی.
[5] . ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص359.
[6] . اربلی، کشف الغمة، ج2، ص398؛ تحقیق سید هاشم رسولی.
[7] . ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ص27 (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص292).
[8] . محمد جواد طبسی،حیاة الامام العسکری علیه السلام ، صص325-316 (با اندکی تصرف و تلخیص).
[9] . اختیار معرفة الرجال، ص519، (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص 294).
[10] . خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، صص 135 ـ 134، (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص 294).
[11] . رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص513.
[12] . مزارالبحار، به نقل از باقر شریف قرشی، زندگانی امام علی الهادی علیه السلام ، ص168.
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6024/6029/63104/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
** زندگینامه امام هادی(ع)+وبلاگ روستای سادات محله بوجایه-لاهیجان+
***نسیم معرفت***
* گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد
در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوریه 2010 میلادی در سازمان ملل متحد، قطعنامه ای را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردین روز جهانی نوروز خواهد بود، این یک افتخار برای ایران است . گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد و پیام آن این است که ما میتوانیم جهان را به سوی صلح ببریم، اگر برخی چیزهایی که ما داریم آنها یعنی غربی ها داشتند چه کارها که نمی کردند؟ ولی ما این گونه عمل نمی کنیم . باید از نوروز جهت صلح جهانی استفاده نمود ، پهنه جغرافیایی نوروز بسیار گسترده است و وقتی نوزوز در سازمان ملل عنوانِ روزِجهانی را به دست میآورد و در کشورهایی مثل چین و هندوستان و ... برای نوروز اهمیت قائل هستند میتوانیم پیام صلح و نوع دوستی را از طریق این روز به همه جهانیان برسانیم، سفرای ایران در کشورهای دیگر و مُبلِّغین ما که به قارهها و کشورهای دیگر میروند میتوانند پیام نوروز را هر سال برای همه بیان نمایند . نوروز با طبیعت انسان ها سازگار است. چه آنهایی که مسلمان باشند وچه غیر مسلمان ، نوروز را با زیبایی ها وخوبی هایی که دارد دوست می دارند. اگر نوروز را با خوبی ها و زیبایی هایی که دارد به دنیا معرفی کنیم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ایران تبیین میشود عاشق ایران نیز خواهند شد، نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت واحسان ونیکی و... است ، بر این اساس است که در سازمان ملل نوروز ایرانیان، به عنوان روز جهانی نوروز شمرده میشود، یعنی ما (از طریق نوروز ) پیامِ صلح و صمیمیت، اتحاد و انسان دوستی، حریت و آزادگی، خدا دوستی و حتی اهلبیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ ) را به دنیا منتشر و معرفی می کنیم، منتهی ما وظیفه ای داریم که بگوییم نوروز ما این چنین است، در حال حاضر گستره نوروز شامل ایران، هندوستان، کشورهای قفقاز، آسیای میانه و بخشی از مردم سوریه و عراق به خصوص قسمت های ترک نشین این کشور ها می باشد. مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به این معنی است که نوروز همراه با فرهنگ اصیل ایرانی ثبت شده، بر سرِدرِ سازمان ملل شعر معروف سعدی را نوشته اند:
بنی آدم اعضای یکدیگرند،
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر اعضا را نماند قرار
این شعر سعدی پیامی برای صلح و دوستی در سطح جهانی است.
(آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی)





