***نسیم معرفت***
به نام خدا
از ماست که بر ماست
برخی از آسیب ها و خسارت ها در کشور ناشی از حوادث طبیعی است که کمی هم طبیعی است هر چند که بشریت و جوامع بشری در طول تاریخ در مَصاف با حوادث طبیعی به راه حل های ثمر بخشی رسیده اند و می رسند و مسؤلان کشور ما هم باید در این باره طرح و فکر و برنامه دقیق داشته باشند ... و برخی از آسیب های مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و حتی مدیریتی در کشور ما ناشی از کاستی ها و خسارت هایی است که از رژیم فاسد شاهنشاهی پهلوی و مانند آن بجا مانده است که باید در این باره چاره اندیشی شود و اقداماتی انجام گیرد ... و بخشی از مشکلات و گرفتاری ها ناشی از فشارها و تهدیدها و اقدامات خصمانه و کینه توزانه دشمنان اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است که از قبل و بعد از انقلاب وجود داشته و هنوز هم با فراز و نشیب هایی ادامه دارد . یک سال و اندی و یا دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت که مستکبرین عالَم از شرق و غرب و در رأس آنها آمریکای جهانخوار و ستمگر در تاریخ 31 شهریور سال 1359 جنگ ویرانگری را توسط رژیم سفّاک و جتایتکار حزب بعث عراق و صدّام ملعون به کشور و ملّت و نظامِ مقدّسِ نوپای ما وارد کردند که هنوز هم آثار تخریبی آن مشاهده می شود ، اگر چه از زاویه دیگر به فرمایش امام خمینی «ره» ما می پذیریم که جنگ یک نعمت بود تا در برابر تهدیدهای دیگر آبدیده تر و محکم تر و استوارتر و مقاوم تر باشیم ... بحمدالله به برکت اسلام و قرآن و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) و هدایت ها و رهنمود های علماء و مراجع عظام و روحانیت و خواصِّ مُتعهد حوزوی و دانشگاهی و درایت و بصیرت ملّت شریف ایران و اقدامات و آمادگی های نهاد های امنیتی و نظامی بخصوص سپاه و بسیج و نیز به برکت هدایت ها و تدبیرهای هوشمندانه و مقتدرانه حضرت امام خمینی و امام خامنه ای تا کنون در برابر همه اقدامات و تهدیدات و فشارهای ظالمانه دشمنان اسلام و انقلاب و معاندین داخلی و خارجی ایستادگی کردیم و نقشه های شوم شان را نقش بر آب کردیم و خواهیم کرد ... دشمنان اسلام و انقلاب و حکومت های استکباری از ولایت فقیه و ولیّ فقیه ضربه خوردند زیرا که هر نقشه شومی که پیاده کردند توسط این رُکنِ رَکینِ نظام از هم پاشید و عقیم ماند و باید بدانیم که : ولایت فقیه ستون و عمود استوارِ خیمه نظام و انقلاب و دژِ نفوذ ناپذیر است . مسؤلان و همه ملت باید قدر این هدیه الهی را بدانند . امام خمینی ولایت فقیه را هدیه الهی می دانست و فرمودند : ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه ای است که خدای تبارک و تعالی داده است . (صحیفه امام؛ ج 10، ص 407 . ) و نیز جهت صیانت از کشور و نظام توصیه فرمودند : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد .... و همچنین بخشی از مشکلات و خسارت ها و گرفتاری های کشور و ملّت عزیز ما ناشی از سوء مدیریت و بی عرضگی و سادگی و سطحی نگری برخی از مسؤلین است که مستکبرین را جسور و گستاخ کرده و فشارها و تهدیدات و تحریم ها را افزایش داده است . اگر دست اندرکاران امور اجرایی کشور در سطوح مختلف اعمّ از دولت و مجلس و ... به رهنمود ها و دستورالعمل ها و تذکرات و اخطارهای واقع بینانه ولیّ فقیه زمان و ولیّ امر مسلمین حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه ای اهتمام و توجه و عمل می کردند بسیاری از این فشارها و مشکلات معیشتی و ناهنجاری های فرهنگی و سیاسی و ... مُرتفع می شد ولی چه کنیم که : از ماست که بر ماست . و چه زیبا سرود آن شاعر ناموَر : از خویش بنالیم که جانِ سخن اینجاست - از ماست که بر ماست * ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست - از ماست که بر ماست ... امید است که برخی از مسؤلین بیدار شوند و دغدغه های مردم و علماء و روحانیت متعهد و رهبر عزیز ما را درک کنند و بفهمند و بیشتر از این مایه زیان و ضرر نگردند .
آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
*** شعری بسیار زیبا و عالی از آیة الله سید علی حُجت هاشمی خراسانی از سادات موسوی در وصف امام زمان (عج)
(اَبو مُعین حَمیدُ الدّین سیّد عَلِیّ حُجت هاشمی خُراسانی)
تذکر مهم : اینجانب سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی مُفتَخرم که در آستانه میلاد با سعادت و سراسر نور حُجت ثانی عَشَر و قُطب دائره امکان و مُنجی عالَم بشریّت ، توفیقی نصیب شد تا این شعرِ ناب از آیة الله سیّد علی حُجت هاشمی خراسانی را که در وصف حضرت حُجّة بن الحَسَن العسکری (عَلَیهِِما السَّلامُ ) سروده اند در تاریخ 29 / 1 / 1398 تایپ کنم و در (وبلاگِ نسیم معرفت) منتشر سازم . امیدوارم که این کار ناقابل سبب خوشنودی آن عزیز سفر کرده باشد .
گر دل سنگ تو بر ما مهربان می شد چه می شد
گر لبِ لعل تو بر ما رایگان می شد چه می شد
خسته و آزرده گشته در ره وصل تو ای دوست
دیدن رویت نصیب عاشقان می شد چه می شد
مر مرا اندر همه عالَم نباشد آشیانه
بر سَرِ کویت مرا گر آشیان می شد چه می شد
گشته ام چون مو برای دیدن روی نکویت
گر گل رویت انیس بُلبلان می شد چه می شد
ای دو زُلفِ تو کَمَندِ هر خردمندِ برومند
گر دو دستم را کَمَند از گیسوان می شد چه می شد
تا به کی بایست اندر آتش هِجرت بسوزم
گر یکی مَعذور از این امتحان می شد چه می شد
تو نکو دانی مرا و من نکو خود می شناسم
اِمتحان گر مُنعَدِم اندر میان می شد چه می شد
از شرابِ لَعل فامت جُرعه ای ما را بنوشان
جُرعه ای گر زان بکام مَیکَشان می شد چه می شد
خانه دل کرده ام از هر خسی جاروب و خالی
گر دلم مَر حضرتت را میزبان می شد چه می شد
من شنیدستم بمهمانی روی هر شب به جایی
گر شبی ما را جمالت میهمان می شد چه می شد
هر کسی را توشه ای پنهان ز دیدارِ نکویت
قسمت این خسته گر اندر عَیان می شد چه می شد
ای سُلَیمانِ زمان ای حاکِم اندر مُلکِ امکان
گر ترا یک نَظْرَه بر ما دوستان می شد چه می شد
نی غلط گفتم ترا بر ما هزاران لُطف و مِهر است
ار به ظاهر رحمتی بر شیعیان می شد چه می شد
ای که اندر عفو و بخشش بی مِثال و بی نظیری
بخششت گر شاملِ این عاصِیان می شد چه می شد
حُجَّتِ افسرده دل در انتظارِ دیدنِ تو
گر لقایی قسمت این بی نشان می شد چه می شد
* توضیحی کوتاه در باره مصرع اول از شعر مذکور :
گر دل سنگ تو بر ما مهربان می شد چه می شد ....
یکی از چیزهایی که در اشعار عُرَفاء عالیمقام مُتعارف است مسئله مُعاتَبه با معشوق است که عاشق جهت تحریک و جلب توجه معشوق به سوی خویش با او معاتبه می کند . گاهی عاشق به معشوقش می گوید : تو خیلی بی وفایی ، قرار اینگونه نبوده ، چرا توجهی به من بیچاره نمی کنی و نمونه هایش در اشعار حافظ دیده می شود . مثل این شعر از حافظ که می فرماید :
چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
سرگرانی صفت نرگس رَعنا باشد
کلمه سر گرانی به معنای سنگینی در رفتار و بی اعتنایی و تکبر و غرور آمده است.
در لسان ادعیّه معصوین علیهم السلام نیز دلال و عتاب و ... به معشوق با توجه به مقاماتشان در نزد خداوند متعال وارد شده است .
در آغازین شعر فوق از آیت الله حجت هاشمی خراسانی جهت جلب نظر آن حضرت به سوی خود چنین گفته است :
گر دل سنگ تو بر ما مهربان می شد چه می شد
گر لبِ لعل تو بر ما رایگان می شد چه می شد
یعنی آقا جان از اینکه عمری این همه داد و فریاد می کنم گویا دل نازنینت سخت شده و به ما توجهی نمی فرمایی ....
تذکر مهم : اینجانب سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی مُفتَخرم که در آستانه میلاد با سعادت و سراسر نور حُجت ثانی عَشَر و قُطب دائره امکان و مُنجی عالَم بشریّت ، توفیقی نصیب شد تا این شعرِ ناب از آیة الله سیّد علی حُجت هاشمی خراسانی را که در وصف حضرت حُجّة بن الحَسَن العسکری (عَلَیهِِما السَّلامُ ) سروده اند در تاریخ 29 / 1 / 1398 تایپ کنم و در (وبلاگِ نسیم معرفت) منتشر سازم . امیدوارم که این کار ناقابل سبب خوشنودی آن عزیز سفر کرده باشد .
http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/4948/ + وبلاگ نسیم معرفت
**نسیم معرفت***
** شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند+نسیم ادب +کلیک
شوق شهادت
«در دلم یکسره من شوق شهادت دارم»
شوقِ پرواز سوی کوی سعادت دارم
دلم از ماندن در روی زمین بیزار است
میل سوی شهدا و سوی جنت دارم
شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند
با شهید و شهداء حسّ رفاقت دارم
مرغ طوفان زده ام قدرت پروازم نیست
با همین حال، هوسِ راه شهادت دارم
شهید +سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*********************************************
***نسیم معرفت***
به نام خدا
آمادگی شهادت کمتر از خود شهادت نیست .
ترور های کور اشرار و منافقین و اَیادی استکبار جهانی و شهادت و یا مجروح شدن عزیزان ما مایه ننگ و نکبت و سیه روزی برای دشمنان و مُعاندین و منافقین و باعث افتخار و عزت و سربلندی در دنیا و آخرت برای شهداء و جانبازان ما است . اسلام و قرآن در کنار منطق گویا و رسای خود در برابر کفار و دشمنان قسم خورده ، جهاد و مبارزه شهادت طلبانه دارد و باب جهاد بدون باب شهادت معنایی ندارد اگر چه در واقعه ای کسی هم به شهادت نرسد ولی آمادگی شهادت کمتر از خود شهادت نیست . پیغمبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) و ائمّه طاهرین (عَلَیهِمُ السَّلامُ) و حضرت فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلَیها) همه آنها به نوعی از انواع و به نحوی از اَنحاء به شهادت رسیدند و طبق اخبار وارده حضرت ولیّعصر (عَجَّلَ اللهُ تَعالَی فَرَجَهُ الشَّریفُ) نیز بعد از دوران حکومت عدل گستر خویش نیز به فوز عظیم شهادت نائل می گردد . شیعیان علی بن ابیطالب (عَلَیهِ السَّلامُ) و آل علی درس ایثار و جهاد و شهادت را از مکتب علی بن ابیطالب (عَلَیهِ السَّلامُ) و از کربلای خونین حسین بن علی (عَلَیهِما السَّلامُ) گرفته اند . انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران محصول فداکاری ها و رشادت ها و جانبازی ها و شهادت ها ی مجاهدانِ راستین راه قرآن و اسلام و اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) بوده است و شجره طیّبه جمهوری اسلامی با خون صدها هزار شهید و جانباز آبیاری گشت و تا زمانی که مجاهدان و انقلابیون و مبارزان و پاسداران راستین و شهادت طلب برای دفاع از مرزهای گوناگون این نظام مقدس با همه وجود خود آماده به خدمت و فداکاری باشند دشمنان و معاندین راه به جایی نخواهند برد و به اهداف شومشان نخواهند رسید. ملت ما که درس جهاد و شهادت را از عاشورای حسینی گرفته است هرگز مرعوب اقداماتِ جنایت آمیز تروریست ها و پشتیبانان آنها نخواهد شد بلکه روز به روز بیدارتر و مقاوم تر می گردند . حضرت امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران «ره» در خطاب به تروریست های جنایتکار فرمودند : این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیها(شهادت ها) است . بریزید خونها را ؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. بُکشید ما را ؛ ملت ما بیدارتر می شود. ما ازمرگ نمی ترسیم ... لکن (شما) منطق ندارید، منطق شما ترور است ! منطق اسلام تروررا باطل می داند. اسلام منطق دارد ... و حضرت سیِّدُ السّاجدین زین العابدین (عَلَیهِ السَّلامُ) در مقابل تهدید های اِبن زیاد ملعون چنین فرمودند : «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیادِِ، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ» : اى پسر زیاد ! (ای حرام زاده) آیا ما را با قتل و کُشتن تهدید مى کنى؟!! مگر نمى دانى که کشته شدن و شهادت در راه خدا سیره و عادت دیرینه ما و مایه کرامت و افتخار ماست؟!!
[لُهوف سیِّد بن طاووس ص202 - بِحارُ الانوار، ج45، حدیث118 .- ترجمه نَفَسُ المَهمُوم مرحوم شیخ عبّاس قمی ص 458 - مَناقِب آل ابی طالب، ج 3، ص 305 - بِحارُ الأنوار، ج 45، ص 137 و 174- مَعالِی السِّبطَین، ج 2، ص178.]
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/4912/
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8
|
||||
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8
|
***نسیم معرفت***
تفسیر آیه 109 از سوره توبه :
ارزش کارها به نیّت خالص و پاک مربوط می شود نه به ظاهرِ اَعمال
آیا کسىکه بنیان (کار) خود را بر پایه تقوا و رضاى الهى قرار داده بهتر است، یا کسىکه بنیاد (کار) خویش را بر لبه پرتگاهى سُست و فرو ریختنى نهاده که او را در آتشِ دوزخ مىاندازد؟ خداوند گروه ستمگر را هدایت نمىکند.
سوره توبه آیه 109 .
معانی کلمات آیه :
بُنْیان : بنیان مصدر است، به معنى بنا کردن، ولى در آیه، به معناى مفعول (مَبنِىّ) است یعنى: ساختمان.
شَفا : شَفا: کنار، حاشیه. «شَفَا البِئرِ»: کنارِ چاه.
جُرُفٍ : (بر وزن شُتُر): کنار نهر که آب زیر آن را برده و تکّه تکّه مى افتد. جَرف (بر وزن عَقل): به معنى بردن است. عَلى هذا، جُرُفٍ در آیه به معنى مَجرُوف مى باشد.
هارٍ : هَور (به فتحِ هاء) سُقوط و انهدام، «هارَ البِناءُ ، اِنهَدَمَ وَ سَقَطَ». هارٍ، اسم فاعل است، به معنى ساقط شونده.
اِنْهارَ : اِنهِیار از ماده هَور به معناى سقوط و اِنهدام است. «فَانْهارَ بِهِ» : ساقط کرد آن را.
( تفسیر «اَحسَنُ الحَدیث»، استاد سیِّد علی اکبر قُرَشی )
نکته ها :
آیه قبل، مقایسه مسجد ضِرار و مسجد قُبا بود و در این آیه مقایسه بانیان آن دو مسجد است.
کلمهى «شَفا»، به معناى لبه و کناره ، «جُرُفٍ»، به معناى حاشیه نهر یا چاه که آب زیر آن را خالى کرده و پرتگاه شده است، و «هارٍ»، به معناى سُست مىباشد.
پیام ها :
1- ارزش کارها به نیّت آنان است نه ظاهرِ اعمال . مسجد قُبا براى خدا ساخته شد و مسجد ضِرار با انگیزه تفرقهافکنى!
« أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی»
2- بنیاد باطل بر باد است. «بُنْیانَهُ عَلی شَفا جُرُفٍ هارٍ»
3- گاهى مسجد، بانیان خود را به قعر دوزخ مىافکند. «فَانْهارَ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ»
4- سوء استفاده از مراکز مذهبى و باورهاى دینى مردم، ظلم است. «الظَّالِمینَ»
( تفسیر نور از اُستاد مُحسِن قرائتی . جلد 3 - صفحه 506 . )
http://wiki.ahlolbait.ir/%D8%A2%DB%8C%D9%87_109_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%A8%D9%87





