***نسیم معرفت***
به نام خدا
**پاسخ به سخنان دکتر عبد الکریم سروش تهرانی
با سلام و احترام
یکی از عزیزان در یکی از گروه های مجازی در تاریخ 31 تیر 1395 از بنده درخواست کرد که به این سخنان دکتر سروش پاسخ بگویم که به لطف الهی در حدّ اختصار به پاسگویی برآمدم امید است که برای خوانندگان بزرگوار مفید باشد .
واما متن سخنان دکتر عبد الکریم سروش:
[دکتر عبدالکریم سروش می گوید : ما با عقول جامعه طرفیم، منبری ها اما با عواطف جامعه. ما عقل را به تعقل تَلنگُر می زنیم، آنان شُعله عاطفه را مُتَبلوِر میکنند. ما خِرَد را بارور میکنیم آنان احساس را . ما می تکانیم آنان می شورانند. ما می سَگالانیم آنان می نالانند ....معلوم و روشن است که شوراندن عاطفه آسانتر است و بارور کردن خِرَد مشکل تر. شوراندن عواطف جامعه را به سویی می برد، بارور ساختن خِرَد جامعه را به سویی دیگر. آنان پس از مدتی مُرید و عاشقِ سینه چاک پیدا می کنند اما ما مُنتقد و گردنکشان بی باک. آنان بر دوش مریدان می نشینند، ما بر سیبل فُحشِ منتقدان . آنان جهل می کارند و خرافه درو می کنند ما اما بذرِ پرسش می افشانیم و تعقّل برداشت می کنیم. «جاهله» دستاورد غایی آنان است «عاقله»ارمغان نهایی ما . عقل گر دشنام دهد من راضی ام _زآنکه فیضی دارد از فیاضی ام _ احمق ار حلوا نَهد اندر لَبَم _ من از آن حلوای او اندر تَبَم]
واما پاسخ به سخنان جناب دکتر عبد الکریم سروش :
در آغاز مقدمه ای عرضه می دارم . انسان معجونی از عقل و احساس و خشم و شهوت بالمعنی العام و خیال و وهم است که قُوّه و نیروی عقل ، سایرِ قوا را کنترل و تعدیل می نماید واگر مهار عقلی وجود نداشته باشد آدمی بواسطه غلبه قوای دیگر از اعتدال خارج می شود.مثلا بواسطه غلبه خشم وغضب بر قُوّه و نیرویِ عقل ، آدمی درنده ای خواهد شد که سبب اذیت و آزار و ضرر و زیان به دیگران می گردد و یا بواسطه غلبه نیروی احساس ، آدمی از قدرت تعقل خارج می شود و رفتاری می کند که خارج از چهار چوب تفکر و تعقل است و هکذا اگر قوای دیگر مثل قُوّه خیال و وَهم بر قوه عقل غلبه نماید آدمی خیالی و مُتوهِّم می شود ویا اگر قُوّه و نیروی شهوت بالمعنی العام غلبه نماید ، آدمی دچار طغیانگری و تجاوز و سایر رذایل خواهد شد. با توجه به بُعد ملکوتی و ناسوتی و یا به عبارت دیگر بُعد مادی و معنوی که در وجود انسان است، وجود همه این قوا برای انسان لازم خواهد بود تا نیازهای معنوی و مادی خود را تامین نماید زیرا که عالَمِ طبیعت ، به یک معنا ، عالَمِ تنازُع بقاء به معنای درستش است نه به آن معنایی که جناب داروین انگلیسی و داروینیسم به آن معتقد است بلکه منظورم شبیه آن چیزی است که علامه شهید مرتضی مطهری فرمودند که : تنازُع بقا به معنی دفاع از خود، حق است. (رجوع شود به مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 170 ) . پس عقل کنترل کننده سایر قوا در درون آدمی است تا آدمی از اعتدال خارج نگردد و دچار انحراف و فساد بالمعنی الاعم و سقوط نگردد .البته مراد ما از عقل ، عقل رحمانی و نورانی است نه عقل شیطانی . یکی از فلسفه های مهم بعثت انبیاء (علیهم السلام) شکوفایی عقل انسان ها است که حضرت علی ع در خطبه اول از نهج البلاغه در این باره می فرماید : وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول پیغمبران مبعوث شدند تا دفینهها و گنجینههای خِرَد و عقل را که در دل و باطن انسانها مدفون است جهت استخراج و استفاده و شکوفایی آن زیر و رو کنند و برانگیزانند . عقل در پرتو اطاعت و بندگی خدا و ترک هوی و هوس نورانی می گردد و برعکس اگر عقل دچار غُبار نفسانیات و شهوات و هواهای نفسانی وشیطانی شود آدمی در این صورت دچار کُسوف عقلی می شود و نورانیت عقلش زائل می گردد . شاعرِ عرب می گوید :اِنارَةُ العَقلِ مَکسُوف بِطَوعِ الهَوی وَ عَقلُ عاصِی الهَوی یَزدادُ تَنویراً یعنی روشنی و نورانیت عقل بواسطه پیروی از هوای نفس مکسوف و ناپدید و خاموش می شود و از بین می رود و کسی که عاصی و دوری کننده از هوای نفس باشد نورانیت عقلش افزایش پیدا می کند . آیات و روایات زیادی در باره عقل واردشده است و شایسته است که در این باره رجوع شود به ( کتابُ العقل و الجهل در جلد اول اصول کافی ) . اگر شهوت بالمعنی الاعم بر آدمی غلبه کند عقلش مغلوب واقع می گردد و چنین انسانی مهار عقلش به دست شهوت و شیطان است چنانکه مستکبران عالم نیز عقل دارند ولی عقلشان عقل شیطانی است نه عقل رحمانی . عقل نیرو و قُوّه ای است نورانی و رحمانی که بد و خوب و شر و خیر را تشخیص می دهد و درک می کند و آدمی را به صلاح و فلاح و رستگاری و سعادت و کمال می رساند و از شقاوت و نگون بختی و هلاکت و سقوط باز می دارد و حابِس و رادِع و مانع هر چیزی است که در تقابل با سعادت و کمال ابدی و جاویدان انسان باشد . انسان موجودی است جاوید و سعادت و شقاوت او هم ابدی و جاویدان خواهد بود . یا به شقاوت و بدبختی ابدی و همیشگی خواهد رسید و یا به سعادت و کمال ابدی دست خواهد یافت . از دیدگاه قرآن کریم کسی که با مراقبت از رفتار و کردار خود بتواند از آتش جهنم رها و خلاص شود و داخل در بهشت گردد این در واقع نوعی فوز و رستگاری می باشد و آدم عاقل کسی است که خود را از آتش جهنم برهاند و زمینه های ورود به بهشت را برای خویش فراهم سازد . کسانی که غرق در معاصی و گناه و عصیان هستند از عقل سلیم و نورانی خود را محروم کرده اند و هرگناهی که انسان انجام می دهد نشانه بی عقلی و یا کم عقلی او است . در سوره آل عمران آیه 185 چنین آمده است : کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ یعنی هر کسی مرگ را می چشد و شما پاداش خود را بطور کامل در روز قیامت خواهید گرفت . آنها که از آتش ( دوزخ ) دور شده ، و به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده اند و زندگی دنیا ، چیزی جز سرمایه فریب نیست .
عقل در لغت به معنای فهمیدن و دانستن و تمییز دادن بین نیک و بد و خیر وشر و حق و باطل است . اِبن فارِس قزوینی در کتاب مُعجَم مَقاییسُ اللُّغَة که یکی از کُتُب لُغت مهم است در باره معنای عقل چنین گفته است : اَلعَقل، وَ هُوَالحابِسُ عَن ذَمیمِ القَولِ وَ الفِعلِ یعنی عقل آن است که از گفتار و رفتار زشت و ناپسند باز می دارد . اهل لغت گفته اند که عقل از عِقال گرفته شده است و عِقال هم به معنای پای بند و بستن است و عرب به پابند شتر یعنی طناب وچیزی که پای شتر را با آن می بندند که هرجایی نرود عِقال گویند و عقل را بدان جهت عقل گویند که انسان را عِقال و بند می زند و او را از آنچه مانع صلاح و رستگاری و سعادت و کمال اوست باز می دارد . عقل در اصطلاحات مختلف معنای خاص خود را دارد اگرچه ممکن است که همه آن معانی مختلف به یک معنای مشترک( حبس کنندگی و بازدارندگی از آسیب ها و خسارت ها و شقاوت ها و... ) برگردانده شود . اصطلاحات مختلف عبارتند از : 1- عقل در اصطلاح لغت و لُغَویّون 2- عقل در اصطلاح فلسفی 3- عقل در اصطلاح علم کلام 4- عقل در اصطلاح عرفان 5- عقل در اصطلح علم اخلاق 6-عقل در اصطلاح سیاست و مدیریت و اقتصاد 7- عقل در اصطلاح جامعه شناسی 8-عقل در اصطلاح رویات و آیات . در روایت آمده است که از امام صادق (ع) در باره عقل سؤال کردند حضرت فرمود : ... ما عُبِدَ بهِ الرَّحمنُ وَاکتُسِبَ بهِ الجِنانُ . فرمود عقل آن چیزی است که بواسطه آن خداوند رحمان عبادت و بندگی شود و بهشت تحصیل گردد . سپس از آن حضرت سؤال کردند که پس آن چیزی که معاویه دارد چیست ؟ فرمود : فَقالَ : تِلکَ النَّکراءُ ، تِلکَ الشَّیطَنَةُ ، وهِیَ شَبیهَةٌ بِالعَقلِ ولَیسَت بِالعَقلِ . [ و اما اصل روایت در منابع روایی چنین آمده است : أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبّارِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالّذِی کَانَ فِی مُعَاوِیَةَ فَقَالَ تِلْکَ النّکْرَاءُ تِلْکَ الشّیْطَنَةُ وَ هِیَ شَبِیهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ . اصول کافى جلد 1 صفحه: 11 روایت 3 . شخصى از امام ششم (علیه السلام) پرسید عقل چیست؟ فرمود چیزى است که بوسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید آن شخص گوید: گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمود: آن نیرنگ است و شیطنت است، آن نمایش عقل را دارد ولى عقل نیست.] بر این اساس شخصیت های عرفانی و معنوی همانند امام خمینی و آیت الله محمد تقی بهجت و مانند آنها که عمری در عبودیت و بندگی خالصانه و عارفانه و متوغِّل و غرق در معرفت و شناخت بودند جزو عاقل ترین مردم هستند .
اما اینکه جناب دکترسروش (که از روشنفکران ملاّ و بیمار است و از این بابت دچار کج اندیشی نسبت به علماء و اهل منبر شده است ) در طعنه بر اهل منبر می گوید که (ما با عقول جامعه طرفیم ، منبری ها اما با عواطف جامعه . ما عقل را به تعقل تلنگر می زنیم ، آنان شُعله عاطفه را مُتَبلوِر می کنند. ما خِرَد را بارور می کنیم آنان احساس را . ما می تکانیم آنان می شورانند . ما می سگالانیم آنان می نالانند .....) و با این سخنان به ظاهر زیبا و فریبنده نتیجه باطل و نادرست گرفته است اولا در پاسخ به این سخنانش عرض می کنم که این نسبتی که به اهل منبر می دهد ناصحیح و دروغ است . از قدیم الایام تا کنون روش اهل منبر و خُطَباء این است که در مقام خطابه و سخنرانی بعد از حمد وسپاس الهی و درود بر پیامبر و اهل بیتش (علیهم السلام) به تناسب جلسه و مجلس و به تناسب مقام وعظ و روشنگری ، موضوعی را مورد بررسی و تبیین قرار می دهند و از آیات و روایات و سخنان بزرگان و عقلاء و شاعران جهت تبیین مطلب استفاده می نمایند و در پایان هم ذکر مصایب اهل بیت (علیهم السلام . ) می کنند . آیا این روش پسندیده و معقول و مطلوب اهل منبر و خطباء صرفا برانگیختن احساس و عواطف و شور است و مردم را از عقل و تعقل و خِرَد واندیشه دور می کنند ؟!!! آیا جناب عبدالکریم سروش در خلاء و خیال سخن می گویند ویا اینکه مواجه با واقعیات جامعه است؟! واقعیات جامعه ما بر خلاف نظر آقای سروش است . مردم وقتی پای منبر خُطَباء و اهل منبر قرار می گیرند خِرَد و عقل و اندیشه شان در سایه بیان آیات و روایات و سخنان حکیمانه و... بارور وشکوفا می شود نه اینکه طبق گفته ناصواب دکتر سروش بگوییم که مردم فقط احساسی و عاطفی می شوند وبعد دچار شور می شوند و برای اهل منبر سینه چاک می کنند و....!!! آیا واقعا اهل منبر و خُطباء و مبلِّغین متعهد و دلسوز ما به قول آقای سروش «جهل می کارند و خرافه درو می کنند» آیا «جاهله و جهالت » دستاورد غایی اهل منبر است ؟!! متاسفانه به جهت حاکمیّتِ هوای نفس و شهواتِ نفسانی بر افکار و اندیشه های جناب دکتر سروش ، ایشان از راه خرد و اندیشه سالم خارج شدند و مطالبی به ظاهر فریبنده بیان میکنند که حاکی از عدم درایت و تعقل حضرت ایشان است و متاسفانه ایشان از عبدالکریم بودن بیرون رفتند .... و از روشنفکران بیمار جز این انتظاری نیست !!!
ثانیا حضرت ایشان هنوز ماهیت واصالت انسان را نشناخته است . همانطوری که در بالا عرض کردیم انسان مجموعه ای از عقل و اراده و احساس و خشم وشهوت بالمعنی الاعم و وهم و خیال است. یک کارشناس حاذق به همه ابعاد انسانی توجه می نماید . مثلا یک پزشک حاذق به همه جوانب بیمار توجه می کند و نظر می دهد . اهل منبر و خُطَباء و مُبلِّغین هم در جایی که لازم باشد باید احساس مردم را بر انگیخته کنند و گاهی هم باید احساس و عواطف مردم را زنده و شکوفا نمایند و گاهی خشم مردم را نسبت به ستمگران و مستکبرین تحریک کنند و مانند آن و این کارها برخلاف تعقل و خِرَد ورزی نیست بلکه عین خِرَد و تعقل و عقل و درایت و خِرَدورزی و خِرَدمندی است و اگر در جایی که باید احساس و عاطفه تحریک شود و یک خطیب و سخنران و اهل منبر برخلاف آن عمل کند این دور از اندیشه و تعقل است. هر چیز باید متناسب جایگاه و محل و ظرف خودش باشد به قول سعدی شیرازی : دو چیز طیره عقل است : دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی . پس به جناب دکتر سروس می گوییم شما در عالم توهُّم و خیال و به دور از واقعیات جامعه و به دور از عقل و خِرَد سخن می گویید و خُطَباء و اهل منبر ما به پیروی از پیامبران و اهلبیت پیامبر ( علیهم السلام) قرن ها و صد ها سال است که جامعه را به سوی شکوفایی عقلی و فکری و فرهنگی و اخلاقی دعوت می کنند و آنها را به سعادت و کمال جاوید فرا می خوانند و مردمِ آگاه ما هم این مطلب را می دانند . البته مردم عزیز و فهیم ما در طول قرن ها و صد ها سال که به مجالس وعظ و خطابه اُنس و علاقه و شناخت دارند گاهی در برابر برخی شخصیت هایی که همه وجودشان اخلاص و صفا و یکرنگی است ، عواطف و احساسات خاص و شور آفرین (که همراه با شعور و تعقل وعقل است ) ابراز واظهار می کنند و این عمل احساسی و عاطفیِ پاک و مقدس را یک افتخار برای خود می دانند . عواطف و احساسات پاک و بی نظیری که مردم شریف ایران به حضرت امام خمینی (ره) نشان دادند و نیز احساسات شورانگیز و پاکی که به مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای و سایر بزرگان اظهار می کنند نمونه هایی از این عواطف و احساسات بسیار متعالی و ارزشمند و اگاهانه است . آری مردم ما هرجا که اخلاص و خلوص و صفا و پاکی و یکرنگی ببینند حماسه ای از شور و احساس پاک می آفرینند.
سیداصغرسعادت میرقدیم
31تیر 1395 ه.ش
16 شوال المکرم 1437 ه.ق .
** از دعاهای مُنحرفانه دکتر عبدالکریم سروش :
بارخدایا تو گواه باش، من که عمری درد دین داشتهام و درس دین دادهام، از بیداد این نظام استبداد آئین برائت میجویم و اگر روزی به سهو و خطا اعانتی به ظالمان کردهام از تو پوزش و آمرزش میطلبم !!!
**رسالت روشنفکران در عصر حاضر(گیل خبر)
**آیا زندگی تنازع بقاست؟ - پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری
***نسیم معرفت***
بسم الله الرحمن الرحیم
**حجاب و عفاف و راهکارهایی در جهت اجرایی کردن آن
بیست و یکم تیر به عنوان هفته عفاف و حجاب نامگذاری شده است. روزی که یاد آور قیام خونین و غیرتمندانه مردمان دیار خورشید است. قیامی که در تاریخ ایران اسلامی از آن به عنوان قیام گوهر شاد یاد می شود . مردم غیرتمند و مُتدیِّن و مُجاهد و فداکار مشهد مقدس به پیروی از علماء متعهد خود در 21 تیر 1314 در برابر توطئه بزرگ کشف حجاب که توسط رضا شاه قُلدر و خائن و سرسپرده اجرا می شد بپا خواستند و با اجتماع عظیم خود در مسجد گوهر شاد و تقدیم هزاران شهید و مجروح در راه دفاع از حریم حجاب و عفاف ، حماسه ای جاویدان خلق نمودند و ثابت کردند که مسلمانان در هیچ عصر وزمانی نباید تسلیم خواسته های نامشروع دشمنان اسلام و قرآن باشند . جریان روشنفکرِ بیمار و غرب گرایان که از نوک پا تا فرق سر تسلیم و سر سپرده غرب بودند و حکومت فاسد پَهلَوِی اول را نیز با خود همراه داشتند ،در اجراء نقشه شوم کشف حجاب که طرح ننگین آن را از استعمارگران غربی گرفته بودند ، شکست مفتضحانه متحمل شدند و به اهداف پلید و شوم خود نرسیدند . پیام بزرگ قیام گوهر شاد ، حفظ و مراقبت و دفاع از ارزش ها و شعائر دینی از جمله حجاب و عفاف است.براساس آیات و روایات و ادله دیگر ،حجاب اسلامی از ضرویات دین ومذهب و فقهِ تشیع محسوب می شود . حجاب یک امر فطری و منطبق با فطرت پاک انسان ها است . کشف حجاب و لخت و عریان شدن و بی حیایی برخلاف فطرت و عقل سلیمِ انسان ها می باشد .حیاء وعفاف و حجاب مُثلَّث مبارکی است که سعادت و سلامت جامعه را تضمین می کند و حافظ حریم خانواده می باشد . استکبار جهانی با شبیخون فرهنگی سعی در تخریب و از بین بردن حیاء وعفاف و حجاب داشته و دارد و مسؤلان فرهنگی باید هوشیار و مراقب باشند . حجاب مقدمه عفتِ فرد و جامعه و سبب آرامش و سلامت اجتماعی است . فلسفه حقیقی حجاب در واقع احترام و حرمت به شخصیت و منزلت واقعی زن می باشد . اگر چه مسئله عفاف و حجاب بیشتر متوجه زنان و دختران است ولی بخشی از احکام حجاب بین زنان و مردان مشترک است و در حقیقت مردان نیز باید با حفظ عفت ، حدودی از حجاب را رعایت کنند . یکی از راه های ارج نهادن به مقام و منزلت زنان حفظ حریم عفاف و حجاب آنها می باشد و هر کار و اقدامی ( اعم از نوشتاری و گفتاری و هنری و...) که عفت و حجاب زنان را مخدوش سازد در واقع به کرامت و منزلت و شخصیت واقعی او ضربه و زیان وارد کرده است . سَوق دادن زنان و دختران به بد حجابی و بی حجابی خیانت بزرگ به همه جامعه و خانواده ها و نسل های فعلی و آینده است . حجاب اسلامی نماد مترقی اسلامی است که همیشه باید زنده و پابرجا باشدو پوشش اسلامی در قالب حجاب برتر یعنی چادر افتخاری برای بانوان مسلمان می باشد . استحکام خانواده و پاکی و امنیت جامعه در گرو عفاف و حجاب اسلامی است. دشمنان اسلام و استعمارگران بخوبی دریافتند که یکی از راه های استیلاء و تسلُّط بر جوامع اسلامی ، تخریب و تحریف واستحاله و ایجاد تزلزل در اصول و ارزش های والای دینی و اسلامی است . آنها بخوبی می دانند جامعه ای که به معیارها و و ارزش ها و اصول اسلامی و انسانی و ملی خود پایبند باشند هیچگاه تسلیم خواسته های نامشروع استعمارگران و مستکبرین نخواهند شد . هرجا که استعمارگران غربی به معنای عام خود ، نفوذ و تسلط پیدا کردند از راه نفوذ فرهنگ شوم استعماری و غربی بوده است .استعمار پیر انگلیس که بر بخشی از دنیا از جمله هند و مناطق اسلامی سیطره و نفوذ داشتند از همین راه ( یعنی استیلاء فرهنگی با ابزارهای متناسب آن ) وارد شدند و به مطامع پلید خود دست یافتند و سبب اختلاف و درگیری و نزاع و عقب ماندگی و انحطاط ملت ها و کشورها شدند . کشور بزرگ هند به جهت نفوذ فرهنگ استعماری در آن ، علاوه بر آسیب های فرهنگی و اقتصادی و... حتی زبان خود را نیز از دست داد و بجای آن زبان انگلیسی حاکم شد . زبان انگلیسی فقط یک زبان نیست بلکه وسیله ای جهت انتقال افکارپلید و شوم غربی در کشور های تحت نفوذ می باشد . البته منظورم این نیست که آموختن زبان انگلیسی و خارجی حرام باشد بلکه مقصود آن است که متوجه باشیم که قدرت های استعماری و غربی از هر ابزاری که مناسب باشد و مقاصد شومشان را تأمین نماید استفاده خواهند کرد و مسلمین و ملت ها نباید در برابر برنامه های پلید آنها در خواب غفلت باشند . به نظر بنده غفلت و غافل شدن از نقشه های رنگارنگ دشمنان اسلام و قرآن ، بزرگترین خطر و عاملِ انحطاط و سقوط برای جوامع اسلامی و مسلمین می باشد . ملت های بیدار و آگاه و بصیر و موقعیت شناس هیچگاه تسلیم اجانب و دشمنان نخواهند شد . یکی از موارد و جاهایی که مسلمانان خصوصا ملت شریف ایران باید متوجه و بیدار و بصیر باشند و راه های نفوذ بیگانگان و دشمنان را مسدود نمایند ، مسئله حفظ حریم حجاب و عفاف است که متاسفانه نقشه های بسیار پیچیده و رنگارنگ و متنوعی از سوی مستکبرین و استعمارگران و غربی ها و عوامل آنها در این باره طراحی شده و می شود و اگر اقدامات و برنامه های عملی و کارساز و حساب شده از ناحیه مسؤلین و متولیان فرهنگی و نهاد های مربوطه با همفکری فرهیختگان متعهد و علماء و بزرگان دینی صورت نگیرد و یا ضعیف عمل شود امکان توسعه خطر بد حجابی و بی حجابی وجود دارد. « مستر همفر»جاسوس انگلیسی(جاسوس بریتانیا) که در ممالک اسلامی و خاور میانه حضور و فعالیت داشت می گوید :در کشورهای اسلامی و به خصوص ایران تنها راه نفوذ ، حذف حجاب از جامعه است . توسعه بدحجابی و بی حجابی و ابتذال چه بسا آسیب های جبران ناپذیری به خانواده ها و جوانان و جامعه وارد می کند . فساد وفحشاء و ابتذال و هرزگی و ناامنی اجتماعی و اخلاقی و آسیب به سلامت روحی و روانی جامعه و تضعیف و تزلزل و گُسستِ بنیان خانواده و طلاق و جدایی و... بخشی از آثارشوم بد حجابی و بی حجابی می باشد و حفظ کرامت و هویت و شخصیت زن و ایجاد نسل پاک و شرافتمند و ارتقای امنیت اجتماعی و اخلاقی و روحی و روانی جامعه و جلوگیری از فساد و جُرم و ناهنجاری های اخلاقی و... در پرتو حفظ حریم حجاب و عفاف و گسترش آن تأمین می گردد. عفاف و حجاب باید در همه سطوح جامعه اسلامی نهادینه گردد ولی مع الأَسف هنوز با اینکه در حدود 38 سال از انقلاب اسلامی ایران می گذرد این امر ( نهادینه شدن عفاف و حجاب در حد مطلوب ) به عِلَل و عوامل مختلف که در جای خود باید بررسی گردد ، محقق نشده است و با وجود اینکه قانون عفاف و حجاب در سال 1384 در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصَوَّب شد و برخی اقدامات مقطعی از ناحیه برخی از نهاد ها و تشکل ها در جهت ترویج حجاب و عفاف انجام گرفت ولی متأسفانه در باره حجاب و عفاف ، کار فرهنگی منسجم و مستمر وجود ندارد و این یکی از چالش ها و آسیب های مهم در این بخش می باشد . بنده به نوبه خود به عنوان یک وظیفه شرعی و دینی و انسانی ... جهت تقویت وعملی و اجرایی شدن مقوله عفاف و حجاب در جامعه اسلامی علاوه بر توجه دادن به آسیب شناسی در باره موضوع یاد شده ، راهکارهایی را نیز به شرح زیر ارائه می نمایم و امیدوارم که مورد توجه مسؤلین و نهادهای مربوطه قرار گیرد :
1- اگرچه همه آحاد ملت مسلمان و شریف ایران در قبال موضوع عفاف و حجاب مسؤلیت دارند ولی لازم است که پیگیری این مسئله بسیار مهم از ناحیه یک نهاد فرهنگی تحت اشراف دولت جمهوری اسلامی ایران انجام شود و همه مردم بدانند که موضوع عفاف و حجاب به طور قانونی و شرعی متوجه فلان نهاد است و اگر کسی و یا گروهی در شهری و یا استانی بخواهد در این راستا حرکتی و اقدامی انجام دهد مورد پشتیبانی معنوی و مادی آن نهاد قرار گیرد . بنده هنوز تا این تاریخ متوجه نشدم که متولی و مسؤل مستقیم مسئله عفاف وحجاب به عهده کدام نهاد می باشد . آیا وزارت فرهنگ در این رابطه مسؤلیت بِالمُباشَره و مستقیم دارد یا .... ؟!! البته اگر وزارت امر به معروف و نهی از منکر وجود داشته باشد شایسته است که متولّی این امر خطیر باشد . موضوع تشکیل وزارتخانه امر به معروف و نهی از منکر در نیمه اردیبهشت ماه سال 1390 از سوی حضرت آیتالله مکارم شیرازی مطرح شد. ایشان فرمودند : باید «وزارت امر به معروف و نهی از منکر» ایجاد شود تا به مسائل اخلاقی در مدارس و دانشگاهها و رسانهها رسیدگی شود .
2- آسیب شناسی در رابطه با مقوله عفاف و حجاب یکی از اولویت های مهم در مقام اجراء و عملی کردن عفاف و حجاب در جامعه است .
3- در همه استان ها و شهرستان ها با همکاری و مساعدت مسؤلین و ائمه جُمُعه و ... جمع محدودی از افراد متعهد و کاردان و دانا ( حلقه ها و کار گروه های خاص ) تشکیل شود تا به طور کارشناسی شده مستمرّا پیگیر موضوع عفاف و حجاب در مناطق مختلف کشور باشند .
4- فرهنگ سازی در رابطه با موضوع عفاف و حجاب با همکاری و مساعدت نهاد های فرهنگی و مسؤلین مراکز مختلف می تواند یکی از اولویت های خیلی مهم در این راستا باشد .
5- نقش تشکل های مذهبی و اجتماعی و سیاسی و ... در تقویت و ترویج عفاف و حجاب در جامعه بسیار حائزاهمیت است لذا باید از این تشکل ها نیز در این راستا بهره گرفت .
6- نقش صدا و سیما بطور ویژه در رابطه با تقویت و ترویج عفاف و حجاب بسیار مهم است وصدا و سیما هیچگاه نباید دراین امر کوتاهی نماید . صدا وسیما در واقع یک دانشگاه عمومی و بزرگ برای تعلیم و تربیت و نشر فرهنگ اصیل اسلامی و دینی است .
7- استفاده از توانمندی های هنری اشخاص و گروه ها (با اقسام گوناگون آن ) و بهره گیری از توانمندی های شعری و قلمی افراد در مقوله عفاف و حجاب می تواند گارگشا و مفید باشد .
8- بهره گیری از نظرات عالمانه و دلسوزانه علماء و مراجع و روحانیت معظّم و مُبَلِّغین عزیز در مناطق مختلف ایران اسلامی می تواند در پیشبرد و تقویت حریم عفاف و حجاب بسیار تأثیر گذار باشد . هیچگاه نباید از مشورت با علماء و بزرگان دینی غفلت شود .
9- نقش ایمه جُمُعه سراسر کشور در شهرستان ها و استان ها در رابطه با مقوله عفاف و حجاب بسیار حیاتی و مهم است
10- برگزاری همایش های مهم و سازنده در رابطه با عفاف و حجاب با دعوت از کارشناسان و ائمه جمعه سراسر کشور و ... لازم و ضروری است .
11- نقش بسیار مهم حوزه علمیه قم و حوزه های علمیه سراسر کشور نباید نادیده انگاشته شود . حوزه های علمیه باید در رابطه با مقوله عفاف و حجاب مسؤلیت بیشتری داشته باشند به طوری که همه مردم این احساس مسؤلیت را در مرحله اجراء و عمل به عفاف و حجاب احساس نمایند .
12- از نقش بسیار مهم نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مناطق مختلف کشور نباید غفلت نمود و نمایندگان هر شهری نسبت به این وظیفه مهم دینی و ملی باید اهتمام ویژه و اقدامات محسوسی داشته باشند .
13- از نقش زنان و گروه هایی از قبیل ( جامعه بسیج زنان و مانند آن ) در ترویج و تحکیم عفاف و حجاب نباید غفلت نمود . زنان بخش مهمی از جامعه را تشکیل می دهند و باید در این راه نقش آفرینی شایسته ای از خود نشان دهند .
14- کنترل معقول و صحیح فضای مجازی و اینترنت و سالم سازی این فضاها می تواند کمک شایانی در ترویج عفاف و حجاب در جامعه داشته باشد
15- نظارت درست بر سینماها و رسانه ها و مطبوعات و نشریات و استفاده از آن ها در جهت تقویت و تحکیم و ترویج عفاف و حجاب تأثیر به سزایی دارد .
16- ایجاد کانون های آموزش برای ترویج عفاف و حجاب بسیار مؤثر است
17- انعکاس درست و سازنده عفاف و حجاب در دروس دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی ضروری است .
18-استفاده از نظرات اساتید دانشگاه و معلمین عزیز و کارشناسان و متخصصین مختلف ضروری است
19- توجه و نظارت درست و مستمر نسبت به محیط های آموزشی و دانشگاهی در جهت تقویت و ترویج عفاف و حجاب در این مراکز
20- سپاه و بسیج و نیروهای متعهد انقلابی می توانند نقش فعّال و چشمگیری در جهت ترویج وتقویت عفاف و حجاب داشته باشند و امید است که نقش این عزیزان در این راستا محسوس تر و بیشتر باشد .
21- تقویت و پشتیبانی معنوی ومادی مراکز و نهاد های مسؤل از (گروه ها و تشکل های شناخته شده ) که در رابطه با عفاف و حجاب فعالیت دارند ( مانند رَیحانة النبی ص که متأسفانه با وجود فعالیت های مطلوب و خوبی که داشته مورد حمایت قرار نگرفت )
22- همدلی و همفکری همه مسؤلان و نهاد های مربوطه در جهت ترویج و تقویت و احیاء عفاف و حجاب .
23- تصویب قوانین لازم جهت تسهیل در اجراء و عملی کردن مسئله عفاف و حجاب ضرورت دارد
24- الزام به رعایت حجاب و عفاف در همه مراکز دولتی و ادرات و نظارت درست و مستمر در این زمینه ضروری است .
25- جلوگیری از اقدامات مخدوش کننده در رابطه با عفاف و حجاب ( ممکن است برخی از اشخاص یا گروه های مسئله دار و مُغرِض در جهت عفاف و حجاب اقدامات و کارهایی انجام دهند که در ظاهر امر حمایت از عفاف و حجاب باشد ولی واقع مطلب تخریب و تضعیف جایگاه عفاف و حجاب باشد .
26- برگزاری راهپیمایی سراسری عفاف و حجاب در همه استان ها و شهر ها بسیار شایسته و
ضروری است
27- توجه به امر اشتغال جوانان و اشتغال زایی ونیز اقدامات عملی در تسهیل امر ازدواج می تواند جوانان را به سوی عفاف و حجاب سوق دهد.
28- برخورد قاطع و قانونی باعوامل داخلی و خارجی که حرمت حریم عفاف و حجاب را با روش های مختلف می شکنند
29- تبلیغات مناسب در قالب های مختلف( فیلم ، عکس ، نوشتار کوتاه و پرمُحتوی ، ...) در رابطه با عفاف و حجاب .
30- احیاء مُتعَه و صیغه موقَّت با چهار چوب قانونی و شرعی می تواند نقش سازنده ای در عفاف و عفت عمومی جامعه داشته باشد .
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
بیست و چهارم تیر 1395 ه .ش
نُهُم شوّال المُکَرَّم 1437 ه. ق .
*******************************
بیانیه جامعه مدرسین به مناسبت هفته حجاب و عفاف**
علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف
عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی- اسلامی» منتشر شد
کتاب «عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی- اسلامی» بر مبنای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به نقل از مهر، همزان با هفته حجاب و عفاف، انتشارات انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای) کتاب «عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی- اسلامی» را برای مطالعه معرفی کرد. کتاب «عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی- اسلامی» نخستین دفتر از مجموعهای 5 جلدی با عنوان «نقش و رسالت زن» است که توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است. این کتاب از 5 فصل با عناوین؛ عفّت و حیا، روابط زن و مرد، حجاب و پوشش، کشف حجاب و بیبندوباری و روش برخورد با بیبندوباری تشکیل شده است. این کتاب بطور خاص از جهت تمرکز بر بحث «عفاف و حجاب» اثری منحصربهفرد است که با دستهبندی و محوریابی مناسب بیانات حضرت آیتالله خامنهای(مدّظلّهالعالی) تلاش کرده تا طرحی جامع از مجموعه نکات مفید در بحث از «عفاف و حجاب» را در سبک زندگی ایرانی- اسلامی پیش روی مخاطب قرار دهد
آهی کشم زدل که کاش توبودی کنارمن+استادسیداصغرسعادت میرقدیم لاهیج
هرمَسئولی که بمردم خدمت نکندبایدتوی دَهَنش مُوش مُرده گذاشت
برو شیخا به فکر خویشتن باش !!+وبلاگ حکیم عسکری گیلانی
آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+تبلیغ
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی