توحید ذاتی یعنی چه؟ توحید نظری و صفاتی و افعالی یعنی چه؟

لطفاً توضیح دهید.

 

پاسخ

به عنوان مقدمه عرض می شود که برخی امور ممکن است به اعتبارات مختلف تقسیماتی متعدد داشته باشد که گاهی اقسام یک تقسیم، در اقسام تقسیم دیگر داخل می باشند.

در مورد توحید و اقسام آن نیز همین موضوع صادق است; توحید به یک اعتبار تقسیم به صفاتی، افعالی، عبادی، ذاتی، استعانی، حبی و... می شود و به اعتبار دیگر به نظری و عملی تقسیم می شود.

 

توحید نظری

این بخش، ناظر به بعد معرفتی انسان نسبت به خداوند (از جهت ذات، صفات و افعال) می باشد و مستقیماً به وظایف عملی انسان در برابر خدا مربوط نمی باشد و شامل توحید ذاتی، صفاتی، افعالی، خالقی و... می شود.

 

توحید عملی

 

ادامه مطلب را مطالعه کنید

 

 

این بخش ناظر به وظایف عملی انسان در برابر خداوند می باشد که شامل توحید عبادی، اطاعتی، استعانی، حبّی و... می شود. چنانکه ملاحظه می کنید برخی از اقسام توحید (مثل توحید ذاتی، صفاتی و افعالی) در دایره توحید نظری و برخی دیگر (مثل توحید عبادی، استعانی و...) در دایره توحید عملی قرار می گیرد. و اینک به توضیح مختصری پیرامون بعضی مراحل توحید (ذاتی، صفاتی، افعالی، عبادی) می پردازیم.

محققان اسلامی مباحث مربوط به توحید را در چهار بخش خلاصه کرده اند: توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال و توحید در عبادت. لکن بعضی از این اقسام، شعبه های دیگری دارد. مثلا: توحید افعالی شامل توحید در خالقیت و توحید در ربوبیّت و توحید در تقنین می شود.[1]

 

توحید ذاتی

از بارزترین صفات خداست و دارای دو شاخه است.

الف) خداوند مثل و مانندی ندارد، یگانه و بی همتاست، از این معنا به توحید واحدی تعبیر می شود و ذیل سوره اخلاص به همین معنی اشاره دارد «ولم یکن له کفواً احد» خدا واحد است که ثانی ندارد و اصلا برای او متصور نیست.

ب) خداوند جزء ندارد، بسیط و غیر مرکب است از این معنا به توحید احدی تعبیر می شود. که صدر سوره اخلاص به آن اشاره دارد «قل هو الله احد» پس توحید ذاتی یعنی نفی شریک و نفی ترکیب از خداوند.[2]

 

توحید صفاتی

یعنی خداوند هر چند صفات متعدد دارد مانند، علم، قدرت، خالقیت، رازقیت و... ولی این صفات فقط از نظر مفهوم متعددّند و از نظر مصداق و وجود خارجی عین خدایند، چیزی غیر خدا و در کنار خدا نیستند، مثلا ما معلوم خدا و مخلوق خدا هستیم که مفهوم معلوم غیر از مخلوق است لکن در مقام تطبیق و عالم خارج وجود ما یک مصداق است سراسر، مخلوق و معلوم خداست.[3] پس علم خدا و حیات خدا هر دو یکی و با خدا یکی است[4] نه اینکه صفات جدا و زاید بر خدا باشد تا موجود قدیم دیگری در کنار خدا باشد.

 

توحید افعالی

در جهان، علل طبیعی، دارای آثار ویژه خود هستند، مثل حرارت خورشید، تیزی شمشیر و... همانطوری که اصل وجود آنها مخلوق خدا است آثار آنها نیز از جانب خدا است، توحید افعالی یعنی در جهان یک مؤثر بالذات داریم. فقط یک وجود است که اثر گذاری و انجام کار ذاتاً مال خود اوست و تأثیر علل مادی و طبیعی و غیر خدایی همه و همه در پرتو وجود او و به اتکاء او صورت می گیرد که هو القیوم. البته این سخن به معنای انکار تأثیر علل طبیعی نیست، بلکه در عین اعتراف به اینکه خورشید حرارت دارد و آتش می سوزاند، معتقدیم که در جهان، یک مؤثر بالذات بیشتر نیست بقیه، همه مؤثر بالعرض و بالغیراند.

 

توحید در عبادت

یعنی عبادت و پرستش فقط از آن خداست و هیچ فردی جز خدا گرچه از نظر شرف و کمال در مقام بالایی باشد شایسته پرستش نیست.

توضیح آخر اینکه:

توحید نظری در مقابل توحید عملی مربوط به علم بندگان می شود، یعنی اولا انسان مراحل توحید را بفهمد و کسب علم کند وقتی به معارف توحید و مراتب آن پی برد بدان معتقد و ملتزم باشد، وقتی عقیده درست شد توحید نظری محقق شده، بعد از آن نوبت عمل است، یعنی تمام رفتار و کردار و اخلاق خود را بر پایه ی توحید استوار سازد. «ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین»[5] اینجا توحید عملی محقق شده و این بالاترین تعالیم ادیان الهی و آسمانی است و انبیاء هم برای اقامه و دعوت انسانها به توحید (نظری و عملی) مبعوث شده اند چنانکه توحید، در فطرت انسانها ریشه دارد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1ـ توحید و شرک در قرآن، آیة الله سبحانی.

2ـ شناخت خدا صفات خدا، آیة الله سبحانی.

3ـ صفات جمال و جلال، آیة الله سبحانی.

4ـ ترجمه بدایة المعارف، آیة الله محسن خرّازی (مترجم مرتضی متقی نژاد) ج1.

 

سایت گلچین مطالب

http://www.luxfa.ir/1030-%D8%AA%D9%88%D8%AD%D9%8A%D8%AF%20%D8%B0%D8%A7%D8%AA%D9%8A%D8%8C%20%D8%AA%D9%88%D8%AD